باز هم گره کور خداحافظی!
این چند غنیمت
شمار کمی از ستارگان فوتبال ایران شانس آن را داشتند که به پاس خدماتشان بازی خداحافظی برگزار شود. صفر ایرانپاک سال ۵۹ در حالی با میادین وداع کرد که پرسپولیس و استقلال به افتخار او دربی دوستانه برگزار کردند؛ مسابقهای که بدون گل مساوی تمام شد. مرحوم جعفر کاشانی هم در دربی خداحافظی کرد، اما این بازی رسمی بود؛ مسابقه پرسپولیس و استقلال در هفته پایانی لیگ دوم تخت جمشید که به برتری ۲بریک سرخپوشان انجامید. مرحوم همایون بهزادی هم سال ۵۴ مقابل یک تیم از باکوی آذربایجان بازی خداحافظیاش را برگزار کرد. محمد دادکان سال ۶۱ در خلال یک دربی رسمی تهران و ۲۰ دقیقه بعد از آغاز بازی چهار گوشه زمین را بوسید و به دوران حضورش در مستطیل سبز پایان داد؛ درست عین اتفاقی که سال ۷۶ برای فرشاد پیوس رخ داد و مهاجم قهار پرسپولیس با هماهنگی و همدلی استقلالیها دقایقی بعد از آغاز مسابقه مراسم خداحافظیاش را برگزار کرد. آخرین ضربه او به توپ، کاشتهای بود که بهزاد غلامپور مهار کرد.
بازیهای خداحافظی مشهور دیگری هم داشتیم که از آن جمله باید به وداع محمد پنجعلی با تیم ملی در بازی بین قارهای ایران و الجزایر اشاره کرد. کریم باقری هم در بازی با دوستانه با برزیل در امارات کفشهایش را آویخت. به افتخار احمدرضا عابدزاده، چند سال بعد از پایان فوتبالش بایرنمونیخ را به تهران آوردند و البته حضور ستارگان میلان در تهران برای برگزاری بازی خداحافظی مهدی مهدویکیا هم آخرین نمونه از این دست بود.
اسطورههایی که بیوداع رفتند
عده بسیار بیشتری از ستارگان فوتبال ایران اما نهتنها شانس برخورداری از بازی خداحافظی را پیدا نکردند، بلکه بعضا حتی با بیمهری هم کنار گذاشته شدند. شاید بهترین مثال از این دست، علی دایی باشد. اسطوره فوتبال ایران در حالی به حضورش در تیم ملی پایان داد که انتقادها از او در جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان بهشدت اوج گرفته بود. قطعا حق دایی بود که بعد از به ثبت رساندن بیشترین گل زده ملی در جهان یک بازی خداحافظی در خور شأن داشته باشد، اما این اتفاق رخ نداد. دایی در این مسیر تنها نیست و بزرگان دیگری هم بدون قدردانی کفشهای خود را آویختند. علی کریمی که یکی از ممتازترین ستارگان تاریخ فوتبال ایران بود، نه در بخش ملی و نه در بخش باشگاهی شانس برگزاری بازی خداحافظی را پیدا نکرد. از بین ملیپوشان سرشناس میتوان به جواد نکونام هم اشاره کرد که با ۱۵۱ بازی رکورددار حضور در تیم ملی ایران است، اما برای خداحافظی او تدارک ویژهای در نظر گرفته نشد.
افسوسهای جلال
در کارنامه جلال حسینی آنچه فراوان به چشم میخورد، فتح عناوین و افتخارات ریز و درشت است. با این حال حتی او هم حسرتها و ناکامیهایی را در مستطیل سبز تجربه کرده است که تنها محدود به عدم برگزاری بازی خداحافظی نمیشود.
قهرمانی آسیا: حقش بود بازیکنی در این تراز، یک جام قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا به کلکسیون افتخاراتش اضافه کند، اما گاهی نمیشود که نمیشود. جلال با پرسپولیس دو بار تا مرز لمس این جام پیش رفت، اما تقدیر رضا نداد.
خط خوردن از جامجهانی ۲۰۱۸: یکی از شگفتانگیزترین تصمیمات کارلوس کیروش در فوتبال ایران، خط زدن غیرمنتظره جلال حسینی و وریا غفوری از لیست مسافران جامجهانی روسیه بود. در جام ملتهای بعدی وریا به فهرست برگشت، اما خبری از جلال نشد. این در حالی است که او فرم خوبی داشت و بعد از خط خوردن از تیم ملی هم چند جام قهرمانی دیگر به دست آورد.
رد کردن پیشنهاد ولفسبورگ: این بخش، به جا مانده از مصاحبههای خود جلال است. او یکی از بزرگترین حسرتهای فوتبالیاش را رد کردن پیشنهاد ولفسبورگ در سال ۲۰۰۷ عنوان میکند. گویا هنگام برگزاری مسابقات جام ملتهای آسیا باشگاه آلمانی این پیشنهاد را به جلال ارائه داده و او قبول نکرده؛ تصمیمی که امروز از آن پشیمان است.