به «اتفاق» جهان می‌توان گرفت

بگذارید سری به مصداق‌ها بزنیم. همین حالا تیم ملی ایران در شرایطی به دور نهایی جام‌جهانی رسیده که در مرحله پیش‌مقدماتی در آستانه حذف از این بازی‌ها بودیم. بعد از شکست برابر عراق و بحرین، فقط یک مساوی کافی بود تا از دور مسابقات کنار برویم. شرایط بدی هم درست شد و میزبانی دور برگشت بازی‌ها را در گرمای خرداد به منامه دادند، اما دیدید که بچه‌های ایران چون «خواستند» که بالا برویم، این اتفاق رخ داد. ما هر چهار مسابقه باقی‌مانده را با پیروزی پشت سر گذاشتیم و در این بین رکوردهای جالبی مثل نخستین برتری برابر بحرین در زمین این کشور رقم خورد. عین همین شرایط در مرحله پیش‌مقدماتی جام‌جهانی ۲۰۰۶ هم رخ داد؛ جایی که تیم ملی کشورمان باز هم به خاطر باخت خانگی به اردن ناچار بود همه مسابقات باقی‌مانده را ببرد. در نتیجه آشتی ملی درست شد، خداداد عزیزی و وحید هاشمیان به تیم ملی برگشتند و ما با پیروزی بر اردن و قطر در زمین این دو کشور به مرحله بعد رسیدیم. باز هم مثال می‌خواهید؟ به سه بازی پایانی انتخابی جام‌جهانی ۲۰۱۴ نگاه کنید؛ جایی که تیم ملی بدون مهدی رحمتی و هادی عقیلی باید قطر، لبنان و کره‌جنوبی را می‌برد و البته که ما با اتحاد و همدلی از سه بازی آخر ۹ امتیاز گرفتیم و بالا رفتیم.

در نقطه مقابل اما مثال‌های زیادی وجود دارد از زمانی که همدلی لازم برای موفقیت در کار نبود و با وجود در اختیار داشتن ابزار مناسب، نتوانستیم کاری از پیش ببریم. همان تیم برانکو که با شایستگی تمام از مرحله انتخابی جام‌جهانی بالا رفت، در خود مسابقات ۲۰۰۶ آن‌قدر دچار اختلاف و کشمکش شد که حتی نتوانست آنگولا را ببرد. آن تیم از نظر تعداد ستاره و بازیکنان مجرب حاضر در لیگ‌های مهم اروپایی واقعا در ۴۰سال گذشته «بی‌نظیر» بود، اما دیدید که اختلاف و تفرقه چه بر سرمان آورد و چطور زمین‌مان زد. با این مقدمه، با این همه مثال تاریخی، اجازه بدهید عمیقا نگران جام‌جهانی ۲۰۲۲ باشیم. مهم نیست که حریفان ما چه کیفیتی دارند؛ هرچند از قضا گروه‌مان بسیار سخت به نظر می‌رسد. مهم‌تر این است که تیم ملی با این شرایط، با این همه دودستگی و قهر و غضب قادر نیست کارهای روتین و عادی خودش را انجام بدهد. ما تا زمانی که مشکلات داخلی را حل نکنیم، نمی‌توانیم بر حریف خارجی فائق بیاییم. این زنگ خطر را بشنوید و جدی بگیرید.