اگر مهدوی‌کیا خارجی بود...‌!

به هر جهت منتقدان و کارشناسان از حضور مهدوی‌کیا در تیم ملی امید استقبال کردند و او هم توانست در مرحله انتخابی جام ملت‌های آسیا نتایج خوبی بگیرد. حالا در شرایطی که مدت کوتاهی تا فرا رسیدن مرحله نهایی این بازی‌ها زمان باقی مانده است، مدیریت فدراسیون فوتبال دستخوش تغییرات جدی شده و سرنوشت مهدوی‌کیا هم مجهول مانده است. این اواخر بعضی حاشیه‌پردازی‌ها علیه مهدوی‌کیا صورت گرفت که به نظر می‌رسد او را خسته و ملول کرده است. به علاوه کمبودها و بلاتکلیفی‌های تیم امید هم در نوع خودش آزاردهنده بوده است. حالا هم که آقای دبیرکل مدعی شده هیات‌رئیسه باید در مورد سرمربی تیم المپیک تصمیم بگیرد؛ اظهارنظری که به‌طور مضاعف می‌تواند باعث دلسردی کادرفنی موجود شود. کامرانی‌فر همچنین به شکل عجیبی در مورد «یورویی» بودن قرارداد مهدوی‌کیا حرف زده، در حالی که گویا تا کنون اصلا قراردادی بین طرفین منعقد نشده که بخواهد ریالی باشد یا ارزی. در حقیقت مهدوی‌کیا و همکارانش با حسن نیت کار کرده‌اند و نتیجه بدی هم نگرفته‌اند. در چنین شرایطی، ایجاد تردید در مورد ادامه همکاری، کمی عجیب به نظر می‌رسد.

دست‌کم تا زمان تنظیم این مطلب، روشن نیست که مهدوی‌کیا روی نیمکت تیم ملی امید ماندگار خواهد شد یا نه. با این حال امیدواریم در تیم المپیک کشورمان شاهد یک سرمایه‌سوزی دیگر نباشیم. مقصود این نیست که حتما تیم ملی با مهدوی‌کیا موفق می‌شود، اما عقل سلیم حکم می‌کند وقتی در این کشور چنین سرمایه مهمی داریم، آن را از بین نبریم. شاید اگر مهدوی‌کیا یک مربی خارجی بود، با کلی تشریفات سراغش می‌رفتیم و با همان قرارداد یورویی از او برای کار دعوت می‌کردیم. با این حال امروز که چنین کاراکتر معقول و موجهی در کشور داریم و می‌دانیم که علاقه و شناخت خوبی هم نسبت به فوتبال پایه دارد، در مورد استفاده از او دچار شک و تردید شده‌ایم. بدبختانه غفلت از داشته‌ها و اقدام به «سرمایه‌سوزی» یکی از آفت‌های رایج در جامعه ماست. فوتبال هم مثل بقیه جاها؛ مگر فرقی می‌کند؟