حرفهایتان را نمیفهمیم
کدام موقعیت آقای گلمحمدی؟ سرمربی پرسپولیس بعد از پایان دربی تهران مدعی شد دو تیم نمایش جانداری داشتهاند و پرسپولیس اگر از موقعیتهایش استفاده میکرد بازی را میبرد. اظهارات یحیی گلمحمدی در حالی است که عالم و آدم روی کیفیت نازل دربی تهران توافق دارند و این مساله تیتر اول اغلب نشریات ورزشی و عمومی صبح یکشنبه بود. همچنین مقصود یحیی از موقعیتهای پرشمار پرسپولیس مشخص نیست. چنان که گفتیم سرخپوشان در این مسابقه حتی یک ضربه داخل چارچوب هم نداشتند. احتمالا منظور گلمحمدی، چند کار ترکیبی محدود پرسپولیس در نیمه دوم است که این میزان فعالیت هجومی، حتی از سوی یک تیم دسته دومی هم کافی و قانعکننده نیست، چه برسد به قهرمان پنج دوره اخیر لیگ برتر. خوب است یحیی و دستیارش حمید مطهری که مدام در حال «شیکگویی» است، کمی به افکار عمومی احترام بگذارند و در نظر داشته باشند که در همین روز برگزاری دربی تهران، مردم مسابقات بسیار جذابی را که بین دورتموند- بایرنمونیخ یا وستهام- چلسی انجام شد دیدند و ناخودآگاه مقایسه کردند. اگر اسم کاری که آنها انجام میدهند «فوتبال» است، با عرض معذرت چیزی که از تیمهای شما میبینیم «توپبازی» هم نیست. این هفتمین تجربه مربیگری یحیی در دربیها بود و او از این تعداد، فقط یکی را آن هم به سختی و با خوششانسی برده است.
هیج چیز نپرسیم آقای مجیدی؟ در آن سوی میدان اما اظهارات سرمربی استقلال هم بسیار عجیب بود. در دقایق پایانی دربی تهران یک صحنه مشکوک به پنالتی بین فرشاد فرجی و رودی ژستد رخ داد و گویا همین کافی بود تا فرهاد مجیدی نود دقیقه نمایش ملالآور و ضعیف تیمش را پشت آن اتفاق پنهان کند. مجیدی بعد از پایان بازی گفته: «هر سوالی در مورد دقیقه 87 بازی دارید در خدمت هستم، اما هیچ صحبت دیگری ندارم.» آیا واقعا این بازی غیر از آن صحنه مشکوک به پنالتی، پرسش و ابهام دیگری نداشت؟ چرا نباید از سرمربی استقلال در مورد ارنج و تعویضها سوال شود؟ آیا او میتواند به هواداران تیمش توضیح بدهد فلسفه به میدان فرستادن ارسلان مطهری در دقیقه نود بازی چیست؟ مطهری آمار خوبی در دربیها دارد و درست مثل مهدی عبدی که حضورش در تیم مقابل میتوانست بار روانی به وجود بیاورد، مطهری هم قادر بود همین نقش را به سود استقلال ایفا کند. اگر آن طرف یحیی گلمحمدی در مورد عبدی فرصتسوزی کرد، این طرف هم فرهاد مجیدی در مورد ارسلان همین کار را انجام داد. حالا این هیچی؛ به امین قاسمینژاد چرا بازی نرسید؟ از ژستد چه دیدید که این همه او را در زمین نگه داشتید؟ یعنی به خاطر صحنه دقیقه 87 باید همه این پرسشها را نادیده بگیریم؟
واقعا جذاب بود آقای عالیشاه؟ این فقط مربیان نیستند که بعد از چنین مسابقاتی برای دفاع از عملکرد خودشان در دام اغراق و توجیه گرفتار میشوند. این موضوع در مورد بازیکنان هم صدق میکند. به عنوان مثال امید عالیشاه، وینگر پرسپولیس بعد از پایان مسابقه نسبت به پرسش یک خبرنگار در مورد کیفیت پایین دربی تهران موضع تند و منفی گرفته و گفته: «واقعا این بازی کیفیت نداشت؟ بر خلاف نظر شما معتقدم بازی خیلی خوبی دیدیم.» باز دست روزبه چشمی درد نکند که در میکسزون ورزشگاه آزادی روی کیفیت پایین بازی صحه گذاشت، وگرنه عالیشاه کلا انگار از یک مسابقه دیگر خارج شده بود! اصلا خوب است همه بازیکنان را رها کنیم و عملکرد خود عالیشاه را زیر ذرهبین ببریم؛ شما در این بازی چه کردی دوست عزیز؟ کدام نمایش چشمگیر را ارائه دادی که با رقم قراردادت همخوانی داشته باشد؟ جز این بود که کرنرهای تیم را کوتاه کار میکردید و با همانها هم نمیدانستید چه باید بکنید؟ جز این بود که به خاطر یک خطای گوشه زمین، پنج دقیقه بازی را خواباندید و بر سر داور و کمکهایش فریاد میزدید؟ این فوتبال است؟ به خاطر همین عملکرد این قراردادهای عجیب و غریب را میبندید؟ باور کنید اگر بپذیرید بازی کیفیت چندان بالایی نداشته، چیزی از شما کم نخواهد شد. فقط مردم انصاف و واقعبینیتان را تحسین خواهند کرد.
چه میگویید آقای احمدی؟ همه مطالب غیرقابل هضم این مسابقه اما فقط بر زبان بازیکنان و مربیان جاری نشد؛ چه اینکه جناب گزارشگر هم کم مردم را به فیض نرساند. بعد از داستانهای عجیب و غریبی که برای عادل فردوسیپور رخ داد، تلویزیون ایران مخصوصا در حوزه گزارش فوتبال داخلی دچار بحران شده است. وخامت اوضاع در حدی است که از 10 دربی اخیر، هفت مسابقه را محمدرضا احمدی گزارش کرده است. این دربی آخر را هم خود او گزارش کرد و البته چیزهایی گفت که خیلیها را کلافه کرد. احمدی به انبوه تبلیغات کنار زمین تاخت و آنها را عامل کاهش زیبایی مسابقه خواند. این اتفاق در حالی رخ میداد که باشگاه استقلال بعد از چک و چانه مفصل با سازمان لیگ و در پی وساطت وزارت ورزش موفق شده بود حق تبلیغات محیطی را بگیرد و گفته میشود با کسر هزینهها، روز شنبه از این محل چیزی حدود چهار میلیارد تومان سود کرده است. طبیعتا مردم هم دوست داشتند محیط اطراف زمین را در این بازی خلوتتر و شیکتر ببینند، اما وقتی صداوسیما (یعنی ارگان متبوع خود آقای احمدی) حق پخش تلویزیونی نمیپردازد، چارهای جز پر کردن همه جای ورزشگاه با آگهیهای تجاری باقی نمیماند. با این شرایط به نظر نمیرسد تلویزیون و کارمندانش حق نصیحت کردن دیگران و تقبیح فعالیتهای تجاری باشگاهها را داشته باشند!