شب رهایی، شب آزادی
در پرسپولیس بارها این تعویض انجام شد و نتیجه نداد؛ آنقدر که نهایتا کادرفنی این بازیکن را آزاد اعلام کرد و او هم بهطور رایگان به استقلال پیوست. تا شب بازی با نفت، رمضانی آبیپوش هم چنگی به دل نمیزد و تصور میشد همان داستان درحال تکرار است. با این حال قصه آبادان فرق میکرد. رمضانی دقیقه ۸۲ به زمین آمد و ۱۳ دقیقه بعد، وقتی در واپسین لحظات وقتهای تلفشده خیلیها رقمخوردن نتیجه مساوی در آبادان را پذیرفته بودند، او با تعقیب مصرانه توپ تا آخرین ثانیه و یک ضربه دقیق و هوشمندانه دروازه را باز کرد. اینجا بود که انگار بغض یک ساله رمضانی شکست. او از خوشحالی سر از پا نمیشناخت و فرهاد مجیدی را هم به سجده شکر واداشت. رمضانی سه امتیاز ارزشمند برای تیمش گرفت و البته خودش را هم از زیر فشاری عظیم رهاند. در تمام طول این مدت هیچکس او را جدی نگرفت و هرگز اسمش در هیچ مطلبی برده نشد، مگر به قصد انتقاد. این بیرون پای نرم اما کاری کرد که آرمان لااقل یک شب سر راحت بر بالین بگذارد. حواسمان هست با یک گل بهار نمیشود، اما به هر حال امروز وقت لذت بردن اوست؛ بازیکنی که طعنههای فراوانی را تحمل کرد، اما امیدش را از دست نداد و بالاخره با تیترهای مثبت رفت روی جلد مطبوعات. حالا رمضانی انگیزه بیشتری برای جنگیدن خواهد داشت. شاید هم او روزی به خیلیها نشان داد در موردش اشتباه میکردند.