«تردید» قاتل یک مربی است
اسکو و کابوس برانکو
مطلقا بحث بر سر این نیست که اسکوچیچ مربی خوبی هست یا نه. او محاسن و معایب خاص خودش را دارد؛ مثلا پیش از حضور روی نیمکت تیم ملی رزومه قابل دفاعی نداشت، اما در عمل نتایج خوبی گرفته است. درباره برخی نفرات دعوتشده به اردوی تیم ملی توسط این مربی ابهاماتی وجود دارد، اما در عین حال او با کمترین امکانات و بدون برگزاری اردوها و مسابقات دوستانه، کار را برای تیم ملی در آورده و بهانه هم نمیگیرد. تیمش فوقالعاده بازی نمیکند، اما در خیلی از مسابقات عملکرد قابل دفاعی دارد. منصفانه باید گفت کیفیت تیم ملی در جریان دو پیروزیاش مقابل عراق بسیار خوب بود و نیز بازگشت این تیم بعد از دریافت گل از کرهجنوبی هم جای تحسین داشت. تیم ایران در دقایقی از نیمه دوم طوری کره را تحت فشار گذاشته بود که در گذشته مشابه آن را به ندرت دیده بودیم.
در نتیجه اسکوچیچ خوبیها و بدیهای خودش را دارد، اما چیزی که الان بلای جان شده، نگاه تردیدآمیز به این مربی است؛ نوعی عدم یقین و ناباوری که از روز اول وجود داشته و انگار تا آخر هم ادامه خواهد داشت. در چنین طرز تفکری، موفقیتهای اسکوچیچ به مهارت بازیکنان و ناکامیهای او به ناتوانی خودش ربط داده میشود. انگار همه منتظرند دراگان برود و یک مربی دیگر جای او را بگیرد. خیلیها میگویند حق تیم ملی ایران است که یک مربی صاحب کارنامه و بینالمللی داشته باشد. این در حالی است که پیش از اسکوچیچ قرار بود امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی شود. یک درصد فرض کنید امیر امروز سرمربی بود و تیمش چنین نتایجی میگرفت؛ آیا یک نفر جرات انتقاد داشت؟ همچنین از یاد نبریم مارک ویلموتس همه ویژگیهای یک مربی موفق و مجرب را داشت و حتی روز اول حضور او در ایران، خیلیها از این انتخاب حمایت کردند. با این حال در ادامه آن فاجعه تاریخی رخ داد.
امیدواریم برای تیم ملی بهترین اتفاق ممکن رخ بدهد؛ چه با اسکوچیچ و چه با هر مربی دیگری که روی این نیمکت مینشیند. با این حال تکلیف را باید روشن کرد. اگر قرار است مربی کروات برود و یک نفر دیگر بیاید، از همین حالا سرمربی بعدی را انتخاب کنید و بدون فوت وقت (نهایتا بعد از تثبیت صعود ایران) کار را به او بسپارید. اگر هم قرار است مربی کروات بماند، طوری سرسختانه از او حمایت کنید که همه تکلیف خودشان را بدانند و مخصوصا بازیکنان به خوبی از او حساب ببرند. تیم ملی ما تاوان تردید درباره یک مربی را یک بار بدجوری پس داده؛ زمانی که برانکو ایوانکوویچ با همین شک و شبههها در مرحله نهایی جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان روی نیمکت ایران نشست. حتی تا پای پرواز تیم ملی هم تردیدهایی درباره صلاحیت او وجود داشت و میگفتند سرمربی تیم ملی عوض خواهد شد. همین مساله هم باعث شد کسی از این مربی حساب نبرد و اردوی تیم ملی بهشدت آشفته و متشنج باشد. شاید اگر همان زمان سفت و سخت میگفتند برانکو ماندگار است، آن اتفاقات رخ نمیداد. حالا هم باید از تکرار آن تجربه تلخ پرهیز کرد. اگر سرمربی فعلی تیم ملی را نمیخواهید، از زحماتش تقدیر کنید و هر کسی را صلاح میدانید به جایش بگذارید. اگر هم عملکردش از نظر شما مطلوب بوده و استانداردهای لازم را دارد، طوری پشتش بایستید که این همه زیر فشار نباشد.