آدم درست، در جای درست

تیم ملی امید ایران سال‌های سال است که از رسیدن به مرحله نهایی المپیک محروم مانده و به نوعی اسمش با حسرت و ناکامی گره خورده است. همیشه بدترین تدابیر و بدترین انتخاب‌ها برای این تیم انجام شده و خروجی چندانی هم نداشته است؛ یعنی نه به المپیک رسیده‌ایم و نه پشتوانه‌سازی درست و حسابی کرده‌ایم. هر چه بوده، غفلت فدراسیون از برنامه‌ریزی درست برای آماده‌سازی این تیم و نیز درگیری تیم امید با باشگاه‌ها برای در اختیار گرفتن ملی‌پوشان بوده است.  حالا اما فدراسیون فوتبال سراغ گزینه‌ای رفته که امیدواری زیادی به موفقیت او وجود دارد.

متاسفانه خیلی مواقع نیمکت تیم‌های ملی پایه در اختیار مربیان ضعیف، ارزان و بدون تیم قرار گرفته است. داستان مهدی مهدوی‌کیا اما فرق دارد. او از جنس دیگری است. کیا عطش کور سرمربیگری ندارد که اگر داشت، در این سال‌ها یکی از پیشنهادهای لیگ برتری‌اش را می‌پذیرفت و چند میلیارد پول به جیب می‌زد. او اما وقتش را صرف کار داوطلبانه در تیم‌های پایه کرده است؛ جایی که آکادمی خودش را راه‌اندازی کرده و سالیان سال است با حساسیت و وسواس زیاد، شرایط مربوط به آن را پیگیری می‌کند. شور و علاقه‌ای که مهدی به فوتبال در رده‌های پایه دارد، حتما به کار خواهد آمد؛ مخصوصا که او در این سال‌ها اشراف خوبی به استعدادهای نوجوان و جوان ایرانی پیدا کرده و چند گام جلوتر از گزینه‌های دیگر است.

در این سال‌ها بدترین انتخاب‌های ممکن برای تیم‌های جوانان و امید انجام شده است. به عنوان مثال در برهه‌ای، کسی در این تیم‌ها سرمربی شد که حتی علیرضا جهانبخش به عنوان جوان اول پیشین فوتبال ایران را نمی‌شناخت. در چنین شرایطی، انتظار موفقیت از تیم‌های ملی پایه، نابجا و غیرواقعی بوده است. داستان کیا اما فرق دارد و او در نقطه درستی قرار گرفته است. ستاره پیشین پرسپولیس و تیم ملی جنس کار را می‌شناسد و به علاوه ارتباطات بین‌المللی خوبی هم دارد که در این مدت در اختیار آکادمی کیا قرار گرفته و حالا می‌تواند به کار تیم امید هم بیاید. کاش فقط یک فهم مشترک و اجماع عمومی به وجود بیاید که پشتوانه‌سازی در تیم امید، مهم‌تر از صعود به المپیک است. باور کنید حضور در المپیک برای هیچ کشوری آن‌قدرها هم مهم نیست. ما اگر میانگین سنی تیم امید را پایین بیاوریم و چهار بازیکن خوب تحویل تیم ملی بزرگسالان بدهیم، حتما سود بیشتری برده‌ایم.