ورشکستگی باشگاههای بزرگ در اثر بحران کرونا ادامه دارد
خوشحال باشید اینجا «ایتالیا» نیست!
آخرین تیم از این دست که با خبر ورشکستگیاش خیلیها را متاثر کرد، کیهوو ورونا بود؛ تیمی که با لقب عجیبش یعنی «الاغهای پرنده» در اروپا به شهرت رسید و حدود ۲۰ سال پیش، به شگفتیساز سری A ایتالیا تبدیل شد. کیهوو بعد از سقوط به دسته دوم در زمان اداری مقرر موفق نشد منابع مالی لازم برای ثبتنام در این رده را فراهم کند و دو دسته پایینتر رفت. در نتیجه مدیران باشگاه رسما اعلام ورشکستگی کردند. شماری از بازیکنان قدیمی این تیم خاطرهانگیز تا لحظه آخر در پی فراهم کردن امکانات مالی برای این تیم بودند، اما کرونا نفس همه را گرفته است. در ایتالیا به نظر میرسد تیم لیورنو هم در همین مسیر در حرکت است. ایرانیها این تیم را بیشتر به خاطر حضور رحمان رضایی در آن میشناسند. لیورنو هم در دو دهه اخیر چندین بار در دسته اول فوتبال ایتالیا آفتابی شده، اما آنها در سال ۲۰۲۰ به دسته سوم سقوط کردند و حالا درست مثل کیهوو، به خاطر ناتوانی در تامین بودجه قطعی در مرز ورشکستگی قرار دارند.
این بحران فقط محدود به ایتالیا نیست، چرا که در فاجعهای بزرگتر، باشگاه کایزرسلاترن آلمان هم احتمالا به همین سرنوشت دچار خواهد شد. این باشگاه که حتی سابقه چهار بار قهرمانی در بوندسلیگا را دارد، در حال حاضر در دسته سوم فوتبال این کشور حاضر است و احتمالا به زودی به خاطر یک بدهی ۲۴ میلیون یورویی(فقط و فقط ۲۴ میلیون یورو!) اعلام ورشکستگی خواهد کرد. این تیم که زمانی ستارگانی همچون میشاییل بالاک را در لباس خود میدید، حالا در آستانه انحلال است و این معجون تلخ را بحران اقتصادی ناشی از کرونا در کام فوتبال میچکاند.
در چنین شرایطی اما، برخی باشگاههای ایرانی باید خوشحال باشند که اینجا ایتالیا و آلمان نیست، قواعد فوتبال حرفهای و مناسبات اقتصادی لازمه در آن محلی از اعراب ندارد و هر تیمی با هر پیشینه و هر تعداد هوادار، میتواند هر چقدر که دوست دارد پول خرج کند! کرونا و غیر کرونا هم ندارد. منابع صنعتی، دولتی، عمومی و بعضا شبهخصوصی وجود دارند و گاهی کوه اسکناس را پای تیمهایی میریزند که تعداد هوادارانشان در کل کشور به ۱۰۰هزار نفر نمیرسد. در شرایطی که باشگاههای بزرگ کشور به دلیل ناتوانی در دریافت حق پخش تلویزیونی به اندازه استحقاقشان پول در نمیآورند، شمار دیگری از تیمهای کمهوادار یا حتی بیهوادار، ریختوپاشهای افسانهای دارند. نظام اقتصادی در فوتبال ایران با همه جای دنیا فرق دارد؛ به همین دلیل هم این باشگاهها نهتنها به منابع لایزال مادی وصل هستند و سرمایهگذاری بیبازگشت انجام میدهند، بلکه با پرداختیهای بیحساب و کتاب، بازار را هم خراب میکنند. در این دو فصل در همه جای دنیا شاهد موافقت بازیکنان با کاهش دستمزدهایشان برای کمک به تیمها در شرایط کرونایی بودیم، اما در ایران دقیقا برعکس است؛ رقم قراردادها به شکلی دیوانهوار بالا رفته و هر بازیکنی به مشکل میخورد، با طرح این بهانه که از فلان تیم پولدار پیشنهاد دارم، دستمزدش را افزایش میدهد.