فولاد قهرمان شد، خوزستان نفس کشید
من به اینها نمیبازم، به خودم چرا!
نوبرانه نکو و اهواز
با نتیجهای که یکشنبهشب رقم خورد، جواد نکونام به نخستین جام دوران مربیگریاش دست یافت و فولاد نیز برای نخستینبار قهرمانی در جام حذفی را جشن گرفت. فولادیها این موفقیت را به مردم خوزستان تقدیم کردند تا آنها در روزهای دشوارشان، کمی دلخوش باشند. فولاد برای رسیدن به این نقطه، به ترتیب ماشینسازی، قشقایی، سپاهان و ملوان را شکست داد. آنها مسیر آسانتری را نسبت به استقلال پشت سر گذاشته بودند، اما در فینال تیم باهوشتری بودند و بازی را بردند. البته فولاد خوششانس بود که حسین حسینی و محمد دانشگر به دلیل محرومیت حضور در این مسابقه را از دست دادند، اما منصفانه باید گفت با نمایشی که در نقش جهان دیدیم، تیم شایستهتر فاتح جام شد.
آنچه فرهاد نمیدانست
بازنده بزرگ فینال جام حذفی را اما باید «فرهاد مجیدی» دانست. سرمربی استقلال در سومین مقطع حضورش روی نیمکت این تیم اگرچه پیشرفتهایی داشت، اما نشان داد هنوز کمتجربه است. او با خیل اشتباهات خودش، استقلال را برای یک فصل دیگر از جام محروم کرد. فرهاد مجیدی بعد از پیروزی برابر پرسپولیس در مرحله یکچهارم نهایی، طعنهای نالازم به رقیب سنتی زد و مقابل دوربینهای تلویزیونی گفت: «من به اینها نمیبازم.» این جمله زائد و بیمعنا، پرسپولیسیها را برای پیمودن محکمتر ادامه مسیر در لیگ برتر مصمم کرد. آنها قهرمان شدند و برای تلافی، یک به یک در مقابل دوربینها گفتند: «ما به اینها جام نمیدهیم.» یک مربی چرا باید حرفی بزند که رقیبش را پرانگیزهتر کند؟ اصلا کدام مربی در تاریخ فوتبال جهان میتوانست و میتواند با قطعیت بگوید من به کسی نمیبازم؟ مجیدی بعد از پیروزی در مسابقه پرحاشیه برابر گلگهر سیرجان در نیمهنهایی جام حذفی هم اشتباهش را تکرار کرد و علم و دانش مربیگریاش را به رخ امیر قلعهنویی کشید. بنابراین طبیعی بود که بعد از ناکامی استقلال در فینال، خیلیها به همین جمله او استناد کنند و سراغ مهارت مربیگری فرهاد را بگیرند. هنوز خیلی چیزها هست که مجیدی نمیداند. او نمیداند برای هدایت تیمی به بزرگی استقلال باید تنشها را کاهش بدهد، نه اینکه خودش عامل ایجاد تنش باشد. او نمیداند که مدام نباید علیه مدیریت باشگاه طغیان کند و آنها را نزد بازیکنان از سکه بیندازد. او نمیداند نباید از جیب خودش(البته دوستانش!) پاداش بدهد، بازیکنان را پولکی بار بیاورد و هرم سازمانی و مدیریتی را زیر سوال ببرد، او نمیداند که همیشه قرار نیست تیمش در ضربات پنالتی پیروز باشد و استراتژی دائمی کشاندن بازی به این نقطه، گاهی موجب حسرت و پشیمانی میشود، او نمیداند که باید با پیشکسوتان باشگاه رابطه محترمانهتری داشته باشد و نباید اجازه بدهد پتانسیل امثال محمود فکری، جواد نکونام و امیر قلعهنویی صرف حاشیهسازی برای استقلال شود... اینها بخشی از همه نادانستههای فرهاد است؛ کسی که اگر سودای ادامه کار روی نیمکت آبیها را دارد، باید هیجانش را کنترل کند و اشتباهاتش را کاهش بدهد. بله آقای مجیدی؛ شما به «اینها» نمیبازی، اما به خودت چرا!