ما جای دانمارکیها بودیم چه میکردیم؟
دانمارک بهعنوان شگفتیساز مسابقات خودش را تا نیمهنهایی بالا کشید. آنها هم تیم شایستهای بودند و هم انگیزه مضاعف داشتند که با راهیابی به فینال و کسب عنوان قهرمانی، قلب اریکسن، همبازی بیمارشان را شاد کنند. همه چیز داشت برای آنها درست پیش میرفت تا این که در وقتهای اضافی بازی با انگلستان در نیمهنهایی یک ضربه پنالتی بسیار مشکوک علیه این تیم اعلام شد. بسیاری از کارشناسان داوری در سراسر جهان عقیده دارند این صحنه پنالتی نبود. آرسن ونگر به صراحت اعلام کرده چنین توپی بهنظرش نمیتواند پنالتی باشد، حتی مایکل اوون، اسطوره فوتبال انگلستان هم تلویحا صحیح نبودن پنالتی را تایید کرده است. این پنالتی را کمکداور ویدئویی با سختگیری تمام اعلام کرد و حتی داور وسط به خودش زحمت بازبینی صحنه را نداد. با همه اینها اما دانمارکیها لام تا کام حرف نزدند، شرایط را پذیرفتند و با حذف خود کنار آمدند. این زیبایی فوتبال حرفهای است. فقط یک لحظه تصور کنید اگر یکی از تیمهای داخلی ما جای دانمارک بود و چنین اتفاقی در آن ژانر عظیم برایش رخ میداد، چه بلبشویی به پا میشد؟ ما اینجا به خاطر یک اوت و کرنر جوری به جان هم میافتیم که انگار دنیا به پایان رسیده است. سرمربی مشهور لیگ برتری ما امسال هفت کارت زرد و یک کارت قرمز گرفته؛ مگر جنگ است برادر؟ کمکمربی فلان تیم شهرستانی که ظاهرا مسوول داد و بیداد و فشار بر داوران است در طول فصل هشت کارت زرد دریافت کرده! آیا نباید به فکر اصلاح رفتارهایمان باشیم؟