انبوهی از مشکلات در اردوگاه آبیها
استقلال روی خط بحران
بهجای هیجان نتیجهگیری، چیزی که در اردوگاه آبیها به چشم میخورد، خشم و طغیان و فریاد است، غیبت و دلخوری و بلاتکلیفی است. وقتی مخاطب عام به استقلال نگاه میکند، تصویر یک سازمان از همگسیخته و فاقد مسوول و مدیر در ذهنش تداعی میشود. چند برش از حال و روز فعلی این باشگاه را ببینید، شاید با ما همعقیده شدید.
خشم فرهاد: سرمربی استقلال شامگاه شنبه برای چندمین بار در طول یک ماه اخیر به تندترین شکل ممکن به انتقاد از مدیران باشگاه پرداخت. فرهاد مجیدی که از مسائلی همچون اضافه نشدن دستیار ایتالیایی مورد نظرش به کادرفنی دلخور است، با ادبیاتی گزنده به مدیرعامل استقلال و حتی وزارت ورزش یورش برده است. بخش کوتاهی از جملات آتشین او از این قرار است: «ظاهرا در استقلال مدیرعامل، مسوول اجرای مصوبات هیاتمدیره نیست و فقط مجری اوامر وزارت ورزش است. سر تا پای این باشگاه را نابلدی و ناتوانی فراگرفته اما هیچ مسوولی به فکر نیست. خجالت هم نمیکشند. برای بازی با پدیده، هتل آکادمی پذیرای ما نیست، چون بدهکاریم. برای قرارداد دستیار ایتالیایی به من میگویند باید بندی در قراردادش باشد که حق شکایت به دادگاه CAS را نداشته باشد. یعنی از همین روز اول به طرف مقابل پالس میدهند که پولت را نمیدهیم و حق شکایت هم نداری! قبلا هم گفتهام آقایان ماموریت داشتهاند که استقلال را به یک تیم معمولی تبدیل کنند. بیتعارف باید بگویم پشت این مشکلات توطئههایی وجود دارد و عمدا میخواهند شرایط روز به روز بدتر شود.» شکاف در استقلال به بالاترین حد ممکن رسیده است. چندی پیش تمامی اعضای هیاتمدیره باشگاه در اعتراض به مددی استعفا دادند، اما با کنارهگیری آنها مخالفت شد. در نتیجه هم هیاتمدیره ماند و هم مددی، اما حالا هم مجیدی به سیم آخر زده است.
واکنش مددی: این بار اما مدیرعامل استقلال ساکت نماند و بر خلاف دفعات قبلی جواب فرهاد مجیدی را داد. مددی در بخشی از مصاحبه دیروزش گفته است: «رفتارهای آقای مجیدی ناپایدار و بیثبات است و باید این رویه اصلاح شود. مجیدی همه را مورد عتاب و توهین قرار میدهد، در حالی که ایشان در جایگاه سرمربی تیم باید مراقب رفتارهایش باشد. آقای مجیدی توهم توطئه را کنار بگذارد و به فکر تیم باشد. با توهین و سفسطه به هیچ تیمی امتیاز نمیدهند و ایشان برای توجیه نتایج تیم راه دیگری غیر از توهین و تهمت را انتخاب کند.»
داستان دیاباته: در آستانه بازی استقلال و پدیده، شیخ دیاباته هنوز از مرخصی برنگشته است. البته او همیشه دیر و ناآماده به تهران برمیگردد، اما این بار مشکل از جای دیگری بوده است. دیاباته برای سفر از فرانسه به ایران، در یک بخش قربانی سختگیریهای کرونایی در مبدأ شد و در بخشی دیگر، قوانین مشابه در مقصد دست و پای او را بست. باشگاه استقلال حتی تلاش کرد او را از طریق ترکیه به تهران بکشاند، اما شیخ دو روز در استانبول معطل شد و به پاریس برگشت. در نتیجه او بازی با پدیده را از دست داد و اصلا مشخص نیست چه زمانی با چه فرم بدنی به تهران خواهد رسید و بعد از چند هفته به مرز آمادگی میرسد.
ستارههای خشمگین: طی چند روز گذشته انبوهی از اخبار منفی در مورد نارضایتی بازیکنان استقلال از مدیریت باشگاه منتشر شده است. خیلی از این نفرات بابت تاخیر در وصول مطالباتشان شاکی هستند و بعضا با انتشار پستهای آتشین در فضای مجازی، علیه مدیران استقلال موضع میگیرند. بهطور مشخص فرشید اسماعیلی و رشید مظاهری از این دسته هستند، اما همزمان زمزمههایی در مورد نارضایتی ارسلان مطهری و حتی احتمال جدایی او هم به گوش میرسد. هروویه میلیچ را هم که به عنوان طلبکار و شاکی ابدی استقلال نباید از قلم بیندازیم!
حکایت مرادمند: همیشه اینطوری است که باشگاهها هنگام یارگیری، بیشترین تعهدات ممکن را متقبل میشوند، اما موقع وفای به عهد همه چیز را از یاد میبرند. محمدحسین مرادمند درحالی ابتدای فصل به استقلال پیوست که ناچار شد بابت دریافت رضایتنامهاش از باشگاه پدیده به اندازه یکونیم میلیارد تومان چک شخصی بدهد. حالا این چکها خرج شده، دست شاکی و طلبکاران است و استقلال هم این مبلغ را به مرادمند نپرداخته است. نزدیک است که مدافع استقلال را جلب کنند و ببرند، اما کسی واکنش نشان نمیدهد. به واقع آیا چنین وضعی در شأن یکی از بزرگترین باشگاههای ایران و آسیا هست؟
معمای قائدی: در تمام آنچه گفتیم شاید رد پای ظلم و سوءمدیریت علیه استقلال وجود داشته باشد، اما همیشه هم اینطور نیست که مشکل از بیرون باشد. به عنوان مثال سفر تفریحی مهدی قائدی به امارات که حتی از سوی این بازیکن با مادرش هم هماهنگ نشده بود، واقعا جای تعجب دارد. مادر مهاجم استقلال که برای استقبال از پسرش راهی فرودگاه شده بود، دست خالی به خانه برگشت، اما طی چند روز گذشته فیلم و تصاویر خوشگذرانیهای قائدی در تفرجگاههای گرانقیمت امارات همه نظرها را به خودش جلب کرد. پرسش اینجاست که مگر فصل تمام شده که این بازیکن استراحت میکند؟ مگر او نباید سر تمرین باشد؟ مگر ستارههای پرسپولیس با این همه جامی که گرفتهاند، به موقع سر تمرین برنگشتند؟ پس چنین امتیازی، آن هم همزمان با غیبت دیاباته چرا به قائدی اعطا شده؟ لااقل در این یک مورد فقط و فقط خود فرهاد مجیدی باید پاسخگو باشد.