بررسی سه ابهام فنی به کمک آمار و ارقام
پرسپولیس در چالش اعداد
* اول: چرا دیگر حفظ دروازه برای پرسپولیس به آسانی گذشته نیست؟ این تیم در ۷ بازی آخرش تنها یک بار موفق به ثبت کلینشیت شده. در بسیاری از این بازیها هم جلال حسینی و کنعانیزادگان حاضر بودهاند و هم هافبکهای دفاعی در زمین حضور داشتهاند. بنابراین جای سوال است که چرا پرسپولیس این روزها آسانتر از قبل گل میخورد؟ پرسپولیس در ۱۱ بازی ابتدایی این فصل ۸ گل خورده؛ این در حالی است که آنها در ۱۱ بازی ابتدایی فصول شانزدهم تا نوزدهم به ترتیب ۳، ۶، ۴ و ۶ گل خورده بودند. به این ترتیب نسبت به فصول قهرمانی بدترین آمار ثبت شده است. مسلما جدایی شجاع خلیلزاده موثر بوده، اما آیا جلال و کنعانی بازیکنان کمی هستند و آیا بازیکنی مثل احسان حسینی بعد از چهار سال نیمکتنشینی نباید کمکم به این خط دفاع اضافه شود؟
* دوم: پرسپولیس به متخصص از دست دادن برتری در لیگ بیستم تبدیل شده است. این تیم برابر بسیاری از رقبا جلو افتاده و بعد گل مساوی را خورده است. در برخی مسابقات مثل همین دیدار با ماشینسازی یا بازی با آلومینیوم و ذوبآهن، واکنش فنی پرسپولیس به جلو افتادن از حریف، عقبنشینی همهجانبه و واگذار کردن توپ و میدان به تیم مقابل بوده است. اگر این اتفاق یک یا دو بار رخ بدهد میشود آن را بخشی از طبیعت فوتبال دانست، اما تکرار مکرر این داستان حدیث دیگری دارد. پیش از فینال آسیا آمار نشان میداد یحیی گلمحمدی ۹ بار توانسته رقبا را با نتیجه یک بر صفر شکست بدهد. حالا چه اتفاقی افتاده که این برتریهای یک بر صفر حفظ نمیشود؟ آیا این مساله نیاز به بررسی فنی یا حتی روحی و روانی ندارد؟
* سوم: پرسپولیس در چهار فصل گذشته به ترتیب با ثبت میانگین امتیازی ۲/ ۲، ۱۳/ ۲، ۰۳/ ۲ و ۲۳/ ۲ قهرمان شده است. درحالحاضر اما سرخپوشان از ۱۱ بازی ابتدایی لیگ بیستم ۱۸ امتیاز کسب کردهاند و تقسیم این دو عدد بر هم میانگین ۶۳/ ۱ امتیاز در هر مسابقه را نشان میدهد. میبینید که تفاوت فاحشی بین عملکرد جاری با استاندارد لازم برای قهرمانی وجود دارد. بیگمان این داستان به معنای آن نیست که سرخها قهرمان نخواهند شد، چرا که هنوز ۱۹ بازی دیگر از این فصل باقی مانده، اما شاگردان یحیی گلمحمدی در ادامه راه، کار دشواری برای جبران مافات دارند. هر چه جلوتر برویم امکان لغزش کمتر خواهد شد. شاید پرسپولیسیها به تقویت تیم در نقلوانتقالات زمستانی دل بستهاند، اما همه میدانند که گرفتن بهترین بازیکنان تیمهای دیگر بین دو نیمفصل چقدر کار سختی است. بنابراین چه بسا منطقیتر باشد که کادر فنی روی همین موجودی بیشتر حساب کند.