در سرزمین عجایب
چهار شگفتی فوتبال ایران
* شگفتی اول: در آذرماه، آخرین ماه پاییز به سر میبریم و هوا آنقدر سرد شده است که نیمکتنشینان تیمهای لیگ برتری زیر پتو میروند؛ اما سازمان لیگ فوتبال ایران همچنان به رعایت کردن کولینگ بریک یا وقفه استراحت و آبخوری اصرار دارد. هر «قانون» زمانی زنده و زیباست که متکی به یک «فلسفه» درست باشد. فلسفه کولینگ بریک هم وقفه انداختن در مسابقات در فصل گرما است تا بازیکنان نفسی چاق کنند. در ایران اما زیر باران شدید هم این وقفه اعمال میشود تا هم در بازی سکته فنی رخ بدهد و هم بازیکنان به خاطر سرد شدن بدنشان در معرض مصدومیت قرار بگیرند! برخی توجیه میکنند که اجرای این قانون به خاطر کرونا است؛ اما در حال حاضر وقفه آبخوری در هیچ جای دنیا اعمال نمیشود.
* شگفتی دوم: داستان اینطوری است که جواد خیابانی نود دقیقه گزارش میکند و مردم دو روز در موردش حرف میزنند! این حکایت بار دیگر بعد از بازی پرسپولیس و نفت آبادان تکرار شد و گزارش ملالآور خیابانی نقش اول گفتوگوها در شبکههای اجتماعی را به خودش اختصاص داد. گزارش خیابانی همچون گذشته یک دنیا جمله اضافی و بیربط داشت. او ۹۰ دقیقه به تمجید از وضعیت چمن ورزشگاه آزادی پرداخت؛ درحالیکه بعد از پایان مسابقه تمامی بازیکنان از بلندی چمن گله کردند. تشکرهای بیربط و فراوان از عوامل برگزاری بازی، نیروی انتظامی، کارگردان تلویزیونی و... هم بخش دیگری از گزارش خیابانی بود؛ چیزی که شما هیچ جای دنیا نمیبینید. شگفتانگیز است که تلویزیون نه گزارشگر تربیت میکند و نه در واکنش به این همه حساسیت افکار عمومی، یک تلنگر ساده به گزارشگران قدیمیاش میزند. دوره امثال آقای خیابانی با این سطح کیفی، مدتهاست که تمام شده.
* شگفتی سوم: محمود فکری یک دو جین دستیار دارد؛ آنقدر که باید رکورد مفصلترین کادرفنی تاریخ لیگ برتر را به نام او نوشت. با این همه استقلال در مهمترین دقایق بازی با فولاد بهخاطر مصدومیت و مداوای طولانیمدت محمد دانشگر ۸ دقیقه ۱۰ نفره بازی کرد و گل دوم را هم در همین فاصله خورد، اما هیچکس متوجه این موضوع نشد؛ نه خود فکری و نه مظلومی و مرفاوی که در مجموع چهار مقطع سرمربی استقلال بودهاند. حتی امیدعلی دفتری و حنیف عمرانزاده و آرش برهانی و مربی گلرها و آنالیزورها هم متوجه نشدند. پس فلسفه این همه دستیار چیست؟
* شگفتی چهارم: کسی میداند دلیل این همه عصبانیت بعد از فقط دو هفته چیست؟ آن از اهواز و ویدئوی منفی ۱۸ سال محمود فکری و رگبار مصاحبههای طرفین علیه هم، این هم از تهران و توپ شوت کردن یحیی گلمحمدی و اخراجش از کنار زمین. حالا سیل بیانیههای ذوبآهن و ماشینسازی و سایر باشگاهها به کنار. این همه خشم و خشونت چه تناسبی با هفتههای آغازین دارد؟ شما که الان اینطوری میکنید، هفتههای آخر چه خواهید کرد؟