پایان مترجمها در فوتبال ایران
این وضعیت مسلما به زیان مترجمها خواهد بود؛ گروهی که با فراگیرشدن استفاده از دانش وارداتی، سر و کلهشان در فوتبال ایران پیدا شد و بازار خوبی پیدا کردند. گاهی کار تا جایی پیش میرفت که نزدیک به نیمی از مربیان لیگ خارجی بودند و بازار دیلماجها حسابی پررونق میشد. حتی بعضا ترانسفرهای جنجالی برای مترجمهای باکیفیت و مسلط به مسائل تخصصی داشتیم. حضور این قشر در فوتبال البته حاشیههایی هم داشت؛ مثلا رضا چلنگر که از شناختهشدهترین مترجمان فوتبال در ایران بود و کارش را کنار بلاژوویچ و برانکو شروع کرد، سال ۸۷ در پرونده دوپینگ بازیکنان پاسهمدان چهار سال محروم شد که حکم بسیار عجیبی بهنظر میرسید. بعد از تجدیدنظرخواهی چلنگر، این حکم لغو شد. با این همه باید بهطور ویژه یاد کنیم از آرش فرزین، داماد علی پروین که در لیگ چهارم مترجم رانیر سوبل آلمانی بود. آن سال پروین مدیریت فنی تیم را بر عهده داشت و دامادش، همه جملات منفی سوبل در مورد علیآقا را به تعابیر مثبت تبدیل میکرد! نهایتا هم این نقض امانتداری در ترجمه، با زیرکی یک دانشجوی زبان آلمانی و ارسال مستندات او برای عادل فردوسیپور در برنامه نود فاش شد.