فک و فامیل برانکو؟
حالا اما بیرانوند رفته و جز این هم چارهای نبود. هم باشگاه به پول فروش او نیاز داشت و هم سقف انگیزشی علیرضا در فوتبال ایران پر شده بود. به این ترتیب بعد از این بوژیدار رادوشوویچ دروازهبان اصلی پرسپولیس خواهد بود؛ گلری که دنبال کردن خط حرکتیاش در چهار سال گذشته، خیلیها را به تحسین از او واداشته است. رادو با برانکو به پرسپولیس آمد و فورا نیمکتنشین بیرانوند شد. همین مساله انتقادات زیادی از جذب این بازیکن به دنبال آورد و خیلیها پرسیدند چرا باید برای یک نیمکتنشین، هزینه دلاری صورت بگیرد؟ برخی حتی پا را از این هم فراتر گذاشتند و مدعی شدند بوژیدار از اقوام برانکو است و او خواسته حالا که در ایران شغلی پیدا کرده، دست فک و فامیلش را هم بند کند. البته این فرضیه بعدا در مورد زلاتکو ایوانکوویچ (اخوی برانکو!) تا حدودی درست از آب درآمد، اما اطلاق آن به رادو اصلا منصفانه نبود. او در این مدت خود را یک دروازهبان خوب، ورزشکار حرفهای و انسان سالم نشان داد؛ کسی که همیشه به نیکی از رقیبش یاد کرد و آنقدر انتظار کشید تا سرانجام یک روز به صورت حرفهای و فنی پیراهن شماره یک تیم را تصاحب کند. رادو دوشنبهشب در تلویزیون بار دیگر برای هواداران پرسپولیس دلبری کرد و حتی جایی به شوخی گفت: «خدا را شکر بالاخره بیرانوند رفت!» او که فارسی را دست و پا شکسته حرف میزند، تعصب عجیبی به تیمش دارد؛ آنقدر که بعد از درگیریهای فصل گذشته بازی با سایپا به دوربینها گفت: «اینها به پرسپولیس توهین کردند. پرسپولیس مثل خانواده من است و این مساله را تحمل نمیکنم.» رادو حالا آخرین بازمانده دارودسته کرواتها در پرسپولیس است؛ کسی که از این به بعد به عنوان دروازهبان اول باید ثابت کند ارزش دریافت دستمزد دلاری، با این قیمت سرسامآور ارز را دارد. البته که کار او آسان نیست.