تجربه‌‌های جدید درآمدزایی

در یک نمونه جنجالی، صفحه رسمی باشگاه پرسپولیس در اینستاگرام که چهار میلیون دنبال‌کننده دارد اخیرا پروژه‌ای را برای درآمدزایی استارت زده که با موجی از انتقادها مواجه شده است. در این طرح، هواداران باشگاه ترغیب می‌شوند صفحات اسپانسرهای معرفی‌شده را فالو کنند؛ سپس در ازای تعداد افرادی که این کار را انجام بدهند، مبلغی به کارگزار باشگاه می‌رسد، کارگزار هم با کسر سهم خود، مابقی سود حاصله را در اختیار پرسپولیس قرار می‌دهد. این چند روز انبوهی از انتقادات با محورهای مختلف مطرح شد؛ برخی گفتند سهم کارگزار بیش از حد متعارف است و برخی هم صفحات معرفی‌شده توسط پیج پرسپولیس را متناسب با شأن و جایگاه تیم و هوادارانش ندانستند. نهایتا باشگاه ناچار شد بیانیه بدهد و اعلام کند محتوای صفحات تبلیغ‌شده را تایید نمی‌کند و خود هواداران باید در این مورد تحقیق کنند. دیروز اما مهدی رسول‌پناه، سرپرست باشگاه پرسپولیس که به تازگی از قرنطینه خانگی مرخص شده، مدعی شد باشگاه ماهانه دو میلیارد تومان از این محل درآمد دارد؛ عددی که اگر اغراق‌آمیز نباشد، در خور توجه است و نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. حالا شاید قرارداد منعقدشده با کارگزاری اشکالاتی داشته باشد یا برخی صفحات تبلیغ‌شده در شأن پرسپولیس نباشد، اما در این شرایط اقتصادی ماهانه دو میلیارد تومان هم پول کمی نیست؛ البته تکرار می‌کنیم، در صورتی که ادعای رسول‌پناه درست باشد و واقعا چنین رقمی به‌طور خالص در اختیار باشگاه قرار بگیرد.

از سوی دیگر پرسپولیسی‌ها برای میزبانی اول‌شان در کرونا از هواداران پول گرفتند و ماکت چهره آنها را روی سکوهای خالی قرار دادند. از این طرح استقبال چندانی نشد و کلا ۵۰۰ نفر ثبت‌نام کردند، اما مسلما چنین ایده‌هایی نباید متوقف شود. حتی طرح مدیران استقلال برای فروش آجرهای یک بخش از دیوار کمپ حجازی که به سخره گرفته می‌شود هم اصلا ایده بدی نیست و در اروپا اجرا می‌شود. در چنین طرحی هواداران پول می‌دهند و تصویرشان روی آجرها نصب می‌شود. به همین ترتیب پروژه پفک آبی هم که سوژه فضای مجازی شده، طرحی قابل دفاع است. به هر حال وقتی از مجاری متعارف پول در نمی‌آید، چاره‌ای جز حرکت به سمت ایده‌های جدید نیست؛ هرچند این طرح‌ها در فرم و محتوا خالی از اشکال نباشند. دلواپسان هم اگر این مسائل را دون شأن می‌دانند، بهتر است حق پخش تلویزیونی را زنده کنند. اینطوری همه مشکلات حل می‌شود، وگرنه باشگاهداری هزینه دارد و مخارجش بالاخره باید از یک جایی جور شود.