نگاهی دیگر به بازی پرسپولیس و تراکتورسازی
سه نما از یک دوئل
نمای اول؛ تیمی که هنوز کار دارد
پرسپولیس یکی از عجیبترین تغییرات کادرفنی در تاریخ فوتبال ایران را تجربه کرد. این تیم بعد از حضور مقتدرانه در صدر جدول لیگ و رسیدن به نیمهنهایی جام حذفی گابریل کالدرون را کنار گذاشت و یحیی گلمحمدی را استخدام کرد. ظاهر قضیه این است که کالدرون پولش را نگرفت و رفت، اما در تمام طول این مدت یک تئوری فنی هم پسزمینه داستان عبور از کالدرون بود؛ اینکه تیم او زیبا بازی نمیکند. با این تفاسیر، طبیعتا بعد از جانشینی گلمحمدی با مرد آرژانتینی، انتظار میرود سبک بازی پرسپولیس بهتر، تهاجمیتر و چشمنوازتر شود؛ آنچه دستکم در بازی اول اتفاق نیفتاد. پرسپولیس برد بسیار مهمی به دست آورد که قطعا برای این تیم در مسیر پوکر قهرمانی تعیینکننده خواهد بود، اما از نظر سبک بازی انتقاداتی به تیم یحیی وارد شد. شاید غیرمنتظرهترین طعنه را خواکین زد؛ دستیار کالدرون که آمار انتهایی بازی را منتشر کرد. این آمار نشان میدهد پرسپولیس تنها ۳۵ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشته، فقط حدود ۲۶۰ پاس بین بازیکنان این تیم رد و بدل شده و کلا سه ضربه داخل چارچوب داشته که دو تا از آنها گل شده است. البته که رفتار مداخلهگرایانه خواکین در این مورد پسندیده نیست، اما طبیعتا این بحث حالا حالاها ادامه خواهد داشت و نمیتوان از آن جلوگیری کرد. شاید پرسپولیس با کادر قبلی هم مدعی اول قهرمانی بود، اما برای توجیه تغییرات بسیار گرانقیمتی که انجام شد، این تیم باید زیباتر بازی کند. هرچند مسلما هیچ کجای دنیا فقط با یک بازی عملکرد مربی جدید را قضاوت نمیکنند؛ مخصوصا که دیدار با تراکتور هم همیشه حساس و سنگین است و گل زودهنگام پرسپولیس هم معادلات بازی را عوض کرد. به هر حال آنچه مسلم است اینکه تیم گلمحمدی فعلا خیلی کار دارد.
نمای دوم؛ طغیان علیه باشگاه و خارجیها
پرسپولیس غرق در مشکلات مالی است؛ شاید بیش از هر زمان دیگری. اینکه بازیکنی در سطح امید عالیشاه به اذعان برخی همبازیانش در پرداخت اجارهبهای خانهاش دچار مشکل شده و این مساله در میکسزون ورزشگاه آزادی علنی میشود، نشان میدهد اوضاع خراب است. گویا در پایان بازی و هنگامی که محمدحسن انصاریفرد هم به قصد تشکر از بازیکنان وارد رختکن شده، با او رفتار خوبی صورت نگرفته است. قصه مشکلات مالی باشگاهها البته در فوتبال ایران اصلا جدید نیست، اما آنچه حکایت اخیر پرسپولیس را متمایز میکند، اصرار این باشگاه به خرید بازیکنان خارجی جدید است. در شرایطی که پرداختی باشگاه به بازیکنان ایرانی هنوز به یکسوم نرسیده و خارجیهایی مثل رادوشوویچ و بشار رسن از امکان فسخ یکطرفه قراردادشان برخوردار شدهاند، مدیران پرسپولیس اوساگونا و استوکس را جذب کردهاند که اولی در بازی با تراکتور چنگی به دل نزد و دومی هم تا پیشپرداخت نگرفت از دبی تکان نخورد! همین مساله دستمایه انتقادات شدید بازیکنان و مربیان پرسپولیس از باشگاه شده است. اولین نفری که گفت بهتر است به جای بازیکن خارجی طلب نفرات فعلی پرداخت شود گابریل کالدرون بود، بعد از او یحیی گلمحمدی و شجاع خلیلزاده هم همین مساله را تکرار کردند و دیروز هم نوبت جلال حسینی رسید که در مصاحبه رادیوییاش صراحتا از رویکرد باشگاه در این زمینه گله کند. با این شرایط به نظر میرسد در هفتههای آتی باید نگران حسن تعامل بازیکنان ایرانی با خارجیهای جدید تیم هم باشیم.
نمای سوم؛ چیزی نداریم بگوییم
حاشیه مهم بازی پرسپولیس و تراکتورسازی اما قصه پر از رنج، تکراری و پایانناپذیر همه مسابقات مهم این چند سال بود؛ سنگپرانیهای گسترده، بازی با جان دیگران و نمایش نفرت و انزجار. اینکه چه کسی شروع کرد و هواداران کدام تیم بیشتر مقصر بودند، مقصود این مطلب نیست. راستش دیگر اصلا حرف ناگفتهای باقی نمانده که قرار باشد الان به زبان بیاوریم. همه آه و نالههایمان در این مورد تکراری است؛ غیر از اینکه بعد از قطع امید از فرهنگسازی، قرار شد با دقیقترین شیوههای سختافزاری با این قبیل اتفاقات برخورد شود، اما ظاهرا این فرمول هم نتیجهبخش نبوده است. لیگ نوزدهم با حدود دو ماه تاخیر آغاز شد، به این بهانه که قرار است زیرساختها کامل شود و با روشهایی مثل نصب دوربین مداربسته، شمارهدار کردن صندلیها و فروش بلیت الکترونیکی وضعیت سکوها سر و سامان بگیرد، اما دیدیم که هرگز اینطور نشد. خب آیا کسی میتواند توضیح بدهد فلسفه تعویق لیگ چه بود؟