استقلال در سه برش
امیدواری، نگرانی، تاسف
امیدواری
مهمترین چیزی که در بازی شنبهشب استقلالیها موج میزد، حس خوشایند امیدواری بود. اگرچه الکویت رقیب قدری نبود، اما استقلال واقعا در این بازی نمایش خوبی ارائه داد و مخصوصا در فاز هجومی نشان داد هنوز میتواند همان تیم زهردار و قدرتمند دوره استراماچونی باشد. استقلالیها به آسانی قادر به خلق موقعیتهای گلزنی بودند و این در شرایطی بود که آنها فرشید اسماعیلی را هم به دلیل مصدومیت در اختیار نداشتند. نقطه قوت استقلال در فاز تهاجمی، ترکیب ناهمگن، اما بسیار کارآمد شیخ دیاباته غولپیکر و مهدی قائدی ریزجثه است. این دو نفر یکی از بهترین زوجهای خط حمله فوتبال ایران طی سالهای اخیر را ساختهاند. از قائدی و فوتبال تکمیلشوندهاش اگر بگذریم، گذشتن از دیاباته به همین راحتی نیست. شیخ که هر روز در ترکیب استقلال بیشتر و بهتر جا میافتد، از فیزیک بدنیاش نهایت استفاده را میبرد. او به راحتی بسیاری از دوئلهای یک در برابر یک را با پیروزی پشت سر میگذارد، خودش را در موقعیت گلزنی قرار میدهد و با سماجت و سختکوشی و استفاده از پاها و گامهای بلندش، دروازه حریفان را تهدید میکند. گل اولی که دیاباته به الکویت زد، به خوبی یک مجموعه کامل از این ویژگیها را در دلش جا داده بود. استقلالیها باید خیلی خوشحال باشند از اینکه شیخ در زمستان جدا نشد و سنت آشنای باشگاه در مورد فراری دادن بازیکنان موفق بعد از ۶ ماه، حداقل در مورد این یک نفر به اجرا در نیامد!
استقلالیها در فاز هجومی میتوانند بعد از اضافه شدن فرشید اسماعیلی به تیم شاهد خلاقیت بیشتری باشند و البته در خط حمله ارسلان مطهری هم جذب شده است؛ بازیکنی که همیشه دوست داشت آبیپوش شود و سرانجام به آرزویش رسید. مطهری در نیمفصل اول پنج گل برای ذوبآهن به ثمر رساند و عملکرد خوبی داشت. انتظار میرود او در طول مسابقات آتی عصای دست مجیدی باشد؛ هرچند همچنان زمزمههایی مبنی بر احتمال خرید مهاجم جدید خارجی از اردوگاه آبیها به گوش میرسد. مطهری در بازی با الکویت هم چیزی حدود ۲۵ دقیقه فرصت بازی پیدا کرد تا شیخ دیاباته کمی استراحت کند.
نگرانی
حتی اگر بپذیریم سیاوش یزدانی و عارف غلامی مصدوم بودند و مربی جدید هم اولین حضورش روی نیمکت استقلال را پشت سر میگذاشت، باز این تیم در بازی با رقیب متوسطی همچون الکویت نباید اینقدر موقعیت گل میداد. استقلال در دوره استراماچونی هم بیشترین آسیب را از همین ناحیه دید. آبیها در بیشتر اوقات نیمفصل اول با سه دفاع بازی کردند و نهایتا آمار ضعیف ۱۷ گل خورده در ۱۶ بازی به نام این تیم ثبت شد؛ بدترین عملکرد دفاعی در نیمه بالایی جدول. مجیدی هم لااقل برای بازی با الکویت تصمیم گرفت از همین چینش سه دفاع استفاده کند و البته انواع و اقسام موقعیتهای گل را هم به تیم حریف داد. شاید اگر درخشش ویژه حسین حسینی در قفس توری آبیها نبود، استقلال حتی در همین مرحله اول پلیآف آسیب میدید و حذف میشد. این تیم به شکل عجیبی هم روی توپهای بلند پشت مدافعان و هم روی نفوذ از مرکز زمین ضعف دارد و فرهاد مجیدی در اسرع وقت باید هر طور شده این مشکل را رفع کند. بهطور قطع رقیب بعدی استقلال یعنی الریان قطر بسیار قدرتمندتر از الکویت است و بعید به نظر میرسد این همه موقعیت گل را به آسانی از دست بدهد. بنابراین اگر استقلال قصد دارد مرحله گروهی را ببیند، باید متمرکزتر و تیمیتر دفاع کند. با این قبیل شلختهکاریهای در یکسوم خودی، همه زحمات عناصر تهاجمی بر باد خواهد رفت.
تاسف
بالاترین درجه از تاسف اما مخصوص کادر مدیریتی باشگاه استقلال است. در شرایطی که کنفدراسیون فوتبال آسیا از ابتدا در بسته پیشنهادیاش توصیه کرده بود استقلال و شهرخودرو پلیآف اول را در قطر برگزار کنند و در صورت پیروزی، برای بازی مقابل رقبای قطری در پلیآف دوم در همین کشور بمانند، مدیران ایرانی با ژست دفاع از عزت ملی راهی مالزی شدند و قطر را با دبی تاخت زدند. حالا در اثر این پیروزی بزرگ و دیپلماتیک(!) استقلال بعد از بازی با الکویت به ایران برگشت و از ایران راهی قطر شد تا با انبوهی از خستگی به مصاف الریان برود. مسلما اگر استقلال در قطر بازی میکرد، میتوانست همانجا بماند و با آب و هوا خو بگیرد. در این صورت آنها با شرایط بهتری به مصاف الریان میرفتند، اما حالا فقط خستگی برای استقلالیها به جا مانده؛ تحفهای از مدیریت دولتی فوتبال در ایران!