به جا مانده از پیروزی مهم سرخابیها
پرسپولیس و استقلال در دو هوای متفاوت
پرسپولیس؛ در انتظار صبر و حمایت
پرسپولیس بعد از چهار سالونیم ثبات در کادرفنی، امسال برخلاف میل هواداران تن به تغییر سرمربی داد و طبیعی بود که این مساله تبعات خاص خودش را به همراه بیاورد. همزمان، قرعه پرسپولیس در هفتههای شروع لیگ هم خیلی سخت و عجیب از آب در آمد تا رقم خوردن چند نتیجه ضعیف، گابریل کالدرون را تا آستانه برکناری پیش ببرد. با این وجود قرعه کمکم هموار شد و مربی آرژانتینی هم روی تیم و رختکن تسلط نسبی پیدا کرد. او بعد از آزمایش چند سیستم، سرانجام روی چینش ۲-۴-۴ به جمعبندی نهایی رسید و نفرات مد نظرش را برای پستهای مختلف پیدا کرد. بهعنوان مثال او برای پست فوروارد سایه یا مکمل، سرانجام به گزینه وحید امیری رسید که شاید آنجا عالی نباشد، اما مطمئنا بسیار کارآمدتر از جونیور براندائو است! همچنین چند هفته طول کشید تا کالدرون محسن ربیعخواه را بهعنوان هافبک دفاعی به میدان بفرستد و وظایف تهاجمی بیشتری به احمد نوراللهی بدهد. در پست دفاع چپ محمد انصاری انتخاب نهایی مربی آرژانتینی بود و در قلب خط دفاعی هم او سرانجام دریافت که باید بین سه مدافع میانیاش سیستم چرخشی را مورد استفاده قرار بدهد. همزمان مهدی شیری در پست دفاع راست تثبیت شد و البته بشاررسن هم بعد از ماجراهای مصدومیت و حضورش در تیم ملی عراق، در اختیار کادرفنی قرار گرفت. طبیعی بود که برای رسیدن به هر کدام از نتایج، کمی صبوری نیاز باشد. گاهی در بدنه باشگاه و حتی بین هواداران، کمتر میشد این بردباری را پیدا کرد، اما به هر حال پرسپولیس کالدرون بعد از ۱۴ بازی به امتیاز ۲۸ رسید تا میانگین دو امتیاز برای هر مسابقه را ثبت کرده باشد؛ معدلی که بوی قهرمانی میدهد. اگر بازی عقب افتاده با نساجی برگزار میشد و قرمزها آن را میبردند، تیم کالدرون شانس جدی کسب عنوان قهرمانی نیمفصل را هم داشت، اما این بازی به بعد از انجام مسابقات هفتههای شانزدهم و هفدهم لیگ برتر موکول شده است. به هر حال آسمان پرسپولیس فعلا آفتابیتر از قبل شده، هرچند هنوز مشکلاتی در باشگاه و رختکن وجود دارد. تیم کالدرون در ادامه راه و مخصوصا اوایل نیمفصل دوم هم چالشهای سخت دیگری پیش رو دارد و طبیعتا باز محتاج صبر و حمایت هواداران است؛ کسانی که اگر از اتفاقات نیمفصل اول درس گرفته باشند، باید با مهربانی و مدارای بیشتری با کادرفنی و بازیکنان رفتار کنند. به هر حال تهییج تیمی که سه قهرمانی پیاپی به دست آورده اصلا کار سادهای نیست و حرکت در مسیر قهرمانی چهارم، نیاز به عزم جدی هواداران دارد.
حیف از این استقلال
در دومین بازی بدون استراماچونی اما استقلال نمایش مقتدرانه دیگری ارائه داد. آبیها که برابر پیکان در ثانیههای آخر غافلگیر شدند، این بار مقابل شاهین کوتاه نیامدند و شاید آسانترین سه امتیاز فصل را گرفتند. استقلال با همان سیستم ۲-۵-۳ مورد علاقه استرا به میدان رفت؛ آن هم در شرایطی که گفته میشود خود مربی ایتالیایی از راه دور به صورت تلفنی هدایت تیمش را بر عهده داشته است.در هر صورت اما آنچه از استقلال دیدیم و آنچه بر این باشگاه میگذرد، تنها در یک کلمه قابل خلاصه کردن است؛ حیف! حیف از تیمی که پتانسیل خوشحال کردن هوادارانش را دارد، اما این موقعیت را آسان از دست میدهد. استقلال در حال حاضر شاید یکی از معدود تیمهای حرفهای فوتبال جهان باشد که نه سرمربی دارد و نه مدیرعامل! طبیعتا جنگیدن برای قهرمانی در این شرایط دشوار است. ماجرای استراماچونی هم آنقدر کشدار و فرسایشی شده که صدای خود بازیکنان را هم درآورده. بعد از بازی با شاهین چند استقلالی در میکسزون گفتند بهتر است هر اتفاقی که قرار است رخ بدهد، سریعتر انجام شود و حتی اگر مربی ایتالیایی برنمیگردد، جانشیناش را زودتر معرفی کنند. بدیهی است که نه بازیکنان و نه هواداران کشش ادامه این شرایط را ندارند. استقلال همچنان در زمین چشمنواز و روی فرم است، اما بیرون از میدان بیداد سوءمدیریت میرود که به یک فرصتسوزی عظیم تبدیل شود.