به دولت چه مربوط؟

این مطلب مطلقا به هواخواهی از دولت یا وزارت ورزش نوشته نمی‌شود؛ چه اینکه در کار این بخش هم اشکالات متعدد و فراوانی وجود دارد، اما ماجرای استمداد از این نهاد برای پرداخت پول ویلموتس، یک بدعت بسیار نابجا است که مخصوصا در دوره حضور کارلوس کی‌روش در ایران شکل گرفت و هنوز ادامه دارد. سرمربی پیشین تیم‌ملی کشورمان مخصوصا در چهار سال اول حضورش در ایران کاریزما و محبوبیت خاص و نادری داشت که فدراسیون هم پشت همان پنهان شد و در چندین مقطع، دولت را مجبور به پرداخت دستمزد این مربی و نگه داشتن او در ایران کرد. حالا ظاهرا نوبت به ویلموتس رسیده که در مسیر مشابهی قرار داده شود و بعد از مرد بلژیکی هم لابد نوبت مربی بعدی است! چیزی که به‌ویژه این وسط بسیار آزاردهنده به‌نظر می‌رسد، رویکرد دوگانه فدراسیون فوتبال است. یعنی جاهایی که این مجموعه باید از قوانین و مقررات دولتی تمکین کند، دوستان دم از استقلال فدراسیون می‌زنند و آن را نهادی مستقل و غیردولتی می‌خوانند، اما جاهایی که کفگیر به ته دیگ می‌خورد، این دولت است که باید بیاید و گره‌ها را باز کند؛ مگر چنین چیزی ممکن است؟

به همین قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان نگاه کنید؛‌ کم و بیش و کج‌دار و مریز شامل همه فدراسیون‌ها شد، اما جمعی از بازنشستگان گرامی در فدراسیون فوتبال باقی ماندند. مهم‌ترین اهرم این بقا هم تهدید تعلیق فوتبال کشور بود. بله خب؛ فیفا به مداخله دولت‌ها در اداره فوتبال حساس است، اما کاری با پرداخت‌های بلاعوض به فدراسیون‌ها ندارد! اگر اهل رصد کردن اخبار فوتبالی باشید، می‌دانید که در این مدت اصطکاک‌های جسته و گریخته فراوانی بین وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال رخ داد که آخرین آنها مربوط به تاریخ شروع لیگ بود. درحالی‌که داورزنی به‌عنوان معاون وزیر و نفر دوم وزارتخانه از ۲۳ مرداد به‌عنوان زمان آغاز فصل جدید یاد کرده بود، فدراسیون به راحتی این موضوع را وتو کرد. تکرار می‌کنیم که قصد دفاع از کاراکتری مثل داورزنی را نداریم، اما چطور آن زمان وزارت حق مداخله در تقویم لیگ را نداشت، اما حالا باید پول سرمربی تیم‌ملی را بدهد؟ کسی را بیاورید که بتوانید پولش را هم خودتان بدهید، وگرنه واضح است که کمک مالی، مجوز «دخالت» را هم به دولت می‌دهد.