یک برزخ ابدی

چنین تیمی طبعا باید بدون چشمداشت به منابع دولتی و عمومی، صرفا با اتکا به منابع مالی خودش پیش برود و امورش را اداره کند. با وجود این، کمتر از یک سال بعد از انتقال سهام پدیده به مالک جدید بار دیگر شاهد تکرار داستان استمداد باشگاه‌های خصوصی از دولت هستیم؛ چنان‌که یحیی گل‌محمدی که حالا دیگر نامش با برند تیم مشهدی گره خورده، روی سایت رسمی باشگاه سخنان مطالبه‌گرانه و عجیبی از این قرار به زبان آورده است: «متاسفانه وعده‌ وعیدهای زیادی که پس از آسیایی شدن دادند، هیچ‌کدام عملی نشد.

شهردار مشهد به ما گفت مجسمه‌تان را می‌سازیم و حتی در بازی آخر قول پرداخت پاداش را داد و قول‌هایی دیگر که هیچ‌کدام محقق نشد. حمیداوی به‌عنوان مالک باشگاه تلاش‌های زیادی کرده است و خودم شاهد فعالیت او بوده‌ام، اما مگر یک فرد چقدر ظرفیت دارد؟ تمام مسوولان می‌گویند این تیم مربوط به شهر مشهد است. خب اگر این‌طور است چرا کسی کمک نمی‌کند؟ نمی‌شود که فقط موقع نتایج خوب همه چیز را مصادره کنند به نام خودشان، اما وقتی نیاز به کمک داریم همه حرف‌های‌شان یادشان برود. حمیداوی به تنهایی که نمی‌تواند جلو برود و نیاز به حمایتی دارد که تا امروز نشده است. نمی‌دانم از چه کسی باید کمک بخواهیم، ولی این شرایط اصلا مورد انتظار من نبود و کار برای ما سخت شده است. اگر این روند ادامه‌دار باشد، آینده خوبی برای باشگاه و این تیم نمی‌بینم. حداقل به خاطر هواداران و مردم مشهد هم که شده، مسوولان باید تلاش بیشتری داشته‌ باشند، اما گویا تنها چیزی که ارزشی برای آقایان ندارد، همین شاد شدن دل مردم است.»

ژست خصوصی می‌گیرند، اما...

بخش عجیب کمک‌خواهی بی‌وقفه باشگاه‌های خصوصی از دولت، آنجاست که مالکان چنین باشگاه‌هایی معمولا ژست کامل و شش‌دانگ تصدی‌گری بخش خصوصی می‌گیرند و از مواهب و امتیازات آن برخوردار می‌شوند، اما هنگام هزینه‌کرد، دنبال کمک‌خواهی از بخش‌های مختلف دولت مثل شهرداری یا استانداری می‌روند. در مورد همین باشگاه شهر خودرو، طی یک ماه گذشته مصاحبه‌های پرشماری از مالک مجموعه یعنی فرهاد حمیداوی منتشر شده که این مسلما به‌خاطر نقش او در تیم موفق مشهدی بوده، اما هنگام خرج کردن می‌بینیم که باشگاه به‌دنبال شریک دولتی برای خود است.

وقتی پرسپولیسی‌ها خواهان جذب یحیی گل‌محمدی شدند یا استقلالی‌ها سعی کردند مهدی رحمتی را برگردانند، حمیداوی با مقتدرانه‌ترین ژست ممکن مخالفتش را با موضوع اعلام کرد که صد البته حق او بود. الان هم که پای هزینه‌های تیم‌داری وسط آمده، او باید با همان اقتدار کارش را پیش ببرد. تعریف پدیده شهر خودرو، یک باشگاه «خصوصی» است و اینکه شهرداری مشهد به چنین تیمی کمک کند، مثل آن است که فردا شهرداری تبریز هم منابع مالی‌اش را در اختیار تراکتورسازی و محمدرضا زنوزی قرار بدهد. مثال زدن چشم‌بسته از پرسپولیس و استقلال هم در این فقره کارساز نخواهد بود، چون هواداران سرخابی از ته دل علاقه دارند دولت دست از آنها بکشد و این تیم‌ها با پتانسیل قابل‌توجهی که دارند، توسط خود مردم اداره شوند. اینکه دولت پرسپولیس و استقلال را رها نمی‌کند و گاهی به آنها کمک می‌کند (اگر بکند) اصلا لطف نیست، بلکه به وضوح مزاحمت است.

دولت چطور می‌تواند کمک کند؟

البته که مثل همه جای دنیا در ایران هم دولت باید مددکار باشگاه‌های خصوصی و عامل گذار فوتبال به بخش غیردولتی باشد، اما این کمک باید از شیوه‌های استاندارد صورت بگیرد. پرداخت وام‌های بلندمدت و کم‌بهره و کمک به احداث زمین تمرین و استادیوم اختصاصی، می‌تواند بخشی از برنامه‌های هدفمند در این زمینه باشد. از همه اینها بالاتر هم استیفای حق پخش تلویزیونی است که تاریخ اقتصاد فوتبال ایران را متحول خواهد کرد. این مطالب مکرر گفته شده، اما به هر حال کسانی که قصد سرمایه‌گذاری در فوتبال حرفه‌ای ایران را دارند باید بدانند شرایط فعلا همین است که می‌بینند؛ دولت کمک چندانی نمی‌کند و از حق پخش هم خبری نیست. بنابراین یا بدون حساب و کتاب جلو نیایند یا اگر آمدند، از ماه پنجم و ششم تیم‌داری دنبال جذب کمک‌های دولتی با انجام مصاحبه‌های تکراری نباشند.