برای پیام صادقیان، ستارهای که روی استعدادش قمار کرد
هیچی نمیشوی؛ شرط میبندی؟!
پسر جوان شهرستانی در ویترین قرمزها میدرخشید؛ اما داستانهای عجیبی از زندگی خصوصی او نقل محافل فوتبالی میشد. صادقیان عالی بود اما فوتبال ایران بهشدت نگران سوختن یکی دیگر از استعدادهای بیبدیلش بود که دروازههای شهرت و محبوبیت و ثروت را یک شبه پیموده بود. روایتهای یک خبرنگار که برای یک گفتوگوی اختصاصی به منزل پیام صادقیان رفت، شوکهکننده بود. سبک زندگیای که او با چشمهای خود دیده بود کیلومترها با آداب ورزشکار حرفهای فاصله داشت. سالها بعد سردار رویانیان، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس اعتراف کرد برای او یک «بپا» گذاشته است که با موتور سایه به سایه پشتسر ستاره تیم حرکت کند و هرجا دست از پا خطا کرد آن را به مدیرعامل گزارش دهد. اما این پلیس بازیها هم برای مهار ستاره افاقه نکرد.
علی دایی پرسپولیس را ترک کرد و حمید درخشان هرگز نتوانست او را همانگونه که بود، حفظ کند. تصاویر خمیازههای صادقیان روی جلد روزنامهها رفت و انواع و اقسام هشدارها و تذکرها برای اینکه صادقیان یک خذیراوی دیگر نشود به راه افتاد. حضور برانکو ایوانکوویچ هم در پرسپولیس برای حفظ این الماس نتراشیده فایده نکرد و درحالیکه سقوط در نمودار فنی او به شدت مشهود بود برانکو هم قید ستاره جوان را زد. بعد از آن دیگر زندگی پیام صادقیان به یک نوار ضبط شده تکراری میماند که اول و آخر هر فصل «Play»میشود. فایلهای صوتی که در آن صادقیان میگوید تلاشش برای بازگشت به پرسپولیس بیثمر بوده و به همین دلیل فلان تیم را انتخاب کرده و قول میدهد که دوباره همان ستاره تاثیرگذار شود و با قدرت به تیم محبوبش برمیگردد. اما نشد که نشد. نه علیرضا منصوریان توانست او را احیا کند، نه علی کریمی و نه حتی علی دایی. او حتی سر از لیگ ترکیه در آورد، اما بازهم هیچ «پیام» امیدوارکنندهای به ایران مخابره نشد تا...
بهت وحیرت در لایو!
حیرتانگیز بود! پیام صادقیان مقابل گوشی موبایلش نشسته بود و درلایو اینستاگرامش حرفهایی میزد که فوتبال ایران را شوکه کرد. او رسما اعلام کرد یک سایت پیشبینی و شرطبندی نتایج مسابقات فوتبال به راه انداخته است و به هواداران و فالوئرهایش اطمینان میداد با تمام اعتبارش آن را پشتیبانی میکند و با خیال راحت میتوانند آنجا پیشبینی کنند و لذت ببرند. پیام اصرار داشت که مسوولیت این سایت صفرتا ۱۰۰ با خود اوست و از آن حمایت میکند. او سخاوتمندانه از علاقهمندان شرطبندی خواست که شانس خود را امتحان کنند و هرچیزی هم که بردند نوش جانشان!! متوجه باشید که قوانین فوتبال میگوید هیچکس از دستاندکاران فوتبال خصوصا بازیکنان نه خودشان و نه خانوادهشان مستقیم یا غیرمستقیم نباید با بنگاههای شرطبندی در تماس باشند. حتما ماجرای اتهام به محسن فروزان را به یاد دارید که چه بلوایی به راه انداخت و سرآخر هم او را خانهنشین کرد. حالا و با این تصمیم جدید، پیام صادقیان دیگر نمیتواند در میادین فوتبال بهعنوان بازیکن نقشی داشته باشد و به این ترتیب او رسما و در ۲۷ سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
موفق نمیشوی؛ شرط میبندی؟
بیست و هفت سالگی دقیقا زمان کنار گذاشتن فوتبال است وقتی پیام صادقیان باشی. وقتی در زمان اندوختن شروع به خرج کردن خودت کنی و در جایی که باید اوج پختگی و برداشت داشتههایت باشد به نقطهای برسی که به جای زدن تو دهنی به آنهایی که میگویند تمام شدهای، خودت هم دیگر امیدی به خودت نداشته باشی. بیست و هفت سالگی دقیقا زمان خداحافظی است وقتی تو قدر آنچه که فوتبال به تو بخشیده، ندانی. وقتی همه آنچه را که از پول و اعتبار به تو داده، پای قمار بریزی. بله. نشستن پای سایت و کلیک کردن و پول حماقت دیگران را به جیب ریختن از دویدن دنبال توپ و تکل زدن و عرق ریختن به مراتب آسانتر است. شاید وقت آن رسیده باشد که قصه تکراری و نخنمای «ما ارزش استعدادهایمان را نمیدانیم» را دور بریزیم. حداقل پیام صادقیان مثال نقض آن است. کسی که نمیخواهد و حتی نمیگذارد که گامی برای حفظ او برداشته شود. کسی که تمام فوتبال ایران بسیج شدند و هشدار دادند. تمام بزرگان پا پیش گذاشتند تا شاید بتوانند او را به ریل موفقیت بازگردانند. منتقدان نوشتند. روزنامهها تیتر زدند و پیشکسوتان مصاحبه کردند. اما گوش او بدهکار این «پیام»ها نبود. او حالا میگوید اعتبارش را در این سایت ریخته. یعنی قرار است آنچه از تتمه این استعداد جمع کرده را هم دراین قمار ببازد.
ارسال نظر