تغییر ذهنیت دنیا نسبت به میزبان جامجهانی ۲۰۲۲
مایهدارها «مایه» دار شدند
قطریها در این تورنمنت با ارائه نمایشهای جذاب و دیدنی، بسیاری از هواداران فوتبال در سراسر آسیا را به تحسین وا داشتند و نهایتا در شرایطی جام را بردند که دوست و دشمن شایستگی آنها را تصدیق میکردند. نکته کلیدی اینجاست که قطر از مسیری بسیار دشوار و با استحقاق کامل قهرمان قاره شد. آنها در مرحله گروهی با عربستان، لبنان و کرهشمالی همگروه بودند که هر سه تیم را شکست دادند. پس از آن قطر در یکهشتم نهایی به مصاف عراق رفت و این تیم را شکست داد، سپس در یکچهارم نهایی نوبت به کرهجنوبی رسید که مقابل عنابیها زانو بزند، در ادامه امارات هم در نیمهنهایی مغلوب قطر شد و البته آنها در فینال با نتیجه قاطع ۳بریک ژاپن را هم شکست دادند تا بیهیچ حرف و حدیثی عنوان قهرمانی را به خودشان اختصاص بدهند. قطر در این تورنمنت ۱۹ گل به ثمر رساند و تنها یک گل در بازی فینال خورد. آنها بعد از شش کلینشیت متوالی، نهایتا در میانههای نیمه دوم فینال مقهور ضربه چیپ مینامینو شدند تا تنها افسوس این تورنمنت فوق درخشان برایشان، از دست رفتن افسانه قهرمانی بدون دریافت گل خورده باشد.
سه جنبه ارزشمند
قهرمانی آسیا در این دوره از رقابتها از جهات مختلف برای قطر استراتژیک و ارزشمند بود؛ هم از جنبه فنی، هم از بعد حیثیتی و هم از حیث مسائل سیاسی. از نظر سیاسی لازم به یادآوری نیست که آنها در شرایط محاصره اقتصادی از سوی عربستان و امارات به این عنوان ارزشمند دست یافتند. جالب اینجا است که هر دو تیم هم در مسیر ماجراجویی قطر، قربانی این تیم شدند. عربستان در مرحله گروهی بهطور کامل مقهور قطر شد و در حالی با دو گل برابر این تیم شکست خورد که حداقل دو گل دیگر هم باید دریافت میکرد. امارات میزبان هم در نیمهنهایی با چهار گل به عنابیها باخت تا شاید از پیروزی ناپلئونی برابر استرالیا در مرحله یکچهارم نهایی پشیمان شده باشد! نقرهداغ شدن برابر قطر، چنان بر هواداران میزبان سنگین آمد که آنها با پرتاب بطری و دمپایی به داخل میدان اعتراض و عصبانیتشان را نشان دادند.
از جنبه حیثیتی هم این قهرمانی کمک بسیار بزرگی به تغییر ذهنیت جهانیان در مورد میزبان جامجهانی ۲۰۲۲ کرد. از زمانی که قطر در یک انتخاب بسیار بحثبرانگیز و پرحاشیه میزبانی جامجهانی را بهدست آورد، خیلیها تصور کردند این کشور نفتخیز به تعبیری مثل بچههای لوس و مایهدار است که حالا هوس کرده لگدی هم به توپ بزند؛ در نتیجه همه نگران قداست جامجهانی شدند، مخصوصا که قطر اولین میزبان تاریخ این رقابتها تلقی میشود که پیش از میزبانیاش در هیچکدام از ادوار جامهای جهانی حاضر نبوده است. حالا اما قهرمانی آسیا آن هم با سر و شکلی بسیار سزاوارانه نشان میدهد قطر حرف برای گفتن دارد و قرار نیست «وبال» این جام باشد. در نهایت قهرمانی قطر ارزشهای فنی خاص خودش را هم داشت، چرا که نشان داد با برخورداری از پروژه و صبر و تحمل میتوان هر رویایی را محقق کرد.
ایسلند آسیا
معجزه فوتبالی که در قطر رخ داد، شاید از جهاتی شبه درخشش ستایشبرانگیز ایسلند در مسابقات یورو ۲۰۱۶ بود. اگر آنجا از یک جمعیت ۳۴۰ هزار نفری تیمی درخشان ساخته شد، وضعیت قطر هم چندان توفیری نمیکرد. البته که این کشور مطابق آمار سال ۲۰۱۷ دارای ۶/ ۲ میلیون نفر جمعیت است، اما باید توجه کرد بیش از ۲ میلیون نفر از این شمار، مهاجر و عمدتا کارگر هستند. بنابراین ساختن تیم از جمعیت باقیمانده کار بسیار سختی است. قطریها سعی کردند در سالهای گذشته با اتکا به تغییر تابعیت فوتبالیستهای باکیفیت حرفی برای گفتن داشته باشند، اما این پروژه چندان برای آنها موفقیتآمیز نبود. در عوض طرح مستمری که از سال ۲۰۰۶ در این کشور شروع شد، کمک زیادی به پا گرفتن نسل فعلی کرد.
فلیکس سانچس، سرمربی کنونی تیمملی قطر در آن سال از کمپ لاماسیا در بارسلونای اسپانیا جدا شد تا با حضور در اسپایر، نسل جدید کودکان قطری را برای حضور در میادین فوتبال تربیت کند. آن پروژه ۱۳ سال به طول انجامید تا حالا شهد شیرین موفقیت را بر کام شیوخ دوحه بچشاند. سانچس در هشت سال گذشته به ترتیب سرمربی تیمهای زیر ۱۹ سال، زیر ۲۰ سال، زیر ۲۳ سال و حالا هم بزرگسالان قطر بوده است. بنابراین این موفقیت با فوجی از بازیکنان توانمند از جمله معز علی، عفیف، بوضیاف، خوخی، هیدوس و... تصادفی به دست نیامده است. شاید تنها ایرادی که منتقدان از قطر میگیرند، شرایط گلخانهای پیشرفت این نسل باشد و اینکه شاید بعد از پایان کار آنها دوران افتخار عنابیها هم خاتمه بیابد، اما ما نمیدانیم آیا همین امروز هم در اسپایر، نوجوانان جدیدی درحال یادگیری و تربیت شدن برای قهرمانی آسیا هستند یا نه!
ارسال نظر