وقتی موافقان و مخالفان فقط بخشی از حقیقت را میبینند
تیمملی و مرض سانسور واقعیت
در حالی که کارلوس کیروش حدود ۱۰ روز پیش از همه منتقدانش خواسته بود «پرچم صلح» را بالا ببرند، خودش اولین نفری بود که این فراخوان را نقض کرد و با «کروکدیل» خواندن مخالفانش، دوباره به سمت اردوگاه حریف آتش گشود. دیروز هم مصاحبه علی کریمی نشان داد هنوز خبری از همدلی مورد انتظار نیست. شماره هشت سابق پرسپولیس و تیمملی، یکی از سرشناسترین منتقدان کیروش در چهار سال گذشته شناخته میشود. او که سابقه دستیاری کارلوس را هم در کارنامه دارد، درست ۴ سال پیش در آستانه دوره قبلی جامملتها و در فاصله ۲۴ ساعت تا اعزام تیم به استرالیا از سمتش کنارهگیری کرد و از آن زمان به مهمترین مخالف سرمربی تیمملی تبدیل شد. جادوگر که ظرف چند ماه گذشته سکوت کرده بود و سعی داشت بیشتر روی شرایط نابسامان سپیدرود متمرکز شود، دیروز در حاشیه کلاس مربیگری به محاصره خبرنگاران درآمد و با بدعنقی و بیمیلی کامل چند جمله راجعبه تیمملی حرف زد. اگر از تعارفات معمول و آرزوهای قشنگ کلیشهای برای تیمملی صرفنظر کنیم، لب کلام کریمی فقط یک جمله بود: «چون سالهاست تیم اول رنکینگ آسیا هستیم، پس حتما باید قهرمان جامملتها هم بشویم. همین و تمام!»
همه چیز از همینجا شروع میشود؛ از جایی که کیروش در خاک امارات بهشدت اصرار دارد تیمملی ایران شانس قهرمانی نیست و در درجه اول برای حضور در نیمهنهایی تلاش میکند، اما مخالفانش از ایران مکررا ادعا میکنند تیمملی باید قهرمان آسیا شود. استدلال کیروش این است که چون ایران ۴۳ سال است قهرمان جامملتها نشده، بنابراین دلیلی وجود ندارد که این موفقیت در دوره فعلی تکرار شود، اما منطق منتقدان این است که چون فرصت بیسابقه هشتساله در کنار بیشترین امکانات در اختیار کیروش قرار گرفته و او در این مدت هزار بار منت صدرنشینی تیمملی در رنکینگ آسیایی را بر سر مردم گذاشته، پس حتما باید در این دوره جام را ببریم. در این میان به نظر میرسد هر دو طیف فقط بخشی از واقعیات را که به سود خودشان است موردتوجه قرار میدهند و با «سانسور» سایر حقایق، عملا نتیجه دلخواهشان را بهدست میآورند. این درحالی است که شاید با کنار هم قرار دادن اظهارات هر دو گروه موافق و مخالف، بتوان به تصویری واقعیتر از موقعیت و شرایط تیمملی دست پیدا کرد.
حقیقت آن است که نه فلسفه کیروش و سینهچاکانش و نه منطق امثال کریمی و مایلیکهن کامل و دقیق نیست. هر دو طرف قصد دارند با افراط و تفریط و با ارائه تصویری کاریکاتورگونه و غلوآمیز از تیمملی، ترتیبی بدهند که فردا در صورت کامیابی یا ناکامی این تیم در جامملتها، مواضع اولیهشان زیرسوال نرود. استدلال کیروش در این مورد که چون ما ۴۳ سال است قهرمان آسیا نشدیم پس امسال هم نباید منتظر چنین موفقیتی باشیم از بیخ و بن غلط است. گذشته از فرصت بیسابقهای که در اختیار او قرار گرفته، بالاخره هر موفقیتی از یک جا شروع میشود. کرواسی چهار میلیون نفری امسال برای اولین بار در تاریخ به فینال جامجهانی رسید؛ آیا دالیچ هم باید میگفت چون ما قبلا هرگز به فینال نرسیدهایم، پس امسال هم خبری از حضور در بازی نهایی نیست؟ اصلا چطور کیروش مکررا کرهجنوبی را یکی از سه تیمی به شمار میآورد که در کنار ژاپن و استرالیا حضورشان در نیمهنهایی قطعی است؛ مگر نه اینکه کرهایها هم ۶۰ سال است قهرمان آسیا نشدهاند؟ چطور این سابقه بد تاریخی برای ما عامل بازدارنده است، اما برای کرهجنوبی مهم نیست؟
از این گذشته کیروش در این سالها همواره صدرنشینی در رنکینگ آسیایی را بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم خودش جا زده؛ خب اگر این ردهبندی مهم بوده و قدرت فنی و کیفی تیمها را بازتاب میداده، پس حق است که حالا هم ایران را شانس مسلم قهرمانی جامملتها بدانیم. اگر هم رنکینگ اهمیت و اعتبار چندانی نداشته، پس چرا این همه منت بر سر مردم گذاشته شده است؟ از سوی دیگر استدلالهای امثال کریمی هم سوراخها و روزنههای زیادی دارد. فوتبال ورزش لحظهها و حادثههاست و قرار نیست هر تیمی که در رنکینگ بالاتر بود جام بگیرد. اگر اینطور بود، پس اصلا برگزاری جامجهانی توجیهی نداشت و هر چهار سال یک بار باید کاپ را به تیمی میدادند که در آن ماه در صدر جدول ردهبندی فیفا قرار داشته! به همان دلیلی که مثلا بلژیک قهرمان جامجهانی ۲۰۱۸ نشد، ایران هم میتواند قهرمان جامملتهای آسیا نباشد. پس بهتر است اول کیفیت کار تیم را ببینیم و بعد نظر بدهیم. از سوی دیگر مجادله «امکانات بیشتر» هم یک سفسطه ابدی در فوتبال ایران محسوب میشود؛ نزاع بیسرانجامی که به شکل مستمر بین نسلهای مختلف در جریان است.
بالاخره دنیا دارد پیشرفت میکند و امکانات در هر حوزهای بیشتر از قبل میشود. الان امکانات برزیلیها و فرانسویها و میانماریها هم از ۴۰ یا ۲۰ سال پیش بیشتر است و تیمملی ایران هم باید مشمول همین قاعده کلی باشد. طبعا نمیشود از بازیکنان فعلی خواست مثلا هر ۸ نفر در یک اتاق گرم و کوچک بخوابند یا حتما لباس تولید داخل بپوشند تا کیفیتشان در شرایط مشابه با بازیکنان دهه شصت محک بخورد! آفتی که در منازعه کلامی پایانناپذیر موافقان و منتقدان کیروش و تیمملی تشریح شد، مصیبتی است که معمولا موقع قضاوت در هر زمینهای گریبان ما را میگیرد. اصلاحطلب و اصولگرا، چپی و راستی، مدرن و سنتی و... عمدتا هر طیفی در ایران دوست دارد فقط بخشی از واقعیت را ببیند و به آن استناد کند که به سود خودش است. ما معمولا اول نتیجه میگیریم و بعد با فیلترینگ ذهنی بالا بحث میکنیم؛ با این شرایط مسلما نمیتوان انتظار پیشرفت و بهبود داشت.
ارسال نظر