رسول خادم برای بار دوم دست به قلم شد
بار مسوولیت را گردن ورزشکار نیندازید
پیاده نظام بیپشتوپناه
خادم در این نامه که «ایسنا» منتشر کرده است، مینویسد: «حال ما قهرمان ملی را منفعلانه و مظلومانه جلو میفرستیم، بدون هیچ حمایت دیپلماتیکی. بعد مجبور میشویم بر خلاف ادعایمان از ورزشکار بخواهیم پیش از مواجهه با رژیم صهیونیستی، ببازد یا مریض شود.... قهرمان ملی در واقع پیاده نظامی است که هیچ پشت و پناهی ندارد. این بسیار ناجوانمردانه است که بهویژه در شرایط موجود و اوجگیری مناسبات آمریکایی- رژیم اشغالگر قدس در کمیته بینالمللی المپیک، از قهرمانان ملیمان بخواهیم بار این مسوولیت را به تنهایی بر دوش بکشند. چطور وقتی شما مسوول هستید و باید موضوع را از کمیته بینالمللی المپیک دنبال کنید، خود را کنار کشیدهاید؟ میدانید این گم بودن شما چه معنایی دارد؟ یعنی حسن رحیمی، سعید عبدولی، کمیل قاسمی، حسن یزدانی، علی گرایی، حسین نوری و... پس از مواجه شدن با قرعه رژیم صهیونیستی، با توجه به حساسیتها و محرومیتهای جدید، باید بپذیرد که خودش محروم شود(محرومیتی که حتی میتواند مادامالعمر باشد). مربیاش هم محروم شود، کشتی ایران تعلیق شود، افکار عمومی داخل و خارج کشور بعضا او را ترسو، بزدل و مزدور بخوانند و تا تاریخ پابرجاست، حرکت او را عامل محرومیت کشتی ایران معرفی کنند و از همه جالبتر اینکه، در زمان تحلیل موضوع، شما هم در کنار سایرین میایستید و قهرمانان ملی، مربیان و فدراسیونهای آنها را متهم به بیعرضگی میکنید که نتوانستهاند مدیریت کنند تا ما به رژیم صهیونیستی نخوریم...»
خادم به مسوولان هشدار میدهد که دوره باختن به حریف قبلی برای عدم رویارویی با رژیم صهیونیستی گذشته است و از دستگاه دیپلماسی میخواهد که فکری بکنند: «درحالحاضر مناسبات سیاسی حاکم بر کمیته بینالمللی المپیک فرق کرده و قدرت سیاسی غالب بر این نهاد بینالمللی، آمریکایی- رژیم اشغالگر قدس است، به همین دلیل محرومیتها و جرایم سنگین شده و دیگر بازی زودتر بباز یا مریض شو جواب نمیدهد. هرچه سریعتر شورای امنیت ملی باید دستگاه دیپلماسی را مسوول پیگیری مواضع نظام سیاسی ایران در کمیته بینالمللی المپیک کند. دستگاه دیپلماسی هم باید با تشکیل تیمهای مجرب هم از مواضع سیاسی ایران در ورزش دفاع و هم با تعاملات خود فشارهای سیاسی طرف مقابل را تعدیل کند. بهگونهای که قهرمان ملی کمترین آسیب را متحمل شود...»
ورود دیگران
اما غیر از خادم دیگر چهرههای سرشناس ورزش کشور هم کمکم به این پرونده ورود میکنند. هاشمیطبا رئیس سابق دستگاه ورزش کشور اطلاع ویژهای از تحرکات جدی و سرمایهگذاری رژیم صهیونیستی در این زمینه دارد. او به خبرگزاری فارس میگوید: «به شخصه راهحل خاصی به نظرم نمیرسد، چراکه نظام ما اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. مسوولان کشور باید در این زمینه با دیپلماسی تصمیمگیری کنند و تدبیر داشته باشند چراکه ماجرا بهگونهای است که رژیم صهیونیستی مدتها است در حوزه ورزش سرمایهگذاری کرده و با حضور یک نماینده فعال در IOC در این مساله ورود کرده و به جد دنبال محرومیت و تعلیق ورزش ایران است. جالب اینکه نماینده اسرائیل در IOC متولد تهران است و با زبان فارسی بهخوبی آشناست و از همین رو خیلی راحت به اطلاعات و اتفاقات ورزش ایران دسترسی پیدا میکند. بنابراین باید در این زمینه با دیپلماسی و تدبیر جلو رفت تا ورزش آسیب نبیند.»
هاشمیطبا در ادامه به ذکر خاطرهای از المپیک ۲۰۰۴ آتن پرداخت و گفت: «در آتن ۲۰۰۴ به دلیل ماجرای مشابهی که برای آرش میراسماعیلی بهوجود آمد و با توجه به گزارشهایی که علیه ما به IOC ارائه شده بود، خطر اخراج کاروان ایران از بازیها وجود داشت. دکتر ژاک روگ رئیس وقت IOC گزارشهای رسیده را به من ارائه کرد و گفت خودت در این باره قضاوت کن و من نیز با ارائه یک گزارش چند صفحهای ماجرا را فیصله دادم و گزارش فوق بایگانی شد. بنابراین این اتفاق تازهای نیست؛ همیشه بوده و ما هیچوقت پاسخ خاصی نداشتهایم که به مجامع بینالمللی ارائه دهیم و همیشه با بهانههای واهی این ماجرا را رفع و رجوع کردهایم اما مساله اینجا است که این روش دیگر جواب نمیدهد.» و بالاخره آخرین جمله رسول خادم به کسانی که پشت ورزشکاران میایستند و بیتوجه به محرومیت ایشان حاضر به قبول مسوولیت نیستند: «بیتفاوتی شما نسبت به جایگاه قهرمانان ملی و ناراستی در رفتار و گفتارتان که هم شعار عدم مسابقه با ورزشکاران رژیم صهیونیستی را بهعنوان خط قرمز و پیام انقلاب سر میدهید و هم پشتسر، تلاش میکنید ورزشکاران ایرانی از طریق گواهی پزشکی یا به حریف قبلی باختن، بهگونهای تدبیر کنند که کسی متوجه عدم رویارویی آنها با رژیم صهیونیستی نشود، آدمی را به این نتیجه میرساند که شما به آنچه میگویید اعتقاد ندارید....»
ارسال نظر