دام ایرانی برای مربی آلمانی

قضاوت‌های شتابزده

آنچه در این سه ماه بر وینفرد شفر گذشته، شاید نمایی کامل از سبک قضاوت در جامعه ایرانی باشد؛ آنجا که عمده داوری‌ها عجولانه و شتاب‌زده اتفاق می‌افتد و بین عرش و فرش فاصله چندانی وجود ندارد. روزهای اولی که شفر به ایران آمده بود، برخی از منتقدانش با استناد به سن بالا و موی سپید او و نیز بدون تیم بودنش در سال‌های اخیر، وی را پیرمردی گردشگر ارزیابی کردند که برای گذران دوران پیری و کسب درآمد برای نوه و نتیجه‌هایش به ایران آمده. با این وجود کسب چند نتیجه خوب که با ارائه بازی‌های زیبا از جمله در دیدار با تیمی مثل سپاهان همراه بود، ورق را برگرداند و شفر را به طاق آسمان چسباند. به‌عنوان مثال یکی از پیشکسوتان نامی استقلال که در روزهای نخست منتقد جدی مربی آلمانی بود، بعد از این پیروزی‌ها او را «رایکوف دوم» نامید و مدعی شد شفر می‌تواند معمار روزگار جدید باشگاه استقلال باشد.

از اینجا به بعد حتی موجی بسیار زودهنگام در مورد ضرورت تمدید قرارداد فوری شفر راه افتاد. قرارداد این مربی یک‌ونیم ساله و در سال آینده مشروط به رضایت طرفین است، اما استقلالی‌ها درصدد قطعی کردن سال دوم و افزودن بر مدت آن بر آمدند. حالا اما دوباره تردیدها در مورد پیرمرد شروع شده است. حسن زمانی، عضو خبرساز هیات‌مدیره استقلال که بعد از تک‌تک پیروزی‌های شفر با تاکید بر نقش خودش در زمینه حضور این مربی در ایران به علیرضا منصوریان طعنه می‌زند، بعد از تساوی اول مدعی شد انتظارها از شفر بیش از این است، هرچند او بعد از توقف دوم سعی کرد اظهارنظر ملتهبی نداشته باشد. در عوض دیروز بسیاری از بازیکنان قدیمی استقلال به انتقاد از شفر پرداختند؛ به‌طوری که مثلا محمد مومنی، مهاجم اسبق آبی‌ها این مربی را مرد روزهای بزرگ ندانست! آیا واقعا این انتقادها با آن تعریف و تمجیدهای اولیه تناسبی دارد؟

کار سخت شفر

برنامه هفته‌های ابتدایی حضور شفر در ایران بسیار ساده بود و این مساله در مقابل توقعات اندک از او، کار این مربی را راحت می‌کرد. حالا اما همه چیز برعکس شده؛ برنامه رو به سختی می‌رود و انتظارات از مربی آلمانی هم افزایش یافته. استقلال در این فصل هیچ‌کدام از هفت تیم بالای جدول را نبرده که در این بین شفر تجربه ناکامی برابر چهار تا از آنها را داشته است. حالا در ادامه برنامه دشوار فعلی، استقلال در سه بازی آینده باید با پدیده در مشهد، پارس جنوبی در تهران و ذوب‌آهن در اصفهان بازی کند؛ تقویمی فشرده و سخت که اگر بنا به عدم کسب نتایج مناسب در آن باشد، فشارها روی مربی آلمانی به شدت افزایش خواهد یافت. تازه فراموش نکنیم به زودی مسابقات آسیایی استقلال هم شروع می‌شود و گروه سخت این تیم، محکی حقیقی‌تر برای مربی آلمانی خواهد بود. به علاوه استقلال شفر امروز متهم است به اینکه فقط روی یک بازیکن یعنی سرور جباروف اتکا دارد؛ ستاره مسن ازبکستانی که امسال در شش بازی کمتر از یک نیمه بازی کرده و آبی‌ها از این شش بازی، کلا سه امتیاز گرفته‌اند. آیا شفر می‌تواند همه این ابهامات و تردیدها را به نقطه پایان برساند؟