بازخوانی یک دعوای قدیمی
فوتبال زورش به تلویزیون نمیرسد
کاندیداهای ریاست فدراسیون به خوبی میدانند که بزرگترین چالش پیش روی ایشان بعد از گرفتن سکان فوتبال فقط و فقط پیدا کردن راهی برای برونرفت از بنبست اقتصادی است که فوتبال در آن قرار گرفته است. بنبستی که بدون شک تلویزیون با عدم پرداخت حق پخش مسابقات فوتبال که اتفاقا مهمترین منبع درآمدی این رشته پر طرفدار هم هست در ایجاد آن نقش داشته است. فوتبال ایران برای صداوسیما کالایی بیواسطه برای درآمدی یکطرفه است. زخم بیپولی فوتبال ایران در برهه زمانی کنونی سر باز کرده است و هیچ کس نیست که آن را مرهم نهد.
کاندیداهای ریاست فدراسیون به خوبی میدانند که بزرگترین چالش پیش روی ایشان بعد از گرفتن سکان فوتبال فقط و فقط پیدا کردن راهی برای برونرفت از بنبست اقتصادی است که فوتبال در آن قرار گرفته است. بنبستی که بدون شک تلویزیون با عدم پرداخت حق پخش مسابقات فوتبال که اتفاقا مهمترین منبع درآمدی این رشته پر طرفدار هم هست در ایجاد آن نقش داشته است. فوتبال ایران برای صداوسیما کالایی بیواسطه برای درآمدی یکطرفه است.زخم بیپولی فوتبال ایران در برهه زمانی کنونی سر باز کرده است و هیچ کس نیست که آن را مرهم نهد. صداوسیما همان زمان که فوتبال بیمار و بیمارتر، نحیف و نحیفتر میشود جیبهایش را از درآمدهای میلیاردی همین فوتبال پر میکند.رقم مربوط به حق پخش تلویزیونی فوتبال در لیگ چهاردهم ۵/ ۱۷ و در لیگ پانزدهم ۵/ ۲۲ میلیارد تومان بین سازمان صداوسیما و فدراسیون فوتبال به امضا رسید؛ قراردادی که اگرچه فوتبالیها مدعی بودند حق آنها بیش از آن است، اما هرگز صداوسیما خود را پایبند و متعهد به همین اعداد هم نکرد.«ایسنا» دیروز بار دیگر این پرونده را باز کرد و از زوایای مختلف به آن پرداخت. گزارشی که مرور آن برای بازخوانی این معضل خالی از لطف نیست: به استفتای مراجع تقلید هم توجه نشد!
فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ که زورشان به صداوسیما نرسید به مراجع پناه بردند تا از آنها در مورد پرداخت نشدن حق پخش تلویزیونی استفتا بگیرند و نظر مراجع عظام تقلید را در این خصوص خواستار شوند. مراجع عالیقدر نیز در پاسخ به این استفتا اعلام کردند که پرداخت نکردن حق پخش فوتبال از سوی صداوسیما جایز نیست. حال این پرسش مطرح است که سازمان صداوسیما چه توجیهی برای عمل نکردن به تعهدات قانونی خود دارد؛ تعهداتی که مراجع عالیقدر نیز صداوسیما را ملزم به رعایت آن دانستهاند.
درآمدهای میلیاردی صداوسیما از فوتبال
فوتبال بالاترین سقف را در تعرفههای صداوسیما دارد. همینطور برنامه نود که پربینندهترین برنامه تلویزیون است. برای دادن آگهی در چنین تایمهای طلایی برای هر ثانیهاش باید میلیونها تومان پرداخت که این عدد برای طول یک سال بارها محاسبه شده و بالغ بر چند صد میلیارد تومان است.البته فوتبال هم بارها اعلام کرده برای این درآمدها دندان تیز نکرده اما تنها انتظاری که میرود رعایت همان تعهداتی است که بهعنوان حداقل پرداختی صداوسیما به فوتبال ایران برای تیمها حکم حیات دارد؛ فوتبالی که با ادامه این روند به بقای آن امیدی نیست و باید منتظر ورشکستگی هر چه سریعتر باشگاههای آن بود.
پرهیز فوتبال از زورآزمایی با صداوسیما
کاش صداوسیما به شرایط اسفناک فوتبال ایران توجه میکرد؛ فوتبالی که باشگاههایش روز به روز فقیرتر میشود، اما همه اینها به کنار، دریغ از ریالی بازپرداخت از میلیاردها تومان حق پخش تلویزیونی فوتبال؛ فوتبالی که هیچگاه در جدال با صداوسیما یارای مقابله ندارد. کار تا به آنجا هم پیش رفته که یکی از کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال از ترس از دست دادن تریبون تلویزیون با صراحت اعلام میکند حاضر به موضعگیری در این پرونده مهم نیست و تقابل با تلویزیون را در مقطع کنونی به صلاح نمیداند. اتفاقی که نشان میدهد روسای بعدی فوتبال هم چندان امیدوار به زنده کردن این حق نیستند. فوتبال بار قبل که هوس زورآزمایی با تلویزیون به سرش زد و دوربینهای آن را به استادیومها راه نداد با ضرر دیگری مواجه شد و اسپانسر تبلیغات محیطیاش هم عدم پخش بازیها را بهانه کرد تا او هم بخشی از قراردادش را نپردازد. این تقابل یک پیام روشن برای فوتبال داشت و آن، اینکه زورش به این صداوسیما نمیرسد.
ارسال نظر