لطفا مرا دوست نداشته باشید!

نمی‌دانیم شمایی که این مطلب را می‌خوانید چند ساله هستید، اما در آن هشتم آذر فراموش‌نشدنی ۱۳۷۶، خداداد با گلش به استرالیا چنان جایگاهی در قلب ‌میلیون‌ها ایرانی به دست آورد که هیچ کلمه‌ای توان توصیفش را ندارد. در خودجوش‌ترین و معصومانه‌ترین شادی تاریخ، آدم‌های رقصان در خیابان یا آنهایی که سوار موتور و ماشین بودند، فریاد می‌زدند: «خداداد عزیزی، دوای هر مریضی.» این درمان مریضی‌ها اما، امروز خودش به چنان مرضی دچار شده که حال آدم را بد می‌کند؛ نخوت و تکبر، جهالت و اصرار بر گستاخی و بی‌ادبی.

هفته گذشته و در جریان پخش زنده مراسم قرعه‌کشی جام‌جهانی ۲۰۲۶، خداداد عزیزی از چند کلمه رکیک روی آنتن زنده استفاده کرد که این موضوع بازتاب منفی بسیار زیادی داشت. او با تظاهر به این که تصور می‌کند میکروفن‌اش باز نیست، رسما به جانی اینفانتینو، رئیس فیفا و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا فحاشی کرد. یک هفته تمام، این موضوع مورد نقد کاربران شبکه‌های اجتماعی بود و کار به جایی رسید که حتی برخی رسانه‌های دولتی و همسو با تلویزیون هم از رفتار و گفتار خداداد و این که چنین آدمی هنوز به جام‌جم دعوت می‌شود، انتقاد کردند. مخصوصا که پیش از این نیز، عزیزی با رفتارهای چیپ و سبک روی آنتن زنده، نشان داده بود شخصیت مناسبی برای این قبیل برنامه‌ها نیست.

در شرایط عادی انتظار می‌رفت با بالا گرفتن انتقادات، خداداد بابت رفتارش پوزش بخواهد یا در بدترین حالت ممکن، خاموش بماند و منتظر فروکش کردن انتقادات در گذر زمان باشد. شگفتی اما زمانی کامل شد که او به عنوان سرپرست تراکتور، پس از تساوی بدون گل این تیم با ذوب‌آهن در میکس‌زون حاضر شد و همان حرف‌ها را به اضافه چند دشنام عجیب دیگر، با نهایت صراحت تکرار کرد. دفاع عزیزی از خودش این بود که: «همه از این حرف‌ها می‌زنند، اما کسی مثل من جراتش را ندارد همین‌ها را در ملا عام هم بیان کند.

من جگرش را دارم و می‌گویم!» این توجیه آنقدر عجیب است که استفاده از هر متنی برای به نقد کشیدن آن، توهین به کلمات محسوب می‌شود! هر طفل نوپایی هم می‌داند هر سخن جایی دارد و قرار نیست آنچه شما مثلا در گعده صمیمی‌ترین دوستان‌تان به زبان می‌آورید، در مقابل پدر و مادر یا معلم و مربی هم از دهان‌تان بیرون بیاید. طبیعتا خلوت و جلوت آدم‌ها با هم فرق دارد و کسی که تفاوت به این فاحشی را متوجه نشود، شجاع یا بی‌باک نیست، بلکه نابخرد و کم‌هوش است.

هر چه هست، ۲۸ سال بعد از شبی که خداداد محبوب‌ترین مرد مردمان ایران زمین شد، امروز با پدیده‌ای مواجهیم که به دیگران التماس می‌کند: «لطفا از من متنفر باشید!» بزرگ‌ترین دوست و دشمن هر آدمی، خودش است و وقتی کسی عزمش را جزم کرده که خودش را از چشم دیگران بیندازد، دیگر کاری از دست هیچ‌کس ساخته نیست. کسی که می‌توانست سرمایه اجتماعی یک مملکت باشد و بزرگ و کوچک دوستش داشته باشند، حالا زل می‌زند به دوربین و با ژست شجاعت، فحش و ناسزا می‌گوید. خدایا هیچ‌کس را به این روز نیندازد!