رویای سهگانه تراکتور سوخت
ولی افتاد مشکلها...!
یک: گفتیم که تراکتور در این فصل تیم قدرتمندی دارد و انصافا فوتبال خوبی هم بازی میکند. با این حال پیروزیهای پر گل در جامی مثل سطح دو لیگ قهرمانان آسیا و برابر رقبایی از جنس روشن تاجیکستان، نباید باعث ایجاد هیجانات کاذب در اردوگاه این تیم شود. این اواخر اظهارنظرهای عجیبی در مورد آبروداری تراکتور در آسیا و مقایسه آن با نتایج سرخابیها مطرح میشد که نسبت چندانی با حقیقت ندارد. سطح دو مسابقات قارهای هرگز قابل مقایسه با لیگ نخبگان آسیا و رویارویی با امثال الهلال و النصر نیست. اگر ما تصویر واقعبینانهتری از قدرتمان داشته باشیم، حتما میتوانیم برنامههای بهتر و دقیقتری هم برای ادامه کار بریزیم.
دو: حتی رقابت در داخل کشور هم سخت است. نباید تصور کرد به صرف بستن یک تیم پرستاره، تراکتور به آسانی قهرمان میشود. رقبا دشوار هستند و مثلا همین گلگهر با یک ساختار دفاعی استاندارد، در لیگ برتر هم همه را اذیت کرده. جالب است که تراکتور در پنج مسابقه لیگی و حذفی این فصل در تبریز، تنها یک بار برنده شده، دو بار به تساوی رضایت داده و در دو دیدار دیگر هم شکست خورده است. کسب هیچ موفقیتی آسان نیست.
سه: اتفاق عجیب در حاشیه بازی تراکتور و گلگهر، شعارهای اعتراضی برخی تماشاگران علیه حسین پورحمیدی بود؛ دروازهبان ذخیره تیم تبریزی که برای نخستین بار در این فصل درون دروازه قرار گرفت و دو گل خورد. او روی گل اول هیچ تقصیری نداشت، چرا که توپ به پای بازیکن خودی خورد و تغییر مسیر داد. روی گل دوم هم توپ در مقابل دروازه به زمین برخورد کرد. حتی اگر به این جمعبندی برسیم که پورحمیدی روی این گل تقصیر داشت، باز نمیشود فراموش کرد او فصل گذشته بیشترین کلینشیت را در لیگ برتر به ثبت رساند و جزو سرمایههای باشگاه است. اصلا مگر همین علیرضا بیرانوند که تماشاگران اسمش را به نشانه اعتراض صدا زدند، در همین فصل کم گل بد خورده؟ کیفیت او در تراکتور و تیم ملی چه بوده که حالا از نامش به عنوان چماقی بر سر یک گلر جوان استفاده میشود؟