سخنگوی طرحهای ملی آب از کاهش سرانه آب در اختیار هر ایرانی خبر داد
سرابِ سرانه آب
تعریف پنج ابرپروژه برای جبران کسری سرانه آب
عیسی بزرگزاده در پاسخ به اینکه آیا بارندگیها در ایران نرمال است؟ گفت: مهندسان حوزه آب، بارش متوسط را در یک دوره بلندمدت مثلا ۶۰ ساله برآورد میکنند و از آن بهعنوان بارش نرمال آن منطقه، کشور یا حوضه آبریز نام میبرند. این مقدار نرمال برای ایران حدود ۲۴۰ تا ۲۵۰ میلیمتر است. به طور کلی بر اساس ارزیابیهایی که کارشناسان مستقل و وزارت نیرو انجام دادند، بیش از ۷۵درصد پهنههای سرزمینی ایران خشک، نیمه خشک و فراخشک است. به جز بخشهایی از دامنههای سلسله جبال البرز و زاگرس و بخشهایی از آذربایجان و نواحی محدودی از بقیه کشور، کشوری خشک، نیمهخشک و فراخشک هستیم.
سخنگوی طرحهای ملی آب با بیان اینکه متوسط بارش در ایران کمتر از متوسط جهانی است، گفت: ما در چنین اقلیمی به دنیا آمدیم، زندگی کردیم و این تمدن بزرگ و چشمگیر را نیاکان ما ایجاد کردند؛ اما همین بارش را در سال ۱۴۰۰ نداشتیم و تنها ۱۵۸ میلیمتر بارش دریافت کردیم که فاصله بسیار زیاد و معناداری از میانگین ۲۵۰ میلیمتر در رتبه سوم خشکسالی دارد. نکته مهمتر اینکه این متوسط بارش در کشور بوده و در مناطقی شرایط از این هم بدتر بود، برای مثال در استان همدان وضع اسفناکی را از نظر اقلیمی تجربه کردیم. در سال ۱۴۰۱ هم بارش چشمگیری نداشتیم، البته با کمی بهبود اوضاع، ۲۰۴ میلیمتر بارش داشتیم. با وجود این وقتی خشکسالیها پیاپی میشوند، سال اول خشکسالی از ذخایر سال قبل استفاده میکنیم و مدیریت کمی بهتر است، اما سالهای بعد، همه چیز سختتر میشود و ادامه روند خشکسالی کار را سختتر میکند.
تاثیر کمبود بارش بر منابع آب سطحی
بزرگزاده در پاسخ به اینکه آب شرب چند درصد از جمعیت کشور با استفاده از آبهای سطحی تامین میشود؟ گفت: تقریبا نیمی از منابع آبی کشور از سدها و منابع سطحی تامین میشود، سدها و آبهای سطحی بهشدت تحتتاثیر بارشها هستند. البته آبهای زیرزمینی هم تحتتاثیر بارش هستند، اما اثرپذیری آنها در کوتاهمدت نیست، زیرا از زمان بارش تا زمانی که آب خود را به سفره برساند، طول میکشد. وقتی بارش رخ میدهد چند ساعت بعد یا حداکثر چند روز بعد، در رودخانههای طویل و بلند مثل کارون این آب پشت سدها میآید و باید ذخیره و استفاده شود. بنابراین کمبودهای بارشی بهشدت خود را در منابع سطحی نشان میدهد.
وی با بیان اینکه آب شرب بیش از ۴۰درصد جمعیت کشور به منابع آب سطحی وابسته است، افزود: تهران و مشهد هر کدام بخشی از دریافتکنندگان آب سطحی هستند، بیشتر کلانشهرهای کشور بخشی از آب خود را از منابع آب سطحی میگیرند. بنابراین وقتی آب سطحی ما دچار کمبود میشود، خودبهخود جمعیت کثیری از کشور دچار تنش خواهد شد که وضعیت را برای ما بسیار حساس و شکننده میکند.
مدیریت منابع آب سطحی در زمان کاهش بارندگی
سخنگوی طرحهای ملی آب در پاسخ به اینکه با توجه به افت قابلملاحظه بارندگیها، مدیریت منابع آب سطحی چگونه صورت گرفت؟ بیان کرد: در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بیشتر سدهای ما نسبتا خالی بودند و درصد پرشدگی آنها از حدود ۱۰درصد تا ۶۰درصد بود. البته سدهایی بادرصد بالاتر هم بودند، ولی نواحی مشکلدار ما این موارد بود، از جمله سد اکباتان و همدان که کامل تخلیه شده بود و آبی نداشتیم. اینجا بود که ترکیب مدیریت منابع مختلف به وزارت نیرو کمک کرد تا بتواند از این بحران عبور کند.
بزرگزاده ادامه داد: مهندسان و کارشناسان ما در مورد تهران که یک کلانشهر بزرگ با جمعیت گسترده است، از آبیک قزوین، استان البرز، مناطق ۲۲گانه، ورامین و کل استان تهران تا بومهن و رودهن، که از پنج سد تهران آب میگیرند که وضع خوبی از نظر درصد پرشدگی نداشتند، اقداماتی انجام دادند. ایجاد سامانههای کمکی برای انعطافپذیری بیشتر در شبکه شرق و غرب تهران و منابعی که میتوانستیم بهسرعت از طریق طرحهای اضطراری استحصال کنیم، اقدامی بود که وزارت نیرو در پاسخ به این شرایط طرحریزی و پیاده کرد و از آن شرایط سخت عبور کردیم.
مزایای سد در حفظ منابع سطحی و مهار سیلاب
وی با اشاره به نقش سد در حفظ منابع سطحی بیان کرد: سد یک کاسه لبپریده در مسیر رودخانه است، غالبا جایی در انتهای نقطه کوهستان یا جایی که کوهستان به کوهپایه میپیوندد. ما این لبپریدگی را با یک روش ترمیم میکنیم که باعث میشود آب پشت سد ذخیره شود و به کمک بیاید. آنگاه یک بانک آب تولید میشود که به کار تامین نیازهای مختلف اعم از شرب، کشاورزی، صنعت و حتی تامین حقآبه محیطزیستی برای زمان موردنیاز میآید؛ این هم جزو اهداف سد است.
سخنگوی طرحهای ملی آب با بیان اینکه کار دیگر سد، مهار و کنترل سیلاب است، گفت: برای مثال در سیستان و بلوچستان، یک جبهه بارشی میآید و این جبهه بارشی بسیار گسترده است. بخشی بالادست سد رخ میدهد و بخشی در پاییندست سد و در نوار ساحلی روی شهر چابهار، کنارک و دشتیاری. سدها و سازهها باعث میشوند بارشهایی که در بالادست سد رخ میدهد، موقتا توقف داشته باشد. سیل ناشی از بارشهای پاییندست اتفاق بیفتد و نقطه بیشینه خود را تجربه و عبور کند و در شیب فروکش به سیل بالادست برسد که همافزایی بین سیل بالادست و پاییندست نشود.
بزرگزاده در ادامه با بیان اینکه سدها کمک میکنند تا سیلابها خسارات کمتری داشته باشند، افزود: از این کار به روندیابی مخزن یا عملکرد سد تعبیر میکنیم. برای مثال سیلاب مهیبی در رودخانه تنگ در حال حرکت است. به یکباره این سیلاب که عمق بسیار بالایی دارد، وارد دریاچه پهنسد میشود و حالت کشسانی رخ میدهد و از یک سیلاب با بلندای فراوان در دریاچه سد پخش میشود. این پخششدگی در دریاچه سد، فرصتی را ایجاد میکند که مقدار پیک و بیشینه سیلاب به حدود یکسوم تا یکچهارم کاهش پیدا کند، حتی اگر مخزن آن خالی نباشد. اگر هم بخشی از مخزن را بتوانیم خالی کنیم که در سیلاب بلوچستان جنوبی این کار را کردیم، تلهاندازی سیلاب هم انجام میشود. سدها با این روش کمک میکنند تا هم تامین نیازهای پایه برای اهداف شرب، کشاورزی، صنعت و محیطزیست صورت گیرد و هم سیلاب را کنترل کنیم.
کاهش سرانه آب در اختیار هر ایرانی
وی با اشاره به مساله تغییر اقلیم و تاثیر آن بر حجم منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و سرانه آب هر ایرانی بیان کرد: تغییر اقلیم در تمام دنیا رخ داده و در ایران هم همینطور است. متاسفانه در چند دهه گذشته حجم منابع آب تجدیدپذیر کشور یعنی مجموعه آب سطحی و زیرزمینی، از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب به حدود ۱۰۳ میلیارد مترمکعب رسیده که در برخی از برآوردها حتی به کمتر از این هم میرسیم. همچنین جمعیت کشور بیشتر شده است. از این رو سرانه آب در اختیار هر ایرانی با توجه به کاهش منابع آب تجدیدپذیر و افزایش جمعیت، به حدود یکسوم یا یکچهارم گذشته رسیده است و بنابراین باید به منابع موجود در اختیار ایران افزود.
سخنگوی طرحهای ملی آب با بیان اینکه بر اساس نقشه راه آب کشور در پاسخ به کمبود آبی که در بخش منابع آب تجدیدپذیر داریم، باید از منابع آب نامتعارف بهویژه دریا کمک بگیریم، افزود: در همین راستا پنج ابرپروژه تعریف شده است. خط اول در حال بهرهبرداری است، از هرمزگان عبور کرده و در امتداد خود، استانهای کرمان و یزد را سیراب میکند. خط دوم به موازات همین پروژه، همین مسیر و همین مقاصد را دربردارد. خط سوم استان اصفهان را هدف قرار داده که بخش زیادی از آن در قطعه دوم حدود ۵۲۰ کیلومتر اجرا شده است. خط چهارم دالان شرقی را تامین میکند که از بلوچستان جنوبی و در امتداد شهرهای زاهدان و منطقه سیستان و در مسیر خود تا مشهد میآید. خط پنجم از بوشهر و استان فارس عبور میکند و آن نواحی را سیراب میکند.
بزرگزاده ادامه داد: در مجموع این خطوط حدود ۸۹۰ میلیون مترمکعب تامین آب میکند و سرمایهگذاری پیشبینیشده در این بخش، ۸.۵ میلیارد دلار است. بخش قابلتوجهی از این سرمایهگذاری خارج از بدنه دولت است و در توافق با صنایع بزرگ و پرآببر و سودده که اتفاقا خود سهامداران شرکتهای پروژه مسوول همین خطوط هستند، تامین میشود. در بخش آب شرب نیز دولت به تعهد قانونی خود عمل کرده و کمکهای مالی لازم را صرفا برای بخش آب شرب انجام میدهد.
نقش سند نقشه راه آب کشور در رفع ناترازیهای آبی
وی درباره نقش سند نقشه راه آب کشور در رفع ناترازیهای آبی توضیح داد: سند نقشه راه آب کشور در چهلوپنجمین جلسه شورای عالی آب در حضور سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور شهید رونمایی شد و به تصویب رسید و هماکنون در مراحل پیدایش و تکامل خود در دستور کار مراجع عالی کشور است. در واقع این سند، سند رفع ناترازیهای آب است؛ سندی که تضمین میکند چگونه در یک کشور کمآب مانند ایران، محدودیت آب گلوگاه توسعه نمیشود و شما میتوانید برای یک جمعیت بالای ۱۰۰ میلیون نفر با همین آب محدود، حدود ۵۰ میلیون شغل تولید کنید؛ و اینکه چگونه آب میتواند مشارکت کند که کیک اقتصادی بخش صنعت، خدمات و کشاورزی چند برابر شود و افزایش یابد.
سخنگوی طرحهای ملی آب ادامه داد: اینکه چگونه آب را به حوزههای صحیح و پیشران توسعه هدایت کنیم، وامدار سند مهمی به نام سند ملی آمایش سرزمین و سند مهم دیگری به نام سند ملی دانشبنیان و امنیت غذایی است. بر اساس این سند مقرر است حجم مصرف آب در بخش کشاورزی تا ۵۱ میلیارد کاهش یابد. این کاهش مصرف، فرصتی را ایجاد میکند برای اینکه تامین نیازهای محیطزیستی را سه برابر، تامین آب صنایع را دو برابر و تامین آب بخش خدمات را ۲.۶ برابر کنیم. در سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی که ورودی نقشه راه آب کشور است، توسعه افقی بخش کشاورزی ممنوع شده و تمام تمرکز روی توسعه عمودی قرار گرفته، یعنی افزایش بهرهوری از آب در بخش کشاورزی است.
مصرف آب صنایع، ۳.۷ میلیارد مترمکعب
بزرگزاده با بیان اینکه حجم آب مصرفی صنایع در کشور ۳.۷ میلیارد مترمکعب است، گفت: بخش قابلتوجهی از آنها در فلات مرکزی است. شاید در گذشته باید منطبق بر آمایش سرزمین بخشی از این صنایع کنار سواحل میرفتند تا دسترسی آسانتری به آب میداشتند، اما اکنون با این شرایط روبهرو هستیم. البته برخی صنایع وابسته به معادن مختص جغرافیای همانجا هستند. به هر حال این آب را میتوانیم از منابع آب نامتعارف یعنی پساب و آب دریا تامین کنیم و منابع آب آزادشده را برای پایداری آب شرب، تامین آب محیطزیست، پیکرههای آبی، تالاب، رودخانه و نیز عدمبرداشت از آب زیرزمینی با هدف تسکین فرونشست بهکار ببریم.
وی ادامه داد: اکنون بسترهای حقوقی تدوین شده و در لوایح بودجه سنواتی و برنامه هفتم توسعه آمده و بیش از یک میلیارد مترمکعب در ۴۴۲ واحد صنعتی بازتخصیص آب صنایع رخ داده است. فضای تصمیم در تمام حوزههای کشور از جمله آب توسط سه نهاد گرفته میشود که نهاد حاکمیت، نهاد بازار و نهاد اجتماع هستند. فرض کنید در یک آبخوان که مصرفکنندههای مختلف صنعتی، کشاورزی و خدماتی دارد، منابع آب محدودی دارید که در رقابت با همدیگر هستند؛ در آن صورت باید بهرهبرداری از این منابع را به سمت حوزههایی ببرید که بیشترین منافع را برای جامعه داشته باشد.
سخنگوی طرحهای ملی آب با بیان اینکه ابزار بازار کمک میکند بهرهبرداران بدون اینکه به ضرر بیفتند، در یک سازوکار عرضه و تقاضا با یکدیگر تعامل کرده و آب را به طرف حوزههایی که بیشترین سود و بهرهوری را دارد، هدایت کنند، افزود: در واقع ما نهاد بازار را کنار نهاد حاکمیت و اجتماع فعال میکنیم تا استفاده بهتری از منابع محدود محیطزیستی، بهمعنای آب برای دستیابی به پایداری زیستبوم داشته باشیم. البته بازار آب ملاحظاتی دارد، چون نمیتوان دست بازار را خیلی باز کرد و ممکن است در مواردی به محیطزیست یا اجتماع لطمه بزند. به همین دلیل طرحریزی دقیقی شده که ابزارهای بازار نتوانند متعرض پایداری زیستبوم و نیز پایداری آب شرب مردم منطقه شوند.