حسین عبده تبریزی در دهمین گردهمایی مدیران عامل و مدیران نیروگاههای کشور تشریح کرد:
شرط حیات صنعت برق
منابع کافی برای خرید برق تولیدی نیروگاهها توسط دولت وجود ندارد، باید به سمت آزادسازی قیمتها رفت
قیمت حاملهای انرژی و آینده صنعت برق
به گزارش «دنیایاقتصاد»، نخستین سخنرانی این سمینار با موضوع «تورم، قیمت حاملهای انرژی و آینده صنعت برق» توسط حسین عبدهتبریزی انجام شد که به موضوع مهم تورم در ایران و اثرات آن بر صنعت توجه ویژه داشت. وی تورم را یکی از ریشهایترین و محوریترین مسائل کسب و کارها برشمرد. این مدرس دانشگاه و مشاور مالی که از چهرههای مطرح کشور در حوزه مالی است، در خلال این سخنرانی ضمن تعریف مهمترین مفاهیم مرتبط با موضوع، از جمله «پایه پولی»، «پول» و «شبهپول»، به تبیین شرایط اقتصادی کشور از نظر میزان و نحوه رشد تورم، تولید و مصرف انرژی، میزان یارانههای پنهان انرژی و لزوم بازبینی در آن پرداخت و راهکارهای پیشنهادی رویارویی با این چالشها را نیز در بخش تولید برق مطرح کرد.
عبدهتبریزی با تاکید بر این موضوع که روند تورمی در بیشتر کشورهای دنیا کنترل شده است، خاطرنشان کرد: ایران در ردیف چند کشوری است که تورم دورقمی داشته و حتی این نرخ تورمی به شدت فزاینده شده است. وی معتقد است، در سالهای اخیر تورم از متوسط ۲۳درصد به تورم بالای ۴۰درصد رسیده و این موضوع بسیار نگرانکننده است. به گفته وی: این روند تورمی بر اقتصاد، صنعت و تولید و معیشت مردم اثرگذار بوده است. در واقع پایه پولی به واسطه سیاستهای بانک مرکزی و افزایش نقدینگی به واسطه بانکها افزایش پیدا کرده و این روند تورمزا هم بر تولیدکننده و هم بر مصرفکننده تاثیرگذار بوده است. این چهره مطرح کشور در حوزه مالی افزود: تا پیش از سال ۱۳۹۸ تورم مصرفکننده و تولیدکننده در کنار یکدیگر حرکت میکردند، اما پس از این سال تورم تولیدکننده از تورم مصرفکننده پیشی گرفته و تا سال ۱۴۰۱ این روند ادامه داشت که در این میان تکانههای بخش صنعت بیش از سایر بخشها عنوان شده است.
وی در ادامه با اشاره به این موضوع که بانکها چگونه میتوانند عامل تورم در اقتصاد شوند، توضیح داد: اگر پولی که بانکها تولید میکنند، متناسب با میزان تولید در یک کشور باشد، مشکلی پیش نخواهد آمد، در حقیقت چالش از زمانی پیش میآید که تولید پول متناسب با میزان تولید نباشد. چرا که این مساله، قطعا باعث ایجاد تورم خواهد شد. این کارشناس اقتصادی در ادامه یادآور شد: رشد پولی در ایران از سال ۱۳۹۷ افزایش یافته و از متوسط ۳۰درصد به ۵۰درصد رسیده است. همچنین بر اساس آمارهای عنوان شده، در سالهای گذشته تورم و نقدینگی با یکدیگر در حرکت بودهاند، اما از سال ۱۳۹۷ به بعد رشد عمومی قیمتها از نقدینگی بیشتر شده که این موضوع بسیار نگرانکننده به نظر میرسد، چراکه ممکن است اقتصاد ایران را به سمت یک ابرتورم سوق دهد.
عبدهتبریزی همچنین به موضوع انرژی در ایران و قیمت حاملهای انرژی پرداخت و عنوان کرد: قیمت حاملهای انرژی طی ۴ تا ۵ سال آینده بدون شک تغییر پیدا خواهد کرد و سیاستگذاران چارهای جز پذیرش این موضوع ندارند. وی در ادامه خاطرنشان کرد: یک مساله مهم در صنعت نفت و گاز این است که میزان سرمایهگذاری در این صنایع از میزان استهلاک آنها کمتر شده و عملا میزان موجودی آنها در حال کاهش بوده که این اتفاق از سال ۱۳۹۷ بیش از گذشته خود را نمایان کرده است. با توجه به چنین شرایطی صنعت باید بتواند با درآمدهای خود، روی توسعه خود بیش از پیش سرمایهگذاری کند، بنابراین ما ناچار به افزایش قیمت حاملهای انرژی هستیم، در حقیقت باید میزان مصرف انرژی را کاهش داد.
وی افزود: البته این موضوع قابلتوجه است که تمام صنایعی که بر اساس انرژی ارزان در ایران ایجاد شدهاند باید روش کار خود را تغییر دهند و به سمت بهینهسازی مصرف انرژی گام بردارند. در این راستا نیز باید سیاستگذاران خود را آماده پذیرش این موضوع کنند که این قیمتها باید تغییر کند. این کارشناس اقتصادی در ادامه با اشاره به سهم حاملهای انرژی در کشور عنوان کرد: سهم گاز طبیعی ۵۶ درصد، پس از آن فرآوردههای نفتی قرار دارد، سهم برق در این میان ۱۰درصد بوده و سهم منابع تجدیدپذیر و زغالسنگ نیز بسیار ناچیز است. عبدهتبریزی همچنین با اشاره به میزان مصرف انرژی در بخشهای مختلف در داخل و در مقایسه آن با جهان عنوان کرد: در ایران، مصرف انرژی ۴۰درصد به مصرف خانگی اختصاص دارد. پس از آن به ترتیب بخش صنعت، حملونقل و کشاورزی قرار دارند و این در حالی است که سهم هر یک از این بخشها در مقایسه با سایر کشورهای دنیا متفاوت است.
در واقع مصرف انرژی خانگی در ایران بسیار بالا بوده و بیشترین میزان مصرف در این بخش نیز به گاز اختصاص دارد و پس از خانگی باید به صنعت و کشاورزی اشاره کرد. در حقیقت حوزه کشاورزی بیش از همه حوزهها به برق و حوزه حملونقل نیز بیشتر به فرآوردههای نفتی متکی هستند. وی همچنین درباره شدت انرژی به ارائه توضیحاتی پرداخت و عنوان کرد: شدت انرژی از مصرف انرژی تقسیم بر جیدیپی (تولید ناخالص داخلی) به دست میآید که شدت انرژی در کشورهایی همچون آلمان و آمریکا عالی و در کشوری مانند ترکیه خوب است، اما در ایران و عربستان وضعیت چندان مناسب نیست؛ بنابراین با توجه به مصرف بالای انرژی در کشور، محتمل به نظر میرسد که دچار بحران انرژی شده و در آینده نزدیک به واردکننده آن تبدیل خواهیم شد. بنابراین بدون شک اگر این روال ادامه پیدا کند و قیمت انرژی افزایش پیدا نکند، تا ۸ سال آینده باید به طور قطع واردکننده انرژی باشیم.
عبدهتبریزی ادامه داد: هرچند موضوع افزایش تدریجی قیمت حاملهای انرژی حدود ۲۵ سال پیش مطرح شده، اما در این زمینه هیچگاه سیاستگذار با برنامهریزی منسجم و مصمم در این راستا پیش نرفته است. اما در نهایت باید این موضوع را بپذیرد و اگر چنین اقدامی نکند، در نهایت به او تحمیل خواهد شد. وی در ادامه به صنعت برق اشاره و خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط عنوان شده، صنعت برق با این روال نمیتواند حرکت کند و در نهایت ناچار به افزایش قیمت برق خواهیم بود.
این کارشناس اقتصادی با توضیح این موضوع که بدون شک با افزایش قیمت برق میزان سوددهی شرکتها کاهش پیدا خواهد کرد، یادآور شد: با افزایش قیمت برق، سوددهی صنعت فولاد از ۳۲درصد به ۱۲درصد و سوددهی پالایشگاهها از ۱۳درصد به ۱۰درصد میرسد و در این میان سوددهی کارخانههای سیمان و کاشی و سرامیک منفی خواهد شد. همچنین اگر قیمت گاز در ایران یکسوم قیمت گاز در ترکیه شود، فولادسازان دیگر نمیتوانند سودده باشند. عبدهتبریزی در بخش پایانی سخنرانی خود در این گردهمایی، با اشاره به اینکه اقتصاد ایران بهویژه به علت مساله «انتظارات تورمی» در آستانه یک ابرتورم قرار دارد و برای مهار ورود به این ورطه اقداماتی از سوی سیاستگذاران در حال انجام است، پیام اصلی مطالب و اطلاعات مطرحشده در این سخنرانی را برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی و مشخصا برق چنین اعلام کرد: با توجه به بررسی شاخصهای اساسی مرتبط با رشد تورم در کشور، پیداست تداوم حیات صنعت برق کشور با ساختار اقتصادی موجود ناممکن است، چراکه منابع کافی و چشمانداز تامین آن برای خرید برق تولیدی نیروگاهها توسط دولت وجود ندارد. در نتیجه باید اجازه بدهد این صنعت به سمت آزادسازی قیمتها پیش برود. تولیدکنندگان برق نیز باید رشد تورم و رشد دستمزدها و دیگر هزینهها را از هماکنون در قراردادهای آتی و نوشتن تمامی طرحهای کسب و کار یا مطالعات امکانسنجی شرکتهای متبوع خود پیشبینی کنند.
آینده سازمانها در گرو جانشینپروری
استعدادیابی و جانشینپروری موضوع سخنرانی بعدی بود که توسط بهزاد ابوالعلایی مدرس و مشاور حوزه مدیریت و منابع انسانی ارائه شد. وی در این سخنرانی در خصوص نحوه جایگزینی و کشف استعداد برای مدیریت به بیان مطالبی پرداخت. ابوالعلایی به اهمیت پرورش مدیران از دل سازمانها پرداخت و عنوان کرد: ۸۰درصد مدیران موفق جهان از درون همان سازمانها رشد کردهاند. میانگین سن ۶۰ سال دارند و حداقل ۱۷ سال مدیر بودهاند. بنابراین مدیران ارشد باید الگوی خوبی برای مدیران میانی خود باشند و کارشناسان موردنیاز خود را برای آینده بسازند. در واقع مدیران ابتدا باید روی خود و سپس کارکنان سرمایهگذاری کنند، از این رو کشف استعداد کارکنان بسیار اهمیت دارد.
ابوالعلایی در ادامه به نیاز آینده سازمانها در مشاغل کلیدی بهویژه مناصب مدیریتی پرداخت و گفت: سه رویکرد برای جذب افراد برای سازمان وجود دارد، یک رویکرد بدون برنامهریزی، دوم جذب افراد از بیرون از سازمان و سوم شناسایی استعداد افراد در داخل خود سازمان است. از همین رو بر اساس آمار، شرکتهای موفق در دنیا ۶ برابر سایر شرکتها برای مناصب مدیریتی از روش درونسازمانی استفاده میکنند. بخش عمده سخنرانی بهزاد ابوالعلایی در این نشست با اشاره به تجارب موفق مدیریتی در شرکتهای برتر دنیا، به شرح مراحل دهگانه استعدادیابی و جانشینپروری در سازمانها اختصاص یافت که شامل گامهایی چون آمادگیسنجی، تشکیل کمیته راهبری طرح، تعیین مشاغل کلیدی، برآورد نیاز برنامهریزی نیروی انسانی، فهرست و مدلسازی شایستگیها در سه دسته شایستگیهای اصطلاحا «سر، قلب و پا»، تهیه فهرست اولیه افراد کاندیدای مدیریت، تهیه و استفاده از ابزارهای سنجش شایستگی افراد، ارائه بازخورد به کارکنان شرکتکننده در این طرح، تشکیل خزانه استعداد و در نهایت پرورش استعدادهاست.
علاوه براین، موضوع مشاغل کلیدی و شایستگیهای مدیریت، مدلهای مختلف قابلیتهای مدیریتی و چالشهای استعدادیابی از نکات مهم سخنرانی وی بود. ابوالعلایی در پایان به چالشهای مدیریتی در ایران اشاره کرد و گفت: نبود ثبات مدیریتی، فشارهای سیاسی برای انتخاب مدیر، کمبود مدیران پرورشدهنده، نبود نظام و معیارهای ارزیابی مدیران، نبود فرهنگ جانشینپروری، عدم تداوم و ابهام در استراتژیها، حلقه منفی مشغله مدیران، فرهنگ حسادت، نداشتن برنامهریزی بلندمدت، نگرانی مدیران موجود از جانشینپروری و فقدان نظامهای منابع انسانی مکمل از جمله مهمترین این چالشها به شمار میروند.
در ادامه این گردهمایی، سخنرانی فنی کاوه قربانیان استاد مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف با موضوع HUMMING و Acceleration ارائه شد. قربانیان طی این سخنرانی به اشکال هامینگ در محفظه احتراق و روشهای جلوگیری از آن پرداخت. ناپایداریهای احتراق و تاثیرپذیری آن از کیفیت سوخت مورد استفاده نیز از نکات کلیدی سخنرانی بود. مکانیزم کوپلینگ، طراحی مشعل و تکنیک کنترل از دیگر مباحث وی طی این ارائه بود. این گردهمایی همچون سالهای گذشته از سوی مدیران عامل نیروگاههای کشور، مدیران نیروگاهها، مدیران شرکت مادرتخصصی تولید برق حرارتی و شرکتهای صنعت برق با استقبال خوبی روبهرو شد.