بحران برق در چین
این باعث میشود مشکلات در حیاط خلوت نیروگاه «سهدره» هشداری برای سایر اقتصادهای آسیایی باشد که به دنبال مسیر توسعه چین هستند. حجم آب روزانه در بحبوحه بدترین خشکسالی در یانگتسه از اوایل دهه ۱۹۶۰، حدود ۵۱درصد کاهش یافته است که بخشی از آن ناشی از بحران خشکسالی جهانی است که رود راین را نیز به روی تردد قایقها بسته است. این امر به تعطیلی نیروگاهها منجر شد زیرا با تقاضای فزاینده برای تهویه مطبوع در تابستان و با محدودیتهای شبکه برق استانی که چهار پنجم برق موردنیاز خود را از سدها تامین میکند، همزمان شد.
پتانسیل آبی یانگتسه و رودخانههای خواهرش که از فلات تبت سرچشمه میگیرند برای آینده آسیا بسیار حائز اهمیت است. تقریبا نیمی از بشریت در کشورهایی زندگی میکنند که به رودخانههای وسیعی وابسته هستند که از یخچالهای طبیعی و برفهای این فلات و کوههای هیمالیا تغذیه میکنند. این موضوع به شدت مورد بحث قرار گرفته است که با گرم شدن هوا چه اتفاقی برای این ذخیره آب منجمد میافتد، اما رویدادهای امسال در سیچوان، در جنوب غربی چین، نشان میدهد که حتی تغییر شرایط بارندگی در پاییندست میتواند بر خروجی سدهای اصلی تاثیر بگذارد.
این موضوعی بسیار مهم است، زیرا این رودخانهها بخش بزرگی از مجموعه انرژی پاکی که قرار است در دهه آینده تولید شوند را فراهم میکنند. در حالی که سدهای فعلی چین احتمالا آخرین سدهایی هستند که این کشور برای سالهای متمادی میسازد، هند حدود ۲۹ گیگاوات انرژی برقابی در راه دارد و ۱۳ گیگاوات دیگر نیز در کشورهای پاکستان، نپال و بوتان قرار دارد. به گفته آژانس بینالمللی انرژی، ۹ گیگاوات دیگر از ویتنام و لائوس که به شدت به رودخانه مکونگ جاری شده از فلات تبت وابسته هستند، خواهد آمد.
با این حال، سدها معمولا از بدترین تاثیرات در امان هستند. با توجه به اینکه مخازن آبی به عنوان باتری عظیمی از انرژی ذخیره شده عمل میکنند، آنها آزادی زیادی برای تعیین خروجی خود در هر روز دارند. ایستگاههای آبی به اصطلاح پمپ شده حتی میتوانند آب را بین دو ارتفاع مختلف جابهجا کنند و با فشار یک دکمه موجی از برق را فراهم کنند.
خشکسالی در یانگ تسه نشان میدهد که چگونه تغییرات آب و هوایی میتواند این منطق را به چالش بکشد. اما متغیر بودن انرژی خورشیدی را نیز میتوان بر حسب ساعت روزانه اندازهگیری کرد که به واسطه طلوع و غروب خورشید کنترل میشود و انرژی تولید شده توسط سلولهای خورشیدی را به طور نسبی و به راحتی میتوان با استفاده از باتریها ذخیره کرد و پیک خروجی ظهر را در زمان پیک تقاضای شبکه در اوایل عصر مورد استفاده قرار داد. روند نوسانات باد نیز طی چند روز ایجاد میشود که مشخصه آن چیزی است که در آلمان به عنوان dunkelflaute شناخته میشود، دورهای از یک هفته یا بیشتر، زمانی که هوا بهطور غیرمعمول آرام و ابری است و خروجی توربینها را کاهش میدهد. حتی با عملکرد ضعیف پنلهای خورشیدی نیز در این دوره زمانی مواجه خواهیم شد.
در حال حاضر، این شرایط نیاز به واردات برق از مناطق دیگر و افزایش سوزاندن سوختهای فسیلی دارد تا ثبات شبکه را حفظ کند، اما باعث خاموشی نمیشود. با این حال، نیروگاه برقابی توانایی منحصر به فردی برای عملکرد ضعیف در طول یک فصل کامل را دارد. با توجه به مقیاس آن در شبکه سراسری برق چین که در دوران اوج خود در سال ۲۰۱۶، نیروگاههای آبی حدود ۱۸درصد از تولید برق این کشور را به خود اختصاص میدادند، این امر یک مشکل جدی برای چین است.
تاکنون در سالجاری، شکاف بین بالاترین و کمترین ماههای تولید برق بادی در چین معادل حدود ۳۸درصد تولید در ماه بوده است، در حالی که انرژی خورشیدی و هستهای هر دو ارقام پایدارتری حدود ۱۳درصد داشتهاند. همچنین شکاف تغییرپذیری معادل برای برقابی ۵۸درصد بوده و مقیاس پشتیبان موردنیاز برای رفع این کمبود بسیار زیاد است. این در حالی است که چین در سالجاری تاکنون حدود نیممیلیارد تن زغالسنگ، بیشتر از مدت زمان مشابه در سال ۲۰۱۹ استخراج کرده است که معادل مصرف سالانه در ایالات متحده است، اما به نظر میرسد این مقدار هنوز کافی نیست.
هرچند این پیشرفتها در تولید انرژیهای کم کربن به تدریج مورد استقبال قرار میگیرند، اما هنوز هم محور برنامههای شبکه اغلب کشورها مانند پاکستان، دامنه بسیار کمی را به باد و بهویژه نیروگاههای خورشیدی اختصاص دادهاند. از طرف دیگر صنعت برقابی به بارندگی وابسته است. پاکستان پیشبینی میکند تا سال ۲۰۳۰ انرژی برقآبی آن از ۳۱درصد به نیمی از ترکیب تولید برق این کشور برسد، در حالی که انرژی بادی و خورشیدی آن از ۳درصد به ۱۰درصد افزایش خواهد یافت. این اتفاق میتواند یک اشتباه پرهزینه را ثابت کند. بدون داشتن یک ترکیب تولید متنوع، شبکهها باید به منابع برقی که میتوان از خارج از کشور وارد کرد، یعنی سوختهای فسیلی بازگردد.
انتظار میرود تداوم خشکسالیها در آینده و افزایش واردات مواد غذایی، تراز مالی کشورها را کاهش دهد، پدیدهای که در سال گذشته در مصر مشاهده شد. چالش انرژی را نیز به این ترکیب اضافه کنید. یک سال خشک مانند سال ۲۰۲۰ در چین، خطر بروز بحران ارزی و استقراض از صندوق بینالمللی پول را برای این کشور در پی خواهد داشت. برقابی روشی امیدوارکننده برای کشورهای در حال ظهور در راستای توسعه برق کم کربن با قیمتهای پایین و مقیاس وسیع است. با این حال، نباید به عنوان یک راهحل کامل دیده شود. بدون مجموعه کامل فناوریهای تجدیدپذیر، آسیای نوظهور نمیتواند انرژی موردنیاز برای توسعه را دریافت کند.