ضرورت بهرهبرداری از میادین مشترک
سعید مسروری کارشناس انرژی در خبرها آمده است که وزیر نفت با ارائه طرح توسعه یکپارچه میدانهای نفتی غرب کارون به شورای اقتصاد موفق به اخذ مصوبه سرمایهگذاری ۲/۱۵ میلیارد دلاری برای یک دوره چهار ساله از این شورا شدهاست. این طرح در واقع با هدف توسعه میدانهای مشترک نفتی در غرب رودخانه کارون طراحی شده است که شامل میادین آزادگان جنوبی و شمالی، یاران جنوبی و شمالی و یادآوران است، بخش اعظم لایههای مخزنی این میادین با میدانهای نفتی کشور عراق مشترک است و بر اساس آنچه آمارهای رسمی وزارت نفت تایید میکند ارزش اقتصادی تولیدات هیدروکربنی این منطقه هم وزن ارزش حاصل از فعالیت و صادرات تمامی گاز تولیدی منطقه پارس جنوبی است.
سعید مسروری کارشناس انرژی در خبرها آمده است که وزیر نفت با ارائه طرح توسعه یکپارچه میدانهای نفتی غرب کارون به شورای اقتصاد موفق به اخذ مصوبه سرمایهگذاری ۲/۱۵ میلیارد دلاری برای یک دوره چهار ساله از این شورا شدهاست. این طرح در واقع با هدف توسعه میدانهای مشترک نفتی در غرب رودخانه کارون طراحی شده است که شامل میادین آزادگان جنوبی و شمالی، یاران جنوبی و شمالی و یادآوران است، بخش اعظم لایههای مخزنی این میادین با میدانهای نفتی کشور عراق مشترک است و بر اساس آنچه آمارهای رسمی وزارت نفت تایید میکند ارزش اقتصادی تولیدات هیدروکربنی این منطقه هم وزن ارزش حاصل از فعالیت و صادرات تمامی گاز تولیدی منطقه پارس جنوبی است. این خبر از دو وجه مسرت بخش است نخست اینکه بعد از مدتها، از وزارت نفت و در نگاهی کلانتر از دولت، تحرکی عملی برای توسعه و بهرهبرداری از میادین مشترک نفت و گاز کشور با همسایگان دیده شد. دومین دلیل برای مسرت آن است که منطقه غرب کارون برای ما ایرانیان یادآور بزرگترین رشادتهای تاریخ است، جایی که امروز روی نقشه جغرافیایی آن را یک حوزه انرژی ارزشمند میدانیم تا ۲۶ سال قبل محل جانفشانی و میعادگاه عروج ملکوتی هزاران جوان عزیز این مردم بود و امروز مناطق سوسنگرد، هویزه و کوشک یا همان محرابهای خونین شهدا، قطب جدید نفتی ایران شده است و اگر تولید از این منطقه باعث رشد شاخصهای اقتصادی کشور شود یا دست کم بخشی از عقبماندگی در میادین مشترک را جبران و از تاراج آنها جلوگیری کند این احساس عمومی تقویت میشود که گام مهمی در راه یکی از آرمانهای اصلی شهدای دفاع مقدس یعنی پاسداری از منافع ملی کشور و رفاه ملت، برداشتهایم.
با این حال نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که موضوع تلاش وزارت نفت برای توسعه منطقه غرب کارون در زمانی اعلام میشود که سالها است نه تنها خبری از توسعه میادین مشترک به گوش نمیرسید بلکه فقط شاهد عقبماندگیآنها بودیم.
متاسفانه مدتها از این دست خبرها چیزی نشنیدهایم؛ اگر هم خبری از بهرهبرداری جدیدی میرسید میدیدیم که مربوط به میدانهای غیرمشترک است، مثلا در کمال تعجب از سرمایهگذاری برای بهرهبرداری از میدان نفتی سروستان و سعادت آباد در استان فارس در قلب سرزمین ایران و نه در سرحدات خبر میرسد، میدانی که آگاهان مسائل نفت ایران و حتی پا به سن گذاشتههای آن منطقه میدانند که میدانی تازه کشف شده نیست و چندین دهه از اکتشاف آن گذشته است و اهالی آن بخش از کشور از این نفت سبک به نفت سبز تعبیر میکردند، چون من نیز از آن منطقه هستم قبلا از بزرگترها شنیده بودم. اما هیچ کس دلیل موجهی برای این سرمایهگذاریهای شرکت نفت ارائه نمیکند، افکار عمومی نیازمند دریافت دلایلی متقن هستند تا بدانند چرا میدانهایی که از دسترس کشورهای رقیب دور است و میتواند بهعنوان سرمایه برای نسلهای بعد باقی بماند در دستور کار توسعه و سرمایهگذاری قرار گرفته اما میادین مشترک خشکی و دریایی رها شده است.
به احتمال زیاد البته دلایل اینگونه تصمیمات برای مدیران وقت شرکت نفت روشن است و نه دیگران و افکار عمومی. به همین دلیل است که باوجود قدمت صنعت نفت در ایران، به خودمان حق میدهیم از شنیدن خبر طرحی مربوط به توسعه میادین مشترک بیش از حد معمول خوشحال شویم!
این واقعیت را هم نباید فراموش کرد که عملیاتی شدن این دست برنامهها نیاز به تدبیری دارد که مردم، امید آن را از دولت تدبیر و امید دارند و دل به آن بستهاند و اینکه این دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای، موفق شود با کشورهای ۱+۵ بهعنوان نمایندگان جهان به تفاهم شایستهای در مذاکره دست یابند و در پرتو این تدبیر و تفاهم و رفع تحریمهای ظالمانه علیه کشور عزیزمان، امکان عملی برای تحقق این برنامههای توسعهای مهیا شود.
امروز همه مردم از موضوع و وضعیت میادین مشترک با خبر و نگرانند، چون ما دست کم در خشکی ۱۳ میدان و در دریا ۱۵ میدان مشترک داریم که بخش چشمگیری از ثروت این کشور را تشکیل میدهد و بهطور قطع میتوان گفت شوربختانه در همه آن میدانها، از همسایگانی که با ما شریکند از نظر بهرهبرداری و توسعه به مراتب عقب هستیم.
این واقعیت تلخی است که بدانیم برای جبران این حجم عقبماندگی به چندین و چند سال زمان و چندصد میلیارد دلار سرمایه نیاز است و تازه اوج شوربختی اینجا است که این برآوردها درخصوص نیازمندی موجود در میادین مشترک در حوضههای خشکی و خلیج فارس است و در منطقه کاسپین، کلاف سر در گم مشکلات گرههای سختتری دارد.
ارسال نظر