رئیس هیاتمدیره انجمن سازندگان تجهیزات نفت ایران مطرح کرد
چشم امید صنعت به سیاست «تنشزدایی»
اوضاع بازار برای صنعت شما چگونه پیش رفته است؟
سال گذشته به طور کل بازار مطابق میل تولیدکنندگان نبود. این موضوع ممکن است برای دیگر بخشها متفاوت بوده باشد، چراکه هر بخش تولیدی متناسب با بازار خود سمت و سو مییابد. به عنوان مثال در صنعت خودرو تا زمانی که بازار مصرف و سوداگری وجود دارد، میتواند همچنان تولید و عرضه پررونقی داشته باشد، اما در بحث تجهیزات نفت وضع به گونهای دیگر است؛ از آنجا که ذات فعالیت ما سفارشمحور است، رونق فعالیت تولیدکنندههای تجهیزات نفتی مبتنی بر تحرک در بخش زیرساختهای نفتی است. این در شرایطی است که زیرساختهای پالایشگاه که بالغ بر ۵۰درصد آنها نیازمند نوسازی هستند، همچنان فرسوده باقی ماندهاند. البته تمام فعالیت اعضای ما اینگونه نبوده و در بخشهایی مانند تولیدکنندههای کاتالیست و اتصالات رشد بالایی را تجربه کردهاند، اما به طور کل فرآیند تولید در صنعت پیشروی مناسب و مطابق انتظاری نداشته است. موضوع اصلی این است که کل صنعت متاثر از شرایط اقتصاد است؛ یعنی یک وابستگی دوطرفه بین این دو متغیر وجود دارد. از سوی دیگر تامین انرژی در سالهای اخیر به یکی از دغدغههای اصلی صنایع تبدیل شده است. مشکل تامین انرژی برق و گاز در درجه اول بر سر تولیدکنندهها آوار شد. طی سه ماه در سال گذشته گرفتار بیبرقی بودهایم، در زمستان هم با مشکل کمبود گاز مواجه شدهایم و همانطور که مشاهده میکنید چوب کمبود انرژی ابتدا بر سر تولیدکننده و صنعتگر فرود میآید. در چنین شرایطی هزینه سربار باقی میماند ولی تولید و درآمدی وجود ندارد.
نوسانات نرخ ارز هم یکی دیگر از مسائلی است که از دو ناحیه صنعتگر را دچار مشکل کرد؛ از یکسو تامین مواد اولیه وارداتی دغدغهساز و گران شد که در نهایت هیچکس هم پاسخگو نبود و از سوی دیگر تورم ناشی از نوسانات نرخ ارز هم موجب تهدید خانواده کارگران و کاهش راندمان آنها شد. سال گذشته نرخ ارز و تورم برخی مواد اولیه نزدیک ۱۰۰درصد افزایش یافت که بیشترین فشار آن روی تولیدکننده بوده است. مسائل اجتماعی و سیاسی هم از دیگر مواردی بود که به صورت زنجیرهای به دست و پای تولیدکنندهها بسته شد. با این حال امیدواریم در سال جدید وضعیت بهتر شود هرچند طی یک ماه اخیر و برخلاف شعار سال، تورم همچنان سرجای خود باقی مانده است. با وجود این باز خوشبینم شاید تجدیدنظری در روابط بینالملل صورت گیرد که شروع آن هم تعامل با عربستان سعودی بود. بهبود تعاملات بینالمللی میتواند در بسیاری زمینهها خصوصا بانکی و انتقال ارز شرایط را تغییر دهد.
ایجاد روابط با کشورهای نفتخیز همسایه تا چه اندازه برای صنف شما سازنده خواهد بود؟
تعامل با همسایه به هر شکل سازنده خواهد بود. حداقل اثر این روابط، اثر مثبت روانی است که در ادامه آن اثر مطلوب آن در حوزه رشد تولیدات نفتی و زیرمجموعه بیشتر خواهد بود. در این صورت بخش نفت نیازمند بازسازی زیرساختها و راهاندازی پروژه جدید خواهد بود که زمینه اصلی رشد در صنایع همخانواده را فراهم خواهد کرد. علاوه بر این در حوزه صادرات نیز ما تمهیداتی به عنوان یک تشکل درنظر گرفتهایم که برای فروش آنها در کشورهای خارجی بسترسازی کنیم. اگر این امر حاصل شود دو نتیجه خواهد داشت؛ نخست، رشد تولید داخل و در ادامه آن اشتغال و ارزآوری بیشتر، دوم توسعه بازار در ناحیه صادرات که باعث ارتقای استانداردهای بینالمللی و بالارفتن کیفیت محصولات داخل خواهد شد. بنابراین اگر ارتباط ما با همین کشورهای حوزه خلیج فارس بهبود یابد باتوجه به کیفیتی که در محصولات خود در مقایسه با سطح بینالمللی و بعضا اروپا سراغ داریم، طبیعتا این امر منجر به توسعه بازارهای صادراتی ما خواهد شد.
بازارهای هدف شما چه کشورهایی هستند؟
بازارهایی که ما تاکنون فعالیت و صادرات داشتهایم شامل ونزوئلا، کشورهای سیآیاس، روسیه، سوریه و عراق میشوند. در کشورهای حوزه خلیج فارس هم اقداماتی برای صادرات انجام گرفته است. اما به طور کل اینگونه بگویم که کیفیت کار سازنده ما به شکلی است که استانداردهای جهانی را میگذراند اما نمیتواند با عنوان و برند خود صادر شود.
تصور من این است که اگر دو مساله حل شود میتوانیم در بحث تجهیزات در مقام هاب منطقه قرار بگیریم. یکی موضوع تحریمهای بینالمللی است که باعث شده حتی نتوانیم ارز حاصل از صادرات را به سهولت و بدون ریسک جابهجا کنیم.
موضوع دوم این است که سیاست حمایت اصولی از تولیدکننده داخلی تداوم داشته باشد. لازم است این حمایت اصولی و معقول باشد نه حمایت طفیلی مانند آنچه در ارتباط با خودروسازها انجام دادهایم. اگر این حمایت طی ۵ تا ۱۰ سال ادامه یابد ما توانایی ساخت ۱۰۰درصد تجهیزات را داریم، هرچند ضرورتی ندارد که حتما همه قطعات را خود بسازیم اما باید دانش آن را داشته باشیم که هیچ زمانی پروژهای گرفتار نبود یک قطعه کوچک نشود. ایرانیها ثابت کردهاند که میتوانند، اگر یکسری ناملایمات وجود نداشته باشد.
آیا میتوانید به صورت مصداقی به برخی از این ناملایمات اشاره کنید؟
پیشپا افتادهترین آن که همین اواخر رخ داد؛ بانک مرکزی ارز تخصیص میدهد اما بانکها عمل نمیکنند. این موضوع ناگزیر مسیرهای ناسالم را جلوی پای متقاضیان قرار میدهد.
یکی دیگر بحث بیمه و مالیات است که سالیان سال وجود داشته است. من شخصا با هرگونه معافیت مالیاتی مخالف هستم، مالیات باید پرداخت شود اما اصول آن باید شفاف باشد. تولیدکنندهای که سرمایه خود را در بخش مولد اقتصاد قرار داده و اشتغال ایجاد کرده است، نباید به دلیل شناسنامهدار بودن و سهلالوصولی مالیات بیشتری بدهد. تولیدکننده باید بداند که باید به چه اندازه و به چه نسبت مالیات پرداخت کند. مشاهده میکنیم اداره دارایی توان پیدا کردن مؤدیان جدید را نداشته و اگرهم پیدا کرده بعضا قدرت کافی برای اخذ مالیات از آنها را نداشته است. برخی نهادها هستند که به هر دلیلی خود را معاف میدانند در حالی که بخش قابلتوجهی از اقتصاد را در اختیار دارند. اینها هیچ توجیهی برای این معافیت ندارند. در مقابل تمام فشار برای جبران این کمبود به تولیدکننده وارد میشود. به طور کل همه باید مالیات پرداخت کنند و هرکس هم تمکین نکرد باید جریمه شود. یکی دیگر از ناملایمات به سازمان تامین اجتماعی برمیگردد. من به عنوان کسی که واحد تولیدکننده دارم همیشه نگران پیامکهای سازمان تامین اجتماعی هستم و نیز نیازمند بازنگری جدی در قانون کار هستیم. این قانون بر اساس وقتفروشی نوشته شده که هیچ یک از طرفین (کارگر و کارفرما) از آن راضی نیستند. اگر این قانون حمایتی بود تا این حد با مساله مهاجرت نخبگان مواجه نبودیم. بنابراین از نظر من باید دستمزدها بر اساس بهرهوری تدوین شود و لازم هم نیست هر سال یکبار بلکه میتواند متناسب با بهرهوری افزایش یابد. هیچ کارفرمایی دوست ندارد کارگر خوب خود را اخراج کند مگر اینکه یا تولید دچار مشکل باشد یا کارگر بهرهوری نداشته باشد. باید متذکر شوم در حال حاضر یکی از نگرانیهای ما تامین نیروی انسانی کارآ است. زمانی مهندسان و پزشکان مهاجرت میکردند ولی اکنون تکنسینها و کارگران ماهر هم در حال خروج از کشور هستند. در حالی که نیروی انسانی یکی از مهمترین عوامل بهویژه در صنعت محسوب میشوند.
سرعتگیرهای توسعه صنعت شما چیست؟
ما در حال توسعه هستیم. مشکلاتی هم که مطرح کردم بیشتر برای کل اقتصاد بود. اولویتبندی خاصی برای این مسائل وجود ندارد و ممکن است اولویت هرکدام از نظر هر تولیدکننده و بخش خاصی متفاوت باشد. به طور کل باید بگویم ما نیازمند ثبات در اقتصاد هستیم که تولیدکننده بداند طی حداقل یکسال با چه شرایطی مواجه خواهد بود.
در خصوص تجهیزات صنعت نفت در کدام حوزه قویتر هستیم؟
محصولات ما تجهیزاتی است که بسیاری از آنها مشترک ساخته میشود، بنابراین اینکه بگویم در کدام حوزه قویتر است، آمار درستی نخواهد بود. هر کدام از اقلام دهگانه صنعت ما در همه صنایع مرتبط استفاده میشود. اما شاید بتوانم بگویم در پالایشگاهها پیشتاز بودهایم که دلیل آن هم به تنوع کمتر محصولات این بخش نسبت به پتروشیمیها برمیگردد، چراکه طبیعتا وقتی محصول تغییر میکند تجهیزات متنوعتری هم طلب میکند.
با شما موافق هستم. به نظر میرسد در حوزه پالایشگاهها به دلیل حساسیت بالای آن پیشرفت بیشتری داشتهایم. حالا چرا ما تبدیل به پالایشگاهساز به معنای واقعی کلمه نشدهایم؟
میتوان گفت ما این حوزه را تجربه نکردهایم هرچند توانایی ساخت پالایشگاه را در میان تولیدکنندهها و شرکتهای پیمانکاری خود داریم. این بحث اکنون در ونزوئلا مطرح است و فکر کنم قراردادی هم امضا شده و ما نیز آمادگی تامین قطعات آن تا ۸۵درصد پروژهها را داریم.
پس به نظر میرسد که مساله اصلی به تامین مالی برمیگردد؟
درست است. چون در ایران آنچنان میلی به ساخت پالایشگاههای کوچک وجود ندارد مگر اینکه بخش خصوصی وارد شود. چند مورد هم در جریان هستم که مجوز اخذ شده اما به دلیل نبود صرفه اقتصادی به سرانجام نرسیده است. مسائلی مانند تامین خوراک و امثالهم هم در این بین حکما وجود داشته است. اما در خارج کشور روی این موضوع اقدام شده و ما هم تامین قطعات آن را انجام دادهایم.
چه مزیتهایی در صنعت شما نسبت به کشورهای همسایه برای رقابت وجود دارد؟
نیروی مهندسی ما نسبت به سایر کشورها از نظر کیفیت و معلومات همسطح ولی از نظر قیمت پایینتر است. از نظر انرژی هم به دلیل منابع طبیعی غنی، مزیت بالایی داریم. ضمن اینکه بهطور مثال اگر یک تجهیز از اروپا به مقصد قطر صادر شود هزینه حملونقل بسیار بالایی خواهد داشت نسبت به اینکه از ایران حمل شود. اینها همه موجب خواهد شد که قیمت تمامشده محصولات ایرانی نسبت به کشورهای دیگر پایینتر باشد.