سقف نهایی عرضه نفت سعودی

خاویر بلاس، نویسنده بلومبرگ در گزارشی تعیین سقف نهایی برای تولید عربستان را موضعی جدید می‌داند و می‌گوید چنین وضعیتی برای اقتصاد جهانی به‌معنای یک دردسر در بلندمدت خواهد بود. به‌گفته او، دلیل اینکه سعودی‌ها حالا به محدودیت تولید خود اعتراف می‌کنند، شاید تغییرات اقلیمی و اثر آن بر تقاضا و صرفه اقتصادی تولید باشد. با این حال، شرایط فعلی بازار و روند رو‌به‌رشد تقاضا پس از همه‌گیری کووید-۱۹ نشان از نیاز بیشتر به نفت دست‌کم تا پایان دهه فعلی دارد. بنابراین، احتمالا محدودیت‌های زمین‌شناختی موجب چنین اعترافی شده است. درباره عواقب ناتوانی عربستان به‌عنوان یکی از ۳ قطب تولید نفت جهان به همراه آمریکا و روسیه، بلاس می‌گوید در اواخر دهه حاضر پیک تقاضا باید اتفاق بیفتد اما به این دلیل که دیگر عرضه بیشتری وجود نخواهد داشت.  

 اعتراف نفتی بن‌سلمان

در طول سفر جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به ریاض پایتخت عربستان، توجه ناظران کاملا بر اینکه آیا ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان با درخواست افزایش فوری تولید موافقت خواهد کرد یا خیر، متمرکز بود؛ با این حال، نکته بسیار مهمی که از نظر دور ماند اوج سطح تولید نفت عربستان بود. خاویر بلاس در گزارشی در بلومبرگ می‌گوید رقمی که به آن به عنوان پیک تاریخی تولید عربستان اشاره شد، بسیار پایین‌تر از چیزی بود که خیلی‌ها انتظار داشتند، حتی کمتر از چیزی بود که سعودی‌ها تابه‌حال مدعی می‌شدند. این موضوع با توجه به تشنگی جهانی برای سوخت‌های فسیلی به معنای دردسر برای اقتصاد جهانی در بلندمدت خواهد بود.

برای سال‌ها، وزیران نفت سعودی و دیگر مقامات خاندان سلطنتی یکی از مهم‌ترین سوالاتی را که بازار انرژی با آن مواجه است کنار می‌گذاشتند: بالاترین سطح بلندمدت تولید میادین نفتی عربستان چقدر است؟ گمانه‌ها حاکی از این بود که آنها همیشه می‌توانند بیشتر و برای مدت طولانی‌تری تولید کنند و اگر سعودی‌ها پاسخ پرسش مذکور را می‌دانستند، آن را مانند رازی پنهان می‌کردند. با این حال، شنبه گذشته محمد بن سلمان تقریبا اتفاقی پرده از این راز برداشت و آن هم اینکه حداکثر نهایی تولید این کشور ۱۳ میلیون بشکه در روز طی سال‌های پیش رو خواهد بود. 

او گفت: «پادشاهی (سعودی) نقش خود را در این مورد بازی خواهد کرد، همزمان که اعلام کرده ظرفیت تولید خود را تا ۱۳ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد و پس از آن عربستان هیچ ظرفیت اضافه‌ای برای افزایش تولید نخواهد داشت.»  بخش اول حرف بن سلمان چندان جدید نیست؛ چراکه در سال ۲۰۲۰ ریاض به شرکت نفت دولتی خود دستور داد تا به یک برنامه چندین‌ساله و چندین میلیارد دلاری برای بهبود حداکثر ظرفیت تولید به ۱۳میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۲۷ از ۱۲میلیون بشکه فعلی دست بزند. این پروژه در حال اجراست و اولین افزایش ظرفیت از سال ۲۰۲۴ هویدا خواهد شد و بخش بزرگ‌تر آن در ۳ سال پس از آن. اما بخش دوم گفته او مبنی بر سقف گذاشتن قطعی بر ظرفیت نهایی تولید که بسیار پایین‌تر از گفته‌های پیشین مقامات این کشور بود کاملا نو بود.

پیشتر در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ در طول دوره توسعه بزرگ قبلی ریاض، این پادشاهی برنامه‌ای برای افزایش ظرفیت استخراج نفت تا ۱۵ میلیون بشکه در روز در صورت لزوم داشت. آنها حتی این رقم بسیار بالا را هم به عنوان سطح نهایی اعلام نکردند. برای مثال، مدیران آرامکو در سال ۲۰۰۴ به اندیشکده CSIS در واشنگتن گفتند که این شرکت می‌تواند تولید را در صورت نیاز در سطوح ۱۰، ۱۲ و ۱۵ میلیون بشکه برای ۵۰ سال هم حفظ کند.

 تغییرات اقلیمی؛ دلیل تعیین سقف تولید؟

شاید یک دلیل برای اینکه عربستانی‌ها حالا سقف تولید پایین‌تری را اعلام می‌کنند، تغییرات اقلیمی باشد. ریاض که در مورد رشد آتی تقاضای نفت اطمینان ندارد، ممکن است طی محاسبه به این نتیجه رسیده باشد که هزینه میلیاردها دلار برای ایجاد ظرفیت جدید شاید لازم نباشد. محمد بن سلمان در گفته‌های خود از «اهمیت اطمینان‌بخشی به سرمایه‌گذاران» سخن به میان آورده که سیاست‌ها تهدیدی برای سرمایه‌گذاری‌شان نخواهد بود. بلاس می‌گوید بعید است که منظور بن سلمان سرمایه‌گذاران وال‌استریت باشد، بلکه حرف او منافع عربستان سعودی را نیز در بر می‌گیرد.  یک دهه پیش، علی‌النعیمی، وزیر انرژی وقت این کشور گفته بود عربستان سعودی «خوش‌شانس» خواهد بود اگر بتواند اوایل دهه ۲۰۲۰ بیش از ۹میلیون بشکه در روز استخراج کند.

او ادامه داد: «بر اساس همه تخمین‌هایی که من دیده‌ام، از جمله پیش‌بینی خودمان، در سال ۲۰۳۰ یا ۲۰۴۰ هیچ تقاضایی برای نفت ما برای تولید بیش از ۱۱میلیون بشکه در روز نخواهد بود.» با این حال، شرایط برای عربستان بهتر پیش رفته و آرامکو ماه میلادی آینده تولید خود را به بالای ۱۱میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد.  حال اگر تقاضا واقعا در سال‌های پیش‌ر‌و قوی‌تر از چیزی باشد که عربستان اکنون پیش‌بینی می‌کند، این کشور ممکن است به‌سادگی برنامه‌های سرمایه‌گذاری خود را اصلاح و اعلام کند که می‌تواند تولید را بیشتر افزایش دهد. اما محمد بن سلمان بسیار قطعی از تعیین مرز ۱۳میلیون بشکه‌ای سخن گفت. اگر پول عامل محدودکننده نیست، پس باید ساختارهای زمین‌شناختی باشد.

 مانع زمین‌شناختی میادین عربستان

سال‌ها عربستان میادین نفتی جدیدی را به مدار وارد کرده تا کاهش طبیعی نرخ تولید ذخایر قدیمی‌اش را جبران کند و به میدان غوار به عنوان بزرگترین میدان نفتی جهان اجازه دهد در نرخ پایین‌تری از تولید فعالیت کند. از آنجایی که این کشور به دنبال افزایش ظرفیت تولید و نه صرفا جبران کاهش طبیعی بازدهی است، آرامکو به‌طور فزاینده‌ای به سمت مخازن دریایی بسیار پرهزینه‌تر حرکت کرده است. خود غوار هم بسیار کمتر از چیزی که بازار فرض می‌کرد تولید می‌کند. برای سال‌ها باور بر این بود که این میدان می‌تواند در حدود ۵میلیون بشکه در روز نفت تولید کند، اما در سال ۲۰۱۹ آرامکو افشا کرد که بیشینه ظرفیت غوار ۸/ ۳میلیون بشکه بوده است.  اگر مانع تولید، مباحث زمین‌شناختی و نه بدبینی در مورد تقاضای آینده باشد، اگر مصرف قوی‌تر از انتظار فعلی از آب درآید، دنیا با دوره پرچالشی مواجه است. فعلا پیک تولید نفت عربستان نسبتا موضوعی دور است، دست‌کم ۵ سال تا آن وقت هست. مساله فوری‌تر این است که آیا ریاض می‌تواند تولید فعلی خود را بالای ۱۱میلیون بشکه در روز حفظ کند؛ سطحی از تولید که در تاریخش فقط ۲ بار به‌ دست آمده و مدت کوتاهی پایدار مانده، چه برسد به افزایش آن. اما اوج تولید نزدیک به اواخر دهه و شاید حتی زودتر از آن اهمیت خواهد داشت.

 دوراهی پیک تقاضا

با وجود صحبت‌های گسترده در مورد پیک تقاضای نفت، حقیقت این است که حداقل فعلا مصرف به رشد خود ادامه می‌دهد. جهان به‌شدت به ۳ کشور برای نفت وابسته است: آمریکا، عربستان و روسیه. آنها با همدیگر مسوول تولید تقریبا ۴۵درصد از عرضه جهانی نفت هستند. سرمایه‌گذاران آمریکایی تمایل چندانی برای تامین مالی یک بازگشت به دوران «حفاری کن، عزیزم، حفاری کن» ندارند و رشد تولید این کشور در حال حاضر آهسته‌تر از دهه ۲۰۱۰ است. روسیه با چشم‌انداز تیره‌تری مواجه است چراکه تحت تحریم‌های غربی توانایی تولیدش محدود می‌شود. بلاس نتیجه‌گیری می‌کند که در عصر تغییرات اقلیمی، به‌طرز طنزآلودی تولید نفت سعودی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. ریاض حالا علنی محدودیتی برای توانایی تولید آینده خود تعیین کرده است. تقاضای نفت به اوج خواهد رسید اما به دلیل اینکه عرضه اضافی وجود نخواهد داشت. در نهایت، این به فقط ۲ راه انجام می‌شود: به‌طور داوطلبانه از طریق شیفت به منابع کم‌کربن انرژی مانند برق هسته‌ای و بادی؛ یا به اجبار و از طریق فشار قیمت‌های نفت بالاتر، تورم سریع‌تر و رشد اقتصادی کندتر. اگر راه اول را انتخاب نکنیم، ناچار به گام نهادن در مسیر دوم خواهیم بود.