«دنیایاقتصاد» حواشی جدید پیرامون بحران انرژی لبنان را زیر ذرهبین برد
از ادعا تا تکذیب صدور گاز اسرائیل به لبنان
ارسال گاز اسرائیل به لبنان؟
رسانههای اسرائیلی گزارش کردهاند که اسرائیل توافقنامهای را امضا کرده است که بهطور غیرمستقیم گاز طبیعی را در میانه بحران انرژی لبنان، به این کشور ارسال میکند. کانال۱۲ اسرائیل در یک گزارش تلویزیونی بدون اشاره به منابع خود مدعی شده است که این قرارداد با میانجیگری عاموس هوکشتاین، فرستاده ویژه ایالاتمتحده و هماهنگکننده ویژه امور انرژی بینالملل در اواخر هفته به شکل مخفیانه امضا شده است. مبتکر این توافق، هوکشتاین، در گذشته میانجیگر آمریکا در زمینه مذاکرات ترسیم مرزهای میان لبنان و سرزمینهای اشغالی بوده است.
در این گزارش همچنین آمده است که اسرائیل قرار است از میدان گازی دریایی لویاتان به اردن گاز صادر کند و این گاز از اردن به سوریه و سپس به لبنان منتقل خواهد شد. با این حال گفته شده که این اقدام مستلزم تعمیر و گسترش خط لوله گازی است که از سوریه به لبنان میرود و این امر ممکن است چند سالی زمانبر باشد.
رسانههای اسرائیلی همچنین میگویند که علاوهبر تایید آمریکا، این توافق با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه نیز هماهنگ شده است. آنها همچنین مدعی شدهاند که هدف از این توافق، ارائه راهکار جایگزینی به لبنان، برای عدمدریافت سوخت از ایران طراحی شده است.
این دومین ابتکار برای مقابله با بحران انرژی لبنان و آنچه گروههای سیاسی و دولتهای منطقه قدرتگیری حزبالله میدانند، طی ماههای اخیر است. وزرای انرژی مصر، اردن، سوریه و لبنان در ماه سپتامبر با طرحی برای انتقال گاز مصر و برق اردن به لبنان از طریق خاک سوریه موافقت کردند، تا شاید بدین ترتیب هم بحران اقتصادی و انسانی لبنان اندکی کنترل شود و هم از نفوذ فزاینده حزبالله جلوگیری شود.
تکذیب صریح وزارت انرژی لبنان
با این حال خبرگزاری فارس به نقل از شبکه المنار گفت که وزارت انرژی لبنان قاطعانه از کذببودن گزارش کانال۱۲ تلویزیون اسرائیل مبنیبر موافقت آمریکا با توافقنامه واردات گاز از فلسطیناشغالی به لبنان خبر داد. در بیانیه وزارت انرژی لبنان آمده، در توافق گازی میان دولت لبنان و دولت مصر که بر روی آن کار میشود به شکلی صریح عنوان شده که این گاز از مصر است، مصر مقادیر زیادی از این گاز را در اختیار دارد و داخل کشور خودش صدبرابر آنچه که قرار است برای لبنان تامین کند، مصرف میکند؛ بنابراین بخش کوچکی از تولید خود را در اختیار لبنان قرار خواهد داد.
در ادامه این بیانیه عنوان شده، این گاز از اردن عبور خواهد کرد و سپس به سوریه میرسد تا در پایان خط لوله از آن استفاده شود. بر اساس توافقنامه تزانزیت و سوآپ مقادیر موازی گاز از میدانهای گازی در حمص به ایستگاه دیرعمار در شمال لبنان وارد میشود تا برای تامین برق شهروندان لبنانی مورد استفاده قرار گیرد. وزارت انرژی لبنان همچنین تاکید کرده اخبار منتشرشده مبنیبر آنکه این گاز اسرائیلی است کاملا کذب است.
بحران انرژی ویرانگر
لبنان در حال تجربه یکی از بدترین بحرانهای مالی تاریخ است و این کشور که در دهههای گذشته بهندرت رنگ آرامش و ثبات را به خود دیده، بهدنبال راهی برای خروج از انسداد سیاسی، بحران اقتصادی و انسانی خود است. پول ملی این کشور در مدت زمان این بحران، بیش از ۹۰درصد ارزش خود را از دست داده و عملا بیارزش شده است. از سوی دیگر پساندازهای مردم در بانکها محبوس شده و سیل نیروی کار مهاجر از این کشور به نقاط مختلف جهان و بالاخص کشورهای عربی چون امارات روانه است. بانک جهانی معتقد است که بحران کنونی لبنان یکی از بیسابقهترین بحرانهای اقتصادی است که از دهه۱۸۵۰ میلادی تاکنون در پهنه جهان به چشم دیده شده است.
کمبود شدید سوخت در این کشور منجر به ازکارافتادن زیرساختهای تامین سوخت و انرژی این کشور شده است و در سالهای اخیر تحتتاثیر کشمکشهای داخلی، دخالت کشورهای خارجی، تحریمهای شدید ایالاتمتحده و فساد گسترده دولتی و حکومتی در همه جناحها، به پرتگاه بحرانهای ناتمام سقوط کرده است. این کشور به دلیل عدمامکان برآوردهکردن شروط دولتهای غربی، عربی و نهادهایی چون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول دیگر کمکهای اقتصادی نیز دریافت نمیکند. در چنین شرایطی اقتصاد وابسته به کمکهای خارجی لبنان دچار فروپاشی شده بود که انفجار عظیم بیروت این کشور را به قهقرای بحرانهای دومینووار و ناتمام کشاند.
دیانا کیسی، از اعضای ارشد ابتکار نفت و گاز لبنان و کارشناس مدیریت انرژی میگوید که لبنان برای تامین انرژی موردنیاز خود بهحدود ۳۶۰۰ مگاوات برق نیاز دارد، در حالیکه این کشور در حالحاضر تنها ۷۰۰ مگاوات برق تولید میکند، در واقع شرکت برق دولتی الکتریسیته دولیبان (Electricité du Liban) در حالحاضر تنها قادر است روزانه بهمدت ۲ساعت برق موردنیاز کشور را تولید کند، در حالیکه برخی از نقاط این کشور مطلقا در خاموشی بهسر میبرند و در بسیاری از مواقع تامین ۲ ساعته برق نیز در شهرهای نزدیک به نیروگاهها عملا غیرممکن شده است.
این بدان معناست که در ۲۲ ساعت باقیمانده در روز برای تامین برق تنها میتوان بهژنراتورهای دیزلی خصوصی اتکا کرد. این افزایش وابستگی بهتولیدکنندگان برق کوچک و خصوصی از یکسو، شکاف طبقاتی را بهشدت افزایش داده و امکان تامین انرژی تنها به امتیازی برای ثروتمندان تبدیل شده؛ از سوی دیگر کمبود و گرانی گازوئیل نیز امکان تامین برق را عملا برای همان تولیدکنندگان خصوصی و کوچک دشوار کرده است. لبنانیها برای خرید گازوئیلی که نایاب شده، حتما باید دلار داشته باشند؛ درحالیکه مشتریانشان با پول ملی بیارزش لبنان هزینههای خود را پرداخت میکنند و دلار هم بهاندازه همان گازوئیل در لبنان نایاب شده است.
تلاشی برای مقابله با حزبالله و ایران
به نظر میرسد طرح امنیتی مدنظر آمریکا برای خروج از خاورمیانه، توجه ویژهای به لبنان دارد؛ امری که بیتردید تحتتاثیر فشار دولتهای عرب منطقه و اسرائیل است. قدرت حزبالله در لبنان کنونی به گونهای است که بهطور مستقل از ایران چندین محموله سوخت وارد کرد و برای این امر، از بندر بانیاس سوریه استفاده کرد. محمولههایی که ایران از طریق نفتکش برای مقابله با بحران سوخت در لبنان ارسال شد، گرچه نتوانست بحران بسیار عمیق و ریشهدار لبنان را پایان ببخشد، اما زنگ خطری بسیار جدی برای کشورهای عربی و در راس آنها عربستانسعودی و اسرائیل بهصدا درآورد. این ارسال سوخت با اعتراض برخی از کشورهای عربی، آمریکا، اسرائیل، گروههای سیاسی رقیب حزبالله و حتی نجیب میقاتی، نخستوزیر کنونی لبنان همراه شده است.
میقاتی نگران نقض تحریمها علیه ایران است و با توجه به آنکه معافیتی برای تحریمهای سزار علیه سوریه و خرید انرژی از ایران برای لبنان در نظر گرفته نشده است، این کشور بیم داشت که واردات سوخت از ایران از طریق خاک سوریه به فشار اقتصادی مضاعف علیه لبنان منجر شود و کشور بیش از پیش منزوی شود، چراکه دولتهای عرب منطقه با همراهی کشورهای غربی مانند فرانسه و آمریکا بهدنبال آن هستند تا قدرت حزبالله و نفوذ ایران در لبنان را کاهش دهند.
از سوی دیگر نیز باید مدنظر داشت که چنین اقدامی و واردات بنزین، مازوت و گازوئیل از ایران و توزیع رایگان آن به بیمارستانها و عرضه ارزان به نیروگاههای خصوصی، به افزایش نفوذ حزبالله در برخی از مناطق لبنان و بالاخص در جنوب این کشور کمک میکند.
هر چند که بحران لبنان با واردات چند نفتکش سوخت از ایران بهصورت موقتی حل شد و باید اتفاقات دیگری رخ دهد تا این بنبست به پایان برسد، از همینرو ایران بارها اعلام آمادگی کرده تا در صورت نیاز دولت لبنان، مستقیما به این کشور سوخت و خوراک موردنیاز نیروگاهها برای تامین برق را ارسال کند.
اعراب و روسیه بهدنبال چه هستند؟
در طرف دیگر، کشورهای عرب منطقه بهدنبال دور کردن سوریه و لبنان از ایران هستند. امری که بسیار دشوار بهنظر میرسد و پیششرط آن در لبنان، تضعیف گروه حزبالله است. لبنان که در سالهای اخیر زمین بازی و دخالت قدرتهای منطقهای و جهانی بوده است، حالا در بحث رفع بحران انرژی خود نیز با چالش دخالتها، رقابتها و منافع قدرتهای جهانی و منطقهای مواجه شده است. کشورهای عربی که در سالهای اخیر برای کاهش نفوذ ایران در بیروت و قدرتگیری هر چه بیشتر حزبالله دست به هر اقدامی زدند، حالا حزبالله را در لبنان قویتر از هر زمان دیگری یافتهاند و از همینرو، بهدنبال اجرای ایدههای جدیدی در این کشور برای دستیابی به اهداف منطقهای خود هستند. ابتکار مصر با همراهی اردن و سوریه یکی از این اقدامات است تا شاید به این ترتیب زمینه انجام اقداماتی بیشتر علیه حزبالله و سوخت صادراتی ایران فراهم شود. البته مصر نیز قرار نیست که گاز چندان زیادی را در اختیار لبنان قرار دهد، اما اهمیت این توافق در وارد کردن سوریه به این همکاری بود. بشار اسد که توانست حکومت خود را سالها پس از آغاز بهارعربی در سوریه حفظ کند و عملا حاکمیت خود را با کمک ایران و روسیه تضمین کند، حالا بهدنبال خروج از انزوای بینالمللی و منطقهای شدیدی است که با آن دست بهگریبان است.
از همینرو، روسیه بهعنوان متحد استراتژیک و تاریخی سوریه از قراردادهای ارسال گاز به لبنان از طریق خاک این کشور حمایت میکند. هرچند این قراردادها نه تاثیری بر جبران کمبود گاز سوریه دارند و نهچندان منافع اقتصادی چشمگیری را با خود به همراه دارند، اما بازگشت همکاریهای اقتصادی با کشورهای عرب و تلاش آنها برای عادیسازی روابط با دولت بشار اسد، فرصت طلایی به دولت سوریه برای خروج از انزوا در جهان عرب و فضای بینالمللی داده است.
به نظر میرسد ادعای تلویزیون اسرائیلی درباره نظر مثبت روسیه به ارسال گاز اسرائیل از طریق سوریه به لبنان نیز از همین دیدگاه نشات میگیرد. ولادیمیر پوتین میداند که همکاری با کشورهای عرب و همسایگانی که خود مشتاق به بازگشت حکومت بشار اسد به جهان عرب هستند، به بازسازی هرچه بیشتر و ثبات در این کشور ویران شده کمک خواهد کرد. از طرف دیگر نیز روسیه بهخوبی میتواند به دولت سوریه بیاموزد که از چنین خط لولهای چگونه میتواند استفادههای سیاسی و ژئوپلیتیک کند، امری که روسها در آن تخصص دارند. به این ترتیب، بهنظر میرسد در صورتیکه در آینده هم اگر بحث چنین توافقهایی مطرح شود، بعید نیست که اسد با تشویق یا فشار روسیه از این فرصت برای بازگشت به جمع رهبران عرب و خروج سوریه از انزوا استفاده کند. بحران در لبنان، این فرصت را به سوریه داده تا حتی بتواند در برابر تحریمهای شدید سزار معافیت دریافت کند و این فرصتی نیست که اسد به آن پشت کند.