اکونومیست تحلیل کرد
نگرانی اوکراین از سیاست گازی روسیه
پوتین در ماه جولای مقالهای نوشت و در آن روسیه و اوکراین را یک ملت واحد خطاب کرد. از آنجایی که او قبلا کریمه، یکی از نواحی اوکراین را ضمیمه خود کرده و از تسخیر بخش بزرگی از شرق اوکراین توسط جداییطلبان قومی روسیه حمایت کرده است، اوکراینیها تهدیدهای او را جدی میگیرند. در ماههای مارس و آوریل پوتین بیش از ۱۰۰هزار سرباز را قبل از بازگرداندنشان در مرز جمع کرد. حالا با نزدیکشدن زمستان اوکراینیها نگرانی دیگری دارند؛ اینکه روسیه دوباره گاز را به رویشان قطع کند.
در سال ۲۰۰۹ پوتین جریان گاز از طریق اوکراین را به مدت دو هفته قطع کرد. این اقدام هزینه زیادی برای روسیه داشت، چراکه گاز این کشور برای رسیدن به اروپا باید از اوکراین عبور کند، اما بهزودی ممکن است بتواند از طرق خط لوله جدید نورداستریم۲، که اوکراین را دور میزند، گاز را به آلمان برساند. زمانیکه این خط لوله راهاندازی شود میتواند هر زمان که بخواهد عرضه به اوکراین را قطع کند. از نظر فنی، اوکراین گاز را مستقیما از روسیه خریداری نمیکند، بلکه از کشورهای پاییندستی چون مجارستان میخرد. در واقع به دلیل مشکلات انتقال، گاز روسیه را از شرق میگیرد و جایگزین گاز خود میکند که در غرب اوکراین تولید میشود، بنابراین اگر جریان گاز به سمت اوکراین متوقف شود شرق این کشور با مشکل مواجه خواهد شد. اورزولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، ۱۲ اکتبر در کییف، به اوکراینیهای اطمینان داد که اروپا از استقلال انرژی آنها حمایت خواهد کرد ولی اوکراینیها مطمئن نیستند. ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، بهدنبال سرپناهی برای کشورش در داخل ناتو و اتحادیه اروپاست ولی این کار شدنی نیست. اعضای ناتو نمیخواهند کشوری که روسیه قبلا به آن حمله کرده است را به سیاست «حمله به یکی از ما، حمله به همه ماست» داخل کنند. اتحادیه اروپا نیز برای پذیرفتن کشورهای فاسد کمونیست سابق چون مجارستان بهاندازه کافی مشکل دارد. غرب تمایل دارد از اصلاحات در اوکراین حمایت کند، ولی انجام آن آسان نیست. فساد در این کشور شایع است. اولیگارشها بر اقتصاد مسلط هستند؛ دو حزب بزرگ این کشور را کنترل میکنند و قانونگذاران را در اختیار دارند. صندوق بینالمللی پول نیز برای فرستادن پول به کشوری که در آن میلیاردها دلار بدون مجازات به سرقت رفته است، تردید دارد.
البته باور عمومی در اوکراین نیز تغییر کرده است. تا پیش از جنگ، دو سوم مردم در شهر ماریوپول حامی یک حزب طرفدار روسیه بودند. حالا اما این سهم به نصف آن زمان تقلیل یافته است. حمله پوتین موجب شد مردمی که او ادعا میکرد در حال دفاع از آنهاست، با او بیگانه شوند. این به معنای یک «جنگ هیبریدی» در دونباس است. در این منطقه حکومت روسیه، جامعه محلی روستبار را تحریک کرد تا خواستار الحاق منطقه شوند، اقدامی که در ماریوپول جواب نمیدهد.
با وجود این اما روسیه هنوز نبض ماریوپول را در دست دارد. حجم کالاهایی که در بنادر این شهر ترخیص میشوند، از سال ۲۰۱۲ تاکنون نصف شده است. دلیل نخست آن جنگ بوده و دلیل دوم این است که پوتین دسترسی کشتیهای بزرگ به آنجا از طریق دریای سیاه را دشوار ساخته است.
یکی از نشانههایی که چگونه اولیگارشها اوکراین را تضعیف میکنند، در بازار خردهفروشی گاز قابل مشاهده است. بسیاری از خانههای اوکراینیها گاز مورد نیاز خود را از شرکتهایی تهیه میکنند که کنترل آنها در دست دیمیتری فیرتاش است. او غول صنعت انرژی است که روابط نزدیکی با روسیه دارد. وی در حالحاضر در وین زندگی میکند اما در تلاش است تا با استرداد خود به آمریکا بهخاطر اتهامات فساد مبارزه کند. شرکتهای او بدهیهای عظیم پرداختنشده به شرکت عمدهفروشی دولتی «نفتوگاز» دارد. این پولی است که میتوانست صرف افزایش تولید گاز داخلی در اوکراین شود. از سوی دیگر مدیرعامل جدید شرکت «نفتوگاز» که از سوی زلنسکی برای این سمت انتخاب شده است، موافقت کرده است که پول قابلتوجهی به دولت بپردازد و بدین ترتیب به رئیسجمهوری اوکراین کمک خواهد شد که بتواند در دوران ریاستجمهوری خود دستور ساخت جادهها را بدهد، اقدامی که بین مردم بسیار محبوب است، اما اگر پوتین سیاستهای خود در رابطه با خطوط لوله گازی را سختگیرانه کند، اوکراین برای خرید تجهیزات ضروری خود با مشکل مواجه خواهد شد.