قیمت طلای سیاه چگونه میتواند از ۱۰ دلار تا بیش از ۱۰۰ دلار نوسان کند؟
پیشبینی غیرمعمول از بازار نفت
این پیشبینی عجیب که آینده سیاهی را برای صنعت نفت و به خصوص کشورهای وابسته به نفت ترسیم میکند درست در مقابل پیشبینی نفت ۱۰۰ دلاری پیر اندیرون، مدیر یکی از صندوقهای پوشش ریسک و یکی از معاملهگران بزرگ بازار نفت قرار دارد که در تابستان امسال مطرح شد. «چهار شرط نفت ۱۰۰ دلاری» عنوان گزارشی است که پیرامون پیشبینی اندیرون در «دنیای اقتصاد» به چاپ رسیده است.دو پیشبینی عجیب درباره آینده قیمت نفت که یکی در تابستان انتظار نفت ۱۰۰ دلاری را مطرح میکند و دیگری در پاییز رسیدن قیمت نفت به ۱۰ دلار را در آیندهای کوتاه هشدار میدهد، در حالی وجود دارد که «اوج تقاضای نفت» و زمان فرا رسیدن آن میتواند نقطه عطفی برای تحقق هر کدام از این پیشبینیها باشد. در این میان پیشبینیهای میانهای نیز وجود دارد که با اشاره به رشد تولیدات شیل و گسترش خودروهای برقی، تاکید دارد که قیمت نفت برای سالهای طولانی روی ۵۰ دلار بر بشکه قرار خواهد داشت. همچنین برخی تحلیلگران عقیده دارند قیمتهای فعلی برای نفت منطقی است و نفت ۱۰۰ دلاری که در مقطعی نه چندان طولانی بر بازار نفت حاکم بود، یک استثنا بوده و نباید انتظار بازگشت آن را داشت.
ایده نفت ۱۰ دلاری از کجا آمد؟
واتلینگ که پیشبینی او از رسیدن قیمت نفت به ۱۰ دلار طی شش یا هشت سال آینده توجهها را به خود جلب کرده است، اگرچه تاکید دارد که «انتظار کاهش شدید قیمت نفت در هفتهها یا ماههای آینده را ندارد» اما معتقد است که «نقش وسایل نقلیه الکتریکی در بلندمدت بسیار مهم و تأثیرگذار است»، چراکه حدود ۷۰ درصد از نفت جهان برای بخش حملونقل مورداستفاده قرار میگیرد.اشاره به نقش وسایل نقلیه الکترونیکی و گسترش روزافزون آنها و همچنین افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در زمینه تولید انرژیهای تجدیدپذیر درحالی نقطه اتکا واتلینگ برای پیشبینی نفت ۱۰ دلاری است که در مقابل، دیگر تحلیلگران عقیده دارند نمیتوان تنها با در نظر گرفتن یک عامل، سرنوشت بازار نفت را رقم زد. این نکتهای است که پیر اندیرون در پیشبینی خود از نفت ۱۰۰ دلاری به آن اشاره کرده بود.اندیرون درحالی تابستان امسال اعلام کرد «بر این باور است که تا سال ۲۰۲۰ نفت بار دیگر به ۱۰۰ دلار باز خواهد گشت» که به این نکته نیز تاکید داشت که «من براساس احتمال کاهش تقاضا برای نفت بهدلیل گسترش خودروهای برقی یا کاهش هزینههای تولید معامله نمیکنم. مولفههای دیگری نیز در بازار وجود دارند.»
ارتباط پایان عصر نفت و پیشبینیهای عجیب
«پایان عصر نفت» و زمان فرارسیدن آن اتفاقی است که میتواند گره از پیشبینیهای عجیب برای قیمت نفت باز کند. با این حال آنطور که بررسیها نشان میدهد، به نظر میرسد «دوران نفت» در آیندهای نزدیک پایان نخواهد یافت، چراکه نگاهی به گذشته نشان میدهد تا کنون هیچکدام از تاریخهای تعیین شده برای به پایان رسیدن دوران نفت، به واقع زمانی برای اوج تقاضا یا عرضه نفت نبودهاند. اما نگاهی به روند پیشبینیها از آینده قیمت نفت نشان میدهد هرکدام از پیشبینیهای متعادل، بدبینانه و خوشبینانه در این زمینه، با «پایان عصر نفت» ارتباط مستقیم دارند. تاکنون هیچکدام از افراد و شرکتهای بینالمللی قادر به شناسایی زمانی برای پایان عصر نفت نبودهاند و تلاش آنها برای ارائه یک تاریخ قطعی ناکام مانده، اما دستکم این موضوع روشن است که هر کدام از این دو واقعه، یعنی «پیک عرضه» یا «پیک تقاضا» میتوانند اثر مشخصی بر قیمت نفت در آینده داشته باشند.
سه سناریو از آینده قیمت نفت
پیشبینیهای میانه از آینده قیمت نفت که رقم ۵۰ دلار را برای آیندهای بلندمدت مطرح میکنند، این مفهوم را در دل خود دارند که چنانچه عرضه و تقاضا پا به پای هم پیش رفته و از یکدیگر فاصله نداشته باشند، میتوان امیدوار بود حتی با وجود رشد تولیدات شیل و همچنین گسترش خودروهای الکتریکی، طلای سیاه در مقاطع قیمتی فعلی باقی بماند. به این ترتیب چنانچه همزمان با رشد تولید نفت، تقاضا برای این ماده اولیه نیز رشد داشته باشد میتوان به آیندهای متعادل برای بازار نفت امیدوار بود، بهخصوص آنکه کشورهای عضو و غیرعضو اوپک درحال تلاش برای خارج کردن مازاد عرضه از بازار نفت و ایجاد تعادل هستند.
اما چنانچه پیک عرضه زودتر از پیک تقاضای نفت خام فرا برسد، میتوان شاهد تحقق پیشبینیهای خوشبینانه مانند نفت ۱۰۰دلاری بود. یکی از عواملی که باعث ایجاد نگاه خوشبینانه در پیشبینی آینده قیمت نفت شده است، افت قیمت نفت در سالهای گذشته و کاهش سرمایهگذاری در پروژههای تولید و اکتشاف نفت خام بوده است. آژانس بینالمللی انرژی اخیرا در گزارشی اعلام کرده است «در سه سال گذشته سرمایهگذاری در بخش انرژی همزمان با کاهش سود در صنعت نفت، ۲۰ درصد کاهش نشان داده است.» در پی این اتفاق آژانس هشدار داده است که «کاهش سرمایهگذاری جهانی در بخش صنعت نفت زمانی که بهای نفت در بازار جهانی رو به افزایش بگذارد، جهان را با کمبود انرژی روبهرو خواهد کرد.» از نگاه برخی کارشناسان این اتفاق بعید بهنظر نمیرسد به خصوص اینکه طبق گزارش «چشمانداز بینالمللی انرژی»، «نفت در سال ۲۰۴۰ همچنان بزرگترین سهم را در سبد انرژی جهان خواهد داشت.» به این ترتیب ممکن است بازار نفت در سالهای آینده یک غافلگیری بزرگ به همراه داشته باشد.
در مقابل این نگاه خوشبینانه، این دیدگاه مطرح است که با تداوم رشد تولید طلای سیاه از سوی تولیدکنندگان نفت شیل و گسترش روزافزون خودروهای الکتریکی، تقاضا پیش از عرضه به پیک خود خواهد رسید و این زمانی است که باید در انتظار نفت ۱۰ دلاری بود. ثابت بودن تقاضا برای نفت خام یا آغاز روند کاهشی آن زمانی جدیتر بهنظر میرسد که اخیرا تئوری حذف خودروهای بنزینی و دیزلی از سوی چین و برخی کشورهای توسعه یافته با جدیت در حال پیگیری است. در واقع اگرچه مطابق برخی محاسبات، ممکن است تا سال ۲۰۲۵ رشد وسایل نقلیه الکترونیک با آهنگ فعلی، کاهش روزانه یک میلیون بشکهای تقاضا برای نفت خام را به همراه داشته باشد اما چنانچه رشدی سریعتر و فراتر از انتظار برای این تکنولوژی رقم بخورد، بعید نیست پیشبینیهای بدبینانه دامان بازار نفت را بگیرد.
آرامکو و نفت ۱۰ دلاری
اما پیشبینی نفت ۱۰ دلاری که اخیرا مطرح شده است، در شرایطی میتواند بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت را با مصائب فراوانی همراه کند که بیش از همه ممکن است عربستان سعودی را تحت تاثیر قرار دهد. علت تاثیرپذیری بیشتر عربستان سعودی از کاهش قیمت نفت، برنامه آنها برای فروش بخشی از سهام آرامکو است. سعودیها براساس برنامه «سعودی ۲۰۳۰» که محمد بنسلمان، ولیعهد جوان عربستان مبتکر آن است، قصد دارند در سال آینده میلادی ۵ درصد از سهام آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی) را به فروش برسانند. برخی تحلیلها این موضوع را مطرح میکنند که علت اصلی پیگیری کاهش تولید از سوی عربستان سعودی، رشد قیمت نفت و آماده کردن شرایط قیمتی برای فروش سهام آرامکو است زیرا فروش سهام در قیمتهای پایین، عملا سودی برای سعودیها به همراه نخواهد داشت.
در چنین شرایطی واتلینگ درباره فروش سهام شرکت نفت دولت عربستان سعودی در بازار سهام بینالمللی به سیانبیسی گفته است: «فکر میکنم آنها باید هرچه سریعتر و قبل از اینکه نفت به ۱۰ دلار به ازای هر بشکه برسد، سهامشان را بفروشند.»اما نگرانی از نفت ۱۰ دلاری در افق هشت سال آینده درحالی وجود دارد که در عین حال برخی تحلیلها تاکید دارند «پایان عصر نفت تا پیش از سال ۲۰۶۰ فرا نخواهد رسید.» با وجود فاصلهای که این دو پیشبینی با یکدیگر دارند اما هیچکدام از آنها بعید به نظر نمیرسند زیرا بازار نفت بارها نشان داده است که با وجود پیشبینیها و تحلیلهای دقیق، مسیری را در پیش گرفته که همگان را غافلگیر کرده است.
ارسال نظر