دژاووی ناقص حوثی-سعودی در بازار نفت

 دیوید فیکلینگ، نویسنده بلومبرگ در یک یادداشت به تفاوت‌های دو رویداد مذکور پرداخته و می‌گوید؛ دلیل ناپایداری جهش قیمتی نفت را می‌توان در سه عامل جست و جو کرد. ابتدا اینکه به‌نظر نمی‌رسد تهاجم حوثی‌ها موجب توقف تولید در عربستان شده باشد، حال آنکه رویداد سال ۲۰۱۹ باعث شد حدود ۵ میلیون بشکه از تولید روزانه بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان کاسته شود. مورد دوم حجم کسری بازار نفت است که در آن برهه بسیار بیشتر از بازار تازه ریکاوری‌شده فعلی بود. علاوه بر این، وضعیت ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه و به‌خصوص دو کشور یمن و عربستان با آن زمان تفاوت‌های اساسی دارد. تلقی اولیه بسیاری از سرمایه‌گذاران و بازیگران بازار نفت در سپتامبر ۲۰۱۹ این بود که حمله حوثی‌ها ممکن بود جرقه تشدید جنگ را در منطقه بزند. با این حال‌ اکنون چنین برداشتی وجود ندارد زیرا هم آمریکا با ریاست جمهوری بایدن حمایت کمتری از دولت سعودی در جنگ یمن دارد و هم اینکه با وجود ادامه درگیری‌ها بین دو کشور، از ۱۱ ماه گذشته که عربستان آتش‌بس اعلام کرده، تعداد تلفات جنگ بسیار کمتر از گذشته است.

   دژاووی نفتی

باید احساسی شبیه دژاوو به بازار نفت دست داده باشد چراکه مانند سپتامبر ۲۰۱۹ که شبه‌نظامیان حوثی در یمن به یک تاسیات نفتی بزرگ در عربستان حمله موشکی کردند، حالا هم همین اتفاق افتاده است. قیمت نفت هم مثل آن زمان به بیش از ۷۰ دلار بر بشکه جهش کرد.

با این حال، سخت بتوان شباهت دیگری بین این دو اتفاق پیدا کرد. حمله ۱۴سپتامبر ۲۰۱۹ توسط جنبش انصار‌الله یمن به تاسیسات شرکت نفت آرامکوی عربستان در بقیق و خریص در چند ساعت بهای نفت را ۱۵ درصد بالا برد؛ اما حمله یکشنبه به بزرگ‌ترین پایانه نفتی جهان در راس‌تنوره در شرق این کشور بهای برنت را با ۶/ ۲‌درصد افزایش به ۱۹/ ۷۱ دلار بر بشکه یعنی اوج ۱۴ ماهه رساند. وست‌تگزاس هم ۹/ ۲ درصد بالا رفت تا به اوج بیش از ۲سال گذشته دست یابد.

‌دیوید فیکلینگ از بلومبرگ در یک گزارش به ۳ تفاوت عمده بین این دو اتفاق پرداخته؛ تفاوت‌هایی که موجب می‌شوند بازار نفت مثل گذشته به‌ترس نیفتد.

   تولید عربستان آسیب ندید

اولین نکته اینکه بر‌خلاف حمله به بقیق و خریص، حمله آخر به‌نظر موفق نبوده است. حمله پیشین باعث شد ۵‌درصد عرضه جهانی بازار نفت متوقف شود و با وجود اینکه تولید به سرعت بازیابی و با انبارهای ذخیره این کشور جبران شد، اما در روزهای اول هنوز مشخص نبود این امر امکان‌پذیر باشد. جهش قیمت نفت در این مواقع در نتیجه کمبود بنیادی در سمت عرضه اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه از آنجاکه پالایشگران از ترس اینکه ممکن است در آینده نفت کمتری به آنها برسد برای خرید هجوم می‌آورند. پالایشگران در آسیا که مهم‌ترین هدف صادراتی نفت عربستان هستند پیش از این هم کمترین حاشیه سود را از این نفت در یک دهه گذشته داشتند‌ بنابراین اگر واقعا اختلالی در عرضه اتفاق نیفتد، دلایل کمی وجود دارد که به‌خاطر برخی احتمالات پول بیشتری بپردازند.

   کسری عرضه به اندازه گذشته نیست

حاشیه سود ضعیف به توضیح تفاوت دوم کمک می‌کند. با وجود همه عواملی که منجر به رالی قیمت نفت در چند ماه گذشته شده، تقاضا برای فرآورده‌های نفتی که مهم‌ترین محرک ارزش نفت هستند، با سرعت خیلی کمتری ریکاوری می‌شود. پایین‌بودن حاشیه سود پالایشگاهی (Crack Spread) یک نشانه است که تقاضای بنیادی بازار حتی نزدیک آن چیزی نیست که برخی بازیگران نفتی روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. این به معنای نقش مهم سفته‌بازی در بازارهای مالی و انتظارات افزایشی سرمایه‌گذاران است.

به‌نظر می‌رسد خود عربستان هم با این موضوع موافق باشد. عربستان از یک‌سو به عنوان رهبر مشترک با روسیه در اوپک‌پلاس باعث شد عرضه این ائتلاف در ماه آوریل تغییر چندانی نکند. از سوی دیگر، خودش هم یک میلیون بشکه کاهش تولید اضافی که قرار بود در پایان ماه جاری میلادی منقضی شود را فعلا تمدید کرده است. این تصمیم کمک می‌کند اگر دیگر اعضا از سهمیه تولیدشان تخطی کنند، تولید کلی اوپک‌پلاس همچنان در محدوده مقرر شده باقی بماند.

این حرکت و همچنین تصمیم اخیر عربستان به افزایش قیمت رسمی نفتش برای فروش به آسیا که فشار مضاعفی بر پالایشگران این منطقه می‌آورد، نشان می‌دهد ریاض انتظار ندارد نفت شیل سریعا به بازار برگردد. با این حال، آنها امیدوارند فروش نفت کمتر با قیمت بالاتر در مقابل فروش حجم نفت بیشتر با قیمت پایین‌تر برای بازگرداندن بازاری که به‌تدریج در حال حرکت به سوی شرایط عادی است، کافی باشد. برآوردهای عرضه و تقاضا در آخرین گزارش ماهانه اوپک نیز این نتیجه‌گیری را تایید می‌کند. برخلاف سپتامبر سال ۲۰۱۹ که تقاضای ۸۹/ ۱۰۰ میلیون بشکه در روز موجب شده بود سمت عرضه کسری حدود ۲/ ۲ میلیون بشکه‌ای داشته باشد، تقاضا در فصل اول امسال احتمالا ۲۰۰‌هزار بشکه کمتر از تولید نفت اعضای اوپک در ژانویه باشد. عربستان هم با تولید حدود ۱۵/ ۸ میلیون بشکه در روز که کمتر از دوسوم سطوحی است که از نظر تئوریک می‌تواند تولید کند، دنیا هراس کمتری دارد.

   ژئوپلیتیک متفاوت در خاورمیانه

در نهایت به شرایط یمن در منطقه می‌رسیم. در زمان حمله سال ۲۰۱۹، هنوز جنگ داخلی در یمن شعله‌ور بود که حمایت بی قید و شرط دونالد ترامپ از عربستان در این جنگ نیز به تنش‌ها می‌افزود. حمله حوثی‌ها به عربستان هم به‌نوعی در پاسخ به تهاجم ائتلاف تحت رهبری عربستان به یک زندان در منطقه تحت‌کنترل این گروه در یمن صورت گرفت که بیش از ۱۰۰ نفر تلفات داد‌، بنابراین در آن زمان غیرمنطقی نبود که این حمله موجب شدیدتر شدن درگیری در منطقه‌ای شود که بسیاری از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت در آن هستند.

شرایط فعلی اما بسیار متفاوت است. آمریکا با ریاست‌جمهوری جو بایدن به وضوح رویکرد سردتری نسبت به ریاض دارد و اقدام دولت ترامپ مبنی بر تروریستی خواندن جنبش انصارالله یمن را چند هفته پس از تصویب، لغو کرد. بر اساس گزارش ماه گذشته رویترز، بایدن همچنین در حال بررسی طرحی است که به موجب آن فروش سلاح‌های غیردفاعی به عربستان متوقف می‌شود.

علاوه بر این، برخلاف ادامه درگیری‌ها، تلاش‌های بین‌المللی برای یک توافق صلح در جریان است. بر اساس داده‌های یمنی، تعداد تلفات ۱۱ ماه گذشته از زمان آتش‌بس عربستان در آوریل ۲۰۲۰، ۵۵ نفر بوده که در قیاس با ۵۴۹ نفر در یک سال منتهی به حمله ۲۰۱۹ بسیار کمتر است.  با ذکر این تفاوت‌ها می‌توان فهمید چرا بازار نفت از این اتفاق شوکه نشد.