اَبرچرخه کالایی یا رشد معمولی نفت؟

او در نقل قولی از یک تاریخ‌شناس اقتصادی می‌گوید ابرچرخه‌های گذشته معمولا به دلیل جهش تقاضا و نه اختلال در عرضه رخ داده‌اند. کمپ با استفاده از این بینش می‌گوید تنها کشوری که پتانسیل این را دارد مانند چین در ابتدای قرن حاضر تولیدات کالایی را به خود جذب کند، هند است که البته هنوز مشخص نیست به سرعت این اتفاق بیفتد. علاوه بر این، دو عامل تزریق بسته‌های محرک اقتصادی و گذار انرژی نیز می‌توانند هر یک به ظهور ابرچرخه بینجامند. احتمال اثرگذاری همزمان سه عامل نیز وجود دارد. کمپ با توضیح این موضوعات هشدار می‌دهد ریسک این وجود دارد که احتمال وقوع ابرچرخه بیش از واقعیت موجود پیش‌بینی شود.

  تفاوت ابرچرخه با روندهای دوره‌ای معمول

بر اساس پژوهش منتشر شده از سوی برخی بانک‌های سرمایه‌گذاری مهم در حوزه کالایی، این بازارها ممکن است در حال ورود به یک ابرچرخه دیگر باشند که چندین سال طول می‌کشد، پایه کلان دارد و معمولا موجب افزایش سنگین قیمت‌ها می‌شود.

«دنیای اقتصاد» در شماره دیروز در گزارشی با عنوان «نفت ۱۰۰ دلاری دوباره می‌آید؟» به این موضوع پرداخت. در این گزارش آمده بود: «برآوردهای افزایشی قیمت نفت ناشی از خوش‌بینی به محرک‌های مالی جدیدی است که منجر به افزایش مصرف در بخش تقاضا می‌شود و این امر همزمان با آن صورت می‌گیرد که در صنعت نفت سرمایه‌گذاری برای تولید نفت کاهش یافته است. چنین شکافی بین تقاضا و عرضه به افزایش پایدار قیمت در بازار دامن می‌زند و اصطلاحا یک ابرچرخه می‌سازد. این اتفاق می‌تواند شرایط صنعت جهانی نفت را که سال گذشته از شیوع کرونا ضربه محکمی خورد و در آن نگرانی‌ها هر روز درباره افزایش استفاده از خودروهای برقی نیز بیشتر می‌شد بهبود ببخشد.» کریستین مالک، مدیر بخش نفت و گاز بانک جی پی مورگان به مشتریان خود گفته: «ما پیش از فرارسیدن زمانی که به نفت نیازی نداشته باشیم، با کمبود آن مواجه خواهیم شد. در چنین شرایطی می‌توانیم شاهد افزایش بیش از حد قیمت نفت تا سطوح هر بشکه ۱۰۰ دلار یا حتی بیشتر از آن هم باشیم.» بانک گلدمن ساکس نیز رسیدن قیمت طلای سیاه به ۸۰ دلار بر بشکه در سال جاری را محتمل می‌داند.

جان کمپ، ستون‌نویس رویترز در واکنش به چنین پیش‌بینی‌هایی می‌گوید با وجود اینکه پس از رکود دوره پاندمی کرونا، افزایش قیمت‌ها طی دو سال آینده محتمل است اما خیلی واضح نیست این موضوع نشان‌دهنده شروع یک ابرچرخه باشد و نه یک افزایش قیمت دوره‌ای معمولی.

او ادامه می‌دهد که حتی یک بررسی کوتاه از مجموعه روندهای تاریخی نشان می‌دهد قیمت‌های کامودیتی‌ها همیشه از یک رفتار دوره‌ای در مقیاس‌های مختلف تبعیت کرده‌اند. این دوره‌ها از خیلی کوتاه شامل چند دقیقه، ساعت و روز تا خیلی بلند یعنی چند ماه، فصل، سال و حتی دهه‌ها متفاوت هستند.

در یک دوره معمولا افزایش قیمت‌ها، فروش و تولید بیشتر را تشویق می‌کند و از سوی دیگر باعث خرید و مصرف کمتر می‌شود. چنین پیامدهایی منجر به ایجاد شرایطی می‌شود که نهایتا قیمت‌ها سقوط می‌کنند و این الگوی رفتاری در آینده مجددا تکرار می‌شود.

در بیشتر موارد، رفتار دوره‌ای قیمت یک کامودیتی هماهنگی خیلی زیادی با سایر کالاها نشان نمی‌دهد. کمپ می‌گوید بنابراین واژه «ابرچرخه» به بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین دوره‌های نوسان قیمت اشاره می‌کند که معمولا از قعر تا سقف و سپس بازگشت به محدوده اولیه بیش از ۲۰ سال طول می‌کشد و به‌طور عجیبی محدوده وسیعی از کامودیتی‌ها را درگیر خود می‌کند.

  شوک تقاضا

بر اساس یک پژوهش درباره قیمت ۴۰ کالای کشاورزی، صنعتی و انرژی توسط تاریخ‌شناس اقتصادی «دیوید جکس»، پیش از این اوج ابرچرخه‌ها در دهه‌های ۱۹۱۰، ۱۹۵۰، ۱۹۷۰ و ۲۰۱۰ رخ داده است. این تاریخ‌شناس استدلال می‌کند که ابرچرخه‌ها معمولا از دل بخش مصرف ظهور می‌کنند و نه سمت تولید بازار.

ابرچرخه‌های گذشته به دلیل عواملی مانند صنعتی‌سازی و شهرنشینی آمریکا و جنگ جهانی اول، صنعتی‌سازی مجدد اروپا و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم و صنعتی و شهری شدن چین در دهه ۲۰۰۰ شکل گرفتند.

جکس می‌گوید: «اینها قسمت‌های تقاضامحوری هستند که با بخش‌های تاریخی صنعتی‌سازی و شهرنشینی انبوه مرتبط هستند و با محدودیت‌های شدید ظرفیت (تولید) بسیاری از گروه‌های کالایی- به ویژه انرژی، فلزات و مواد معدنی- تعامل برقرار می‌کنند تا روندهایی ایجاد کنند که قیمت‌های واقعی کامودیتی‌ها را برای سال‌ها، اگرنه دهه‌ها، در سطوح بالایی قرار دهند.»

جکس ادامه می‌دهد: «با این حال، هنگامی که چنین شوک تقاضایی پدیدار شد، به‌طور معمول یک پاسخ برای جبران وجود دارد که فعالیت‌های اکتشافی و استخراجی خاموش مانده گذشته شروع به کار می‌کنند و تغییرات فناورانه نیز تحریک می‌شوند. بنابراین، با کاهش محدودیت‌های ظرفیت (تولید)، قیمت واقعی کالاها به روند گذشته و زیر آن بازمی‌گردد.»

افزایش عظیم مصرف چیزی است که ابرچرخه‌های چندین ساله را از افت و خیزهای معمولی‌تر تمییز می‌دهد.

سوال حیاتی این است که افزایش مصرف قابل مقایسه‌ای در چند سال آینده وجود خواهد داشت که بتواند باعث افزایش و سپس کاهش قیمت‌ها به طرزی شود که از نظر حجم و ماندگاری به‌عنوان یک ابرچرخه شناسایی شود.

  عوامل با پتانسیل ایجاد ابرچرخه

چندین عامل وجود دارند که به‌طور بالقوه می‌توانند یک چرخه افزایشی بزرگ‌تر از نرمال را طی ۵ تا ۱۰ سال آینده کلید بزنند. اقتصاد عمده بعدی که احتمالا صنعتی و شهری بشود هند است و آنقدر بزرگ خواهد بود که بتواند باعث ایجاد یک ابرچرخه بشود، هرچند خیلی واضح نیست به این زودی اتفاق بیفتد.

ایجاد زیرساخت انرژی جدید برای حمایت از اهداف محیط زیستی همچنین می‌تواند به اندازه کافی بزرگ باشد که به یک ابرچرخه بینجامد. البته این عامل نیاز به سرعت بالا و مقیاس بزرگ دارد تا بتواند موجب آن شود.

در نهایت، بسته محرک مالی بزرگ آمریکا پس از پاندمی ممکن است برای کلید زدن ابرچرخه کافی باشد اگرچه هنوز واضح نیست که آیا این بسته با هزینه‌های دوره‌ای معمولی دولتی تفاوت دارد یا خیر.

کمپ می‌گوید هر کدام از این سه عامل-صنعتی‌سازی هند، گذار انرژی و هزینه با مقیاس بزرگ دولتی- می‌توانند به تنهایی موجب ابرچرخه شوند اما اگر با هم رخ دهند احتمال آن به‌طور قابل ملاحظه‌ای بالا خواهد رفت. با این حال، تاکنون همه این عوامل بالقوه هستند و شواهد کمی وجود دارد که در حال حاضر یا آینده موجب افزایش بالاتر از نرمال قیمت کامودیتی‌ها برای چند سال بعد شوند.

ابرچرخه‌ها با تناوب نسبتا پایین و مدت زمان طولانی تعریف می‌شوند. بنابراین، همان‌طور که هر روند کاهشی موجب رکود نمی‌شود، روندهای افزایشی کامودیتی‌ها هم لزوما به معنای ابرچرخه نیستند.  این کارشناس در پایان تحلیلش هشدار می‌دهد ریسک این وجود دارد که احتمال وقوع ابرچرخه بیش از واقعیت پیش‌بینی شود. ابرچرخه قبلی یک دهه قبل رخ داد. ممکن است یکی دیگر در جریان باشد اما در این صورت به طرز عجیبی سریع اتفاق می‌افتد که کمتر فرصت پیش‌بینی می‌دهد.