رمز جهش طلای سیاه در یک دهه آینده چیست؟
آخرین هلهله در بازار نفت
پیش از آنکه تقاضای نفت برای همیشه روندی کاهشی به خود بگیرد، یک احتمال وجود دارد؛ و آن اینکه بهای طلای سیاه با یک جهش در یک دهه آینده رو به رو شود. تحلیلگران این حوزه معتقدند سطح پایین سرمایهگذاری شرکتها به خصوص در اکتشاف منابع جدید میتواند در سالهای آینده موازنه بازار را به هم زده و موجب افزایش شدید قیمتها شود. بر اساس گزارش بلومبرگ، حتی اگر ریکاوری تقاضای نفت به کندی رخ دهد، جهان برای جبران کاهش نرخ بازدهی چاههای نفت و گاز فعلی نیازمند تولید ۲۷ میلیون بشکه نفت روزانه از مخازن نفت و گاز جدید تا سال ۲۰۲۲ خواهد بود. این در حالی است که کل سرمایهگذاری در اکتشاف و تولید نفت و گاز در سال گذشته ۲۶۱ میلیارد دلار بود که ۳۴ درصد افت سالانه را نشان میدهد و کمترین سطح از سال ۲۰۰۴ به شمار میآید. یک نمونه از کاهش اقبال به شرکتهای نفتی غول آمریکایی شورون بود که در سال گذشته میلادی پول بیشتری برای سود سهامش به نسبت هزینه سرمایهای (Capex) پرداخت کرد. این اتفاق برای اولین بار در ۳۰ سال گذشته رخ داده است که نشان دهنده «نُرم جدید» شرکتهای نفتی است.
گزینه نامحبوب سرمایه گذاران
هیچکس شرکتهای نفتی را دوست ندارد. شرکت تسلا که نماد آینده بدون انتشار کربن به شمار میآید در حال حاضر به اندازه پنج شرکت بزرگ نفتی در غرب ارزش بازار دارد که خود به خوبی نشان میدهد اقبال سهامداران جهانی به چه سمتی است. با این حال، بیعلاقگی جهانی نسبت به غولهای نفتی میتواند از طریق جهش قیمت طلای سیاه به کشورهای مصرفکننده نفت نیش بزند.
به گزارش بلومبرگ، نفت ممکن است در مسیر خروج از بازار طی دهههای آینده باشد، اما خداحافظی طولانی خواهد داشت. حتی اگر تقاضا به پیک تاریخی خود برسد، شرکتهای بزرگی مانند اکسونموبیل و رویال داچ شل نیاز به سرمایهگذاری سالانه دهها میلیارد دلاری در سوختهای فسیلی برای سرپا ماندن دارند. در حال حاضر، بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند این پول را از طریق سود سهام دریافت کنند یا آن را به سمت انرژیهای تجدیدپذیر کانالیزه کنند. دبیرکل اوپک، محمد سانوسی بارکیندو در هفته گذشته پیامی را برای کنگره نفت و نیرو در ایران فرستاد که حاکی از نگرانی او را درباره سرمایهگذاری بود. او گفت کمبود شدید سرمایه فعلی میتواند بذر نوسانات شدید را در بازار آینده بکارد.
تولیدکنندگان نفت در سال ۲۰۲۰ توسط یک ویروس به طرق مختلف ضربه دیدند. در این سال، سقوط جریان پول، کاهش ارزش داراییها به میزان دهها میلیارد دلار، ضررهای فصلی بزرگ و کاهش سود سهام به نرم جدید این صنعت تبدیل شدند. این شرکتها گامهای دراماتیکی برای محافظت از پولشان برداشتند. بسیاری از آنها سود سهام را کاهش دادند که در این مورد شل برای اولین بار پس از جنگجهانی دوم این کار را انجام داد. بر اساس اطلاعات بلومبرگ، کل هزینه سرمایهای شرکتهای بزرگ این حوزه در فصل سوم سال ۲۰۲۰ فقط نیمی از میزان آن در یک سال گذشتهاش بود و کمترین از سال ۲۰۰۵ به حساب میآمد.
آخرین هلهله نفت
با ریکاوری نسبی تقاضای نفت و رسیدن قیمتها به بالای ۵۰دلار بر بشکه، به نظر میرسد بدترین وضعیت این بازار در دوران پاندمی را پشت سر گذاشتهایم. اما دلایلی وجود دارند که شک کنیم شرکتهای نفت و گاز در حال حاضر در موقعیتی قرار دارند که هزینهها را در این حوزه افزایش بدهند. در اروپا، بی پی، شل، توتال و انی همگی متعهد به کاهش بیشتر انتشار گازهای گلخانهای تا نیمه این قرن شدهاند و سرمایهگذاریشان را به سمت انرژی پاک هدایت خواهند کرد. در آمریکا شورون و اکسون تحت فشار کمتری برای «سبز» شدن هستند اما سهامداران نسبت به کاهش بازگشت سرمایهشان شکایت دارند.
غولهای نفتی در دو سوی اقیانوس اطلس به نظر فرصت زیادی ندارند. آژانس رتبهبندی اساندپی گلوبال چند روز قبل هشدار داد ممکن است رتبه اعتباری بسیاری از شرکتهای نفتی را به دلیل ریسک بالاتر این صنعت و همچنین تغییرات اقلیمی کاهش دهد. این حرکت در صورت انجام، هزینه سرمایه (costof capital)آنها را افزایش و بهطور بالقوه پروژههای جدیدشان را در خطر قرار میدهد. جیاکومو رومئو، تحلیلگر پژوهش سهام در شرکت جفریز در این باره میگوید: «از نظر ما سرمایهگذاری بالادستی غولهای نفتی به سطح سال ۲۰۱۹ که خود به لحاظ تاریخی پایین بود، برنمیگردد.» او افزود: بیشترین کاری که از دستشان برمیآید احتمالا هزینه در گاز طبیعی باشد که قیمت نفت را به سمت «آخرین هورا» یا جهش واپسین هدایت خواهد کرد.
بسیاری از افراد کاهش سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی را امر مثبتی میبینند. گزینههای دیگری مانند خودروهای الکتریکی، انرژی بادی و خورشیدی وجود دارند که اقلیم را تغییر نمیدهند اما زمان میبرد تا آنها را در سراسر جهان استفاده کنند.
پیشبینی اشتباه
در گذشته موارد بسیاری وجود دارد که پس از یک دوره کمبود سرمایهگذاری، قیمت نفت در سالهای بعد به شدت بالا رفته؛ برای مثال، در دهه ۹۰ میلادی این اتفاق پس از آن پیش آمد که بهای نفت به ۱۰ دلار در هر بشکه سقوط کرد. اما نزدیکترین مورد چیزی خلاف این را نشان میدهد. وقتی قیمت نفت از ۱۰۰ دلار بر بشکه در سال ۲۰۱۴ به ۳۰ دلار طی دو سال پس از آن رسید، چهرههای پرنفوذ این صنعت مانند فاتح بیرول، رئیس آژانس بینالمللی انرژی و پاتریک پویانه، مدیرعامل توتال هشدار دادند کاهش شدید هزینهها در صنعت نفت به کمبود عرضه و در نتیجه جهش قیمتها در پایان این دهه منجر میشود. با این حال دیدیم که پایان سال ۲۰۱۹ بهای طلای سیاه در حد معقول ۶۵ دلار بر بشکه نوسان میکرد و خبری از جهش نبود. در همین زمان اوپک در حال کاهش عرضه با کمک دیگر کشورها مانند روسیه بود تا قیمتها افت نکنند.
دلیل اینکه این پیشبینیها اشتباه از آب درآمد بیش از هر چیزی مقاومت صنعت شیل آمریکا بود. این تولیدکنندهها نه تنها با کاهش قیمتها توانسته بودند دوام بیاورند، بلکه با پایین آوردن هزینهها و یافتن راههای جدید حفاری، دوره دوم رونق خود را که از دوره اول هم قویتر بود، رقم زدند. اینکه این بار هم این صنعت بتواند پیشبینیها را به هم بزند، یک سوال بیپاسخ باقی میماند اما با نگاهی به وضعیت تولید این شرکتها میبینیم ضربهای که خوردند از مرتبه قبل شدیدتر بوده و نسبت به اوج تولیدشان ۲ میلیون بشکه در روز کاهش داشتهاند. شرکتهای شیلی که در سال ۲۰۲۰ دوام آوردند میگویند از این دوره درسشان را گرفتهاند و سرمایه گذاران خواستار کاهش هزینه فراوان هستند.
با این وجود، هنوز بخش قابل توجهی از میادین شیل با قیمتهای فعلی بالای ۵۰ دلار بر بشکه کاملا سودده هستند. فاتح بیرول این بار بر این باور است که آنها میتوانند افزایش تولید بدهند.
بر اساس گزارش انجمن بینالمللی انرژی و گروه مشاورهای بوستون، سرمایهگذاری جهانی در سال گذشته در اکتشاف و تولید نفت و گاز ۳۴درصد پایین رفت و به ۲۶۱ میلیارد دلار رسید که کمترین از سال ۲۰۰۴ به حساب میآمد. این گزارش میافزاید هزینه سالانه در این سطح نیاز انرژی جهان در سالهای آینده را تامین نمیکند. با احتساب ریکاوری ضعیف تقاضای نفت، جهان تا سال ۲۰۲۲ به ۲۷ میلیون بشکه در روز تولید جدید نفت نیازمند است تا کاهش طبیعی استخراج چاهها جبران شود. این گزارش تخمین زده که سرمایهگذاری سالانه باید در ۳ سال آینده ۲۵ درصد بالاتر باشد تا بتوان از بحران سمت عرضه نفت عبور کرد. چنین افزایش هزینهای بسیار سریعتر از چیزی است که بعد از بحران ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ رخ داد. چند سال آینده برای مشخص شدن اینکه این صنعت توانایی بازیابی خود و موازنه عرضه و تقاضا را دارد، حیاتی خواهد بود، در غیر این صورت باید انتظار جهش قیمتها پیش از غروب همیشگی نفت را داشت.