غولهای نفتی چه نقشی در گذار به سمت انرژی پاک خواهند داشت؟
انقلاب هیدروژنی با سوخت فسیلی
این یک معامله برد-برد به شمار میرود چراکه گذار به انرژیهای نو و از سوی دیگر به پیک رسیدن تقاضای نفت که پس از آن روند نزولیاش آغاز میشود، غیرقابل انکار است. بنابراین، شرکتهای بزرگ نفت و گاز برای حفظ جایگاه خود در تامین انرژی جهان نیازمند تغییر به سوی انواع جدید انرژی که کربن کمتر یا صفر تولید میکنند، هستند. از سوی دیگر، اهداف توسعه صنعت هیدروژن نیز تا سال ۲۰۵۰ نیز به نظر بلندپروازانه میرسند. علاوه بر این، هیدروژن برای رشد نیازمند تجهیزات ذخیره و انتقال عظیم است. در هر دو مورد، صنعت نفت بهترین گزینه برای تامین نیازمندیها است.
وابستگی هیدروژن به غولهای نفتی
یک شرکت تولیدکننده سوخت فسیلی در دنیایی که در حال برنامهریزی برای دور شدن از این سوخت است، چه باید بکند؟ البته ناچار است به این انقلاب بپیوندد. این موضوع توضیح میدهد چرا شرکتهایی مانند اکوئینور، شل و پتروچاینا با اشتیاق در حال ورود به شیفت انرژی به سوی اقتصاد هیدروژنی هستند. شرکتهای نفتی برای یک قرن حجم عظیمی از پول را در بازار پرنوسان سوختهای مایع سرمایهگذاری کرده تا به بخشهای برق و صنعت انرژی برساند. اگر قرار باشد هیدروژن جایگزین نفت در این معادله شود، هیچکس بیشتر از غولهای نفتی تخصص این کار را ندارد.
وضعیت مشارکت نفتیها به نحوی است که هم فرصت به دنبال دارد و هم خطر. به گزارش بلومبرگ، همانطور که پیش از این کلارا فریرا مارکز نوشته بود، اتحادیه اروپا در یک برنامه برای گذار به هیدروژن تا سال ۲۰۵۰ قصد دارد ۴۷۰ میلیارد یورو (معادل ۵۵۸ میلیارد دلار) هزینه کند، اما رسیدن به این هدف تقریبا غیرممکن و بلندپروازانه است. با این حال، بخش نفت و گاز هرساله حدود ۵۰۰ میلیارد دلار برای توسعه میادین جدید سرمایهگذاری میکند. اختصاص تنها بخش کوچکی از این هزینه در بخش سوختهای فسیلی به هیدروژن باید برای افزایش شدید مقیاس تکنولوژی و رقابتپذیری آن کافی باشد.
هزینه ۳۵۱ میلیارد دلار تا سال ۲۰۵۰ برای تجاریسازی هیدروژن سبز در اروپا به نظر گران میآید، اما صنعت انرژی در هر سال نزدیک به ۵ برابر این حجم از پول را سرمایهگذاری میکند. خطر وارد شدن صنعت نفت به این حوزه این است که غولهای نفتی به واقع در دل خود علایق اقلیمی ندارند. هیدروژن بهعنوان سوخت انواعی دارد. هیدروژن آبی که از سوختهای فسیلی تولید میشود و کربندیاکسید جانبی آن در زیر زمین متراکم شده یا در فرآیندهای دیگر مصرف میشود، ممکن است بتواند بهعنوان یک واسطه برای رسیدن به هیدروژن سبز با انتشار کربن صفر مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال، هیدروژن آبی ممکن است سرنوشتی مانند برقی که از زغال سنگ تولید میشود و با فرآیند CCG کربن آن جداسازی و ذخیره میشود، داشته باشد: فرآیندی که یک دهه قبل یک روش موفق برای کاهش انتشار گازهای آلاینده بهشمار میرفت، اما اکنون مشخص شده که -CCG (Carbon Capture and Storage) یک راهحل پرهزینه بوده که به بنبست خورده و فقط یک پوشش برای توجیه آخرین تلاشها در جهت سرمایهگذاری زغال سنگ آلاینده در آسیا بوده است.
با وجود اشتیاق و هیجانها در مورد هیدروژن سبز، یک احتمال هم وجود دارد که جلو روی عموزاده این سوخت با بیشترین انتشار کربن را نادیده بگیریم: هیدروژن خاکستری، بهخصوص نوعی از آنکه از تبدیل زغال سنگ به گاز تولید میشود. این پروسه به تنهایی سهمی ۵ درصدی از مصارف زغال سنگ در چین دارد. «پرالهاد جوشی»، وزیر زغال سنگ هند، پیش از این در سال جاری میلادی گفت کشورش میخواهد تا سال ۲۰۳۰، ۴ تریلیون روپیه (معادل ۵۴ میلیارد دلار) در این فناوری سرمایهگذاری کند. این برنامه با هدف تبدیل ۱۰۰ میلیون تن زغال سنگ به گاز طبیعی و مواد شیمیایی انجام میشود. هیدروژن خاکستری در هر واحد انرژی انتشار کربن بیشتری نسبت به زغال سنگ دارد.
اولین قدم برای سرمایهگذاران این است که بین انواع پروژهها و پیشرفت آنها در جهت ساخت تفکیک دقیق قائل شوند. کسانی که نگران روند کربنزدایی هستند باید همه خبرهای اعلامی در مورد هزینه در صنایع پاییندستی مانند شبکههای سوخت وسایل نقلیه را با اندکی بیاعتمادی بنگرند. در بیشتر موارد هیچ تضمینی وجود ندارد وقتی مسوولی میگوید قصد حرکت به سمت هیدروژن بهعنوان سوخت را دارند، منظور هیدروژن خاکستری باشد که معمولا کربن بیشتری نسبت به سوختهای سنتی فسیلی مصرف میکند. این موضوع مخصوصا ممکن است در کشورهای چین و هند صادق باشد، چراکه دولتهای آنها ممکن است هیدروژن خاکستری را که از زغال سنگ تولید میشود، بهترین راه برای تولید شغل در صنایع معدنی محلی که روند نزولی دارند، ببینند. علاوه بر این، همزمان وابستگی خود را به واردات نفت کاهش میدهند.
چگونگی کمک صنعت نفت
مهمتر از همه این است که غولهای نفتی بدانند چه کمکی میتواند به این جبهه بکنند و چه جایی نیازی به آنها نیست. منطقه کلیدی همپوشانی بین اقتصاد نفتی فعلی و آینده هیدروژن احتمالا در بخش زیرساخت میاندستی باشد: خطوط لوله، کشتیها و تاسیسات ذخیرهسازی.
غارهای نمکی- غارهای مصنوعی که قبلا بهطور گسترده برای ذخیره نفت و گاز از جمله ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده استفاده میشدهاند- گرههای مهمی در شبکه هیدروژن را باز میکنند. تعداد کمی از آنها در حال حاضر برای هیدروژن صنعتی استفاده میشود، اما تعداد بیشتری موردنیاز است. یک مطالعه در اوایل سال جاری تخمین میزند که ظرفیت ذخیرهسازی حدود ۷/ ۳ پتاوات ساعت (هر پتاوات ساعت برابر هزار تراوات ساعت است) هیدروژن در غارهای نمکی نزدیک سواحل اروپا، معادل تقریبا دو سال تقاضای برق قاره وجود دارد. میادین نفتی تخلیه شده نیز میتوانند به این منظور در مکانهایی که دسترسی به غارهای نمکی وجود ندارد، مورد استفاده قرار گیرند. نکته اینجاست که هیچ صنعتی به اندازه صنعت نفت با مباحث زمین شناختی این فضاها آشنایی ندارد.
زیرساختهای مهندسی نیز بسیار مهم خواهند بود. در هلند، کنسرسیومی از جمله شل در نظر دارد هیدروژن سبز تولید شده توسط یک نیروگاه بادی غول پیکر ۱۰ گیگاواتی را از طریق خطوط لولهای به میدان گازی گرونینگن برساند که در غیر این صورت این میدان از بین خواهد رفت. در بندر روتردام، گروه دیگری امیدوارند که حدود ۲ میلیارد یورو را برای تامین انرژی شبکه صنایع محلی با انرژی هیدروژن به جای منابع سنتی هزینه کند.
با این حال، مهمترین نقش سوختهای فسیلی ممکن است کسلکنندهتر باشد. به دلیل تخصص فنی غولهای نفتی، جایگاه و تسلط آنها در سیستم انرژی فعلی میتواند حیاتی باشد. حدود ۸۴ درصد انرژی دنیا در حال حاضر از طریق سوختهای نفت، گاز و زغالسنگ تامین میشود. این موضوع به شرکتهای سوختهای فسیلی سهم بسیار بزرگتری در جریان پول و سرمایهگذاری میدهد که همانطور که قبلا گفته شد، هزینه بیشتر چیزی است که هیدروژن سبز برای رقابتی شدن نسبت به جایگزینهای آلایندهتر نیاز دارد. نیاز است بخشی از هزینهای که برای تجدیدپذیرها میشود را به هیدروژن سبز اختصاص داد. این هدف البته بدون رونق سرمایهگذاری که بیشتر از یک دهه گذشته باشد، دشوار خواهد بود. تنها بخشی هم که توانایی چنین هزینهای را دارد صنعت نفت با سابقه سرمایهگذاری جسورانه و تحولپذیر است. صنعتی که زمانی شعارش «بزرگ شو یا به خانه برگرد» بود.
سوخت جدیدی که از عربستان میآید
شاید باید به تدریج آماده شنیدن اصطلاح «دلارهای هیدروژنی» علاوه بر «دلارهای نفتی» بود؛ درآمدی که عربستان به واسطه تولید هیدروژن حاصل خواهد کرد. در حاشیه صحرای عربستان و در نزدیکی دریای سرخ یک شهر آیندهنگر به نام نئوم در حال ساخت است. این شهر ۵۰۰ میلیارد دلاری که در آن از تاکسیهای پرنده و روباتهایی که قابلیت کمک به شهروندان در خانه را دارند، قرار است محل زندگی یک میلیون نفر شود و چه نوع سوختی برای تامین برق شهر و فروش به جهان استفاده خواهد شد؟ نفت نه. در عوض عربستان در حال سرمایهگذاری روی سوخت هیدروژن سبز است. این سوخت بدون کربن در این منطقه از آب و با استفاده از برق تجدیدپذیر برای جداسازی مولکولهای هیدروژن از اکسیژن تولید خواهد شد. تابستان امسال، یک شرکت بزرگ گاز آمریکا به نام Air Products & Chemicals اعلام کرد در چهار سال گذشته در بخشی از شهر نئوم عربستان در حال ساخت یک کارخانه تولید هیدروژن بوده که توانایی تولید ۴ گیگاوات برق از پروژههای انرژی بادی و خورشیدی پراکنده در این صحرا را دارد. این شرکت ادعا کرده این پروژه بزرگترین در نوع خود در جهان است و پروژههای بیشتری در این کشور در راه است.