بخش اول/ نگاهی به گذشته و حال صنعت پتروشیمی
وضعیت صنعت پتروشیمی تا سال ۲۰۳۰
با واکاوی دقیق این صنعت از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰ میتوان متوجه شد که رشد آهسته تقاضا در اقتصادهای نوظهور و منابع غذایی با بهره کم باعث تضعیف استراتژیهای ایجاد ارزش در این صنعت خواهد شد. احتمالا شرکتهای فعال در این صنعت مجبورند رویکرد منظمتری در مورد ظرفیتهای تولید اضافی به کار گیرند. از این رو، همه بازیگران صنعت پتروشیمی باید روی قابلیتها و استراتژیهای خود سرمایهگذاری بهینهای داشته باشند. این سرمایهگذاری اضافی شامل استفاده از تجزیه و تحلیلهای دیجیتال و پیشرفته برای رسیدن به سطح جدیدی از بهرهوری و همچنین دستیابی به بهرهوری بالاتر سرمایهگذاری در پروژههای کلان این صنعت خواهد بود.
شرکتهای فعال این صنعت همچنین با پایان دوران سوخت بنزینی برای وسایل نقلیه، باید در نوآوری پالایش نفت فعالیت بیشتری انجام دهند. در عین حال، نیاز به مدیریت گذار از یک اقتصاد خطی دارند؛ بهویژه صنعتی که در آن محصولات مبتنی بر پلاستیک، قبل از دفع مجددا بازیافت و مورد استفاده قرار میگیرند؛ چنین چرخهای حاکی از یک اقتصاد دایرهای است و تضاد آشکاری با اقتصاد خطی که در صنعت پتروشیمی در حال منسوخ شدن است، دارد.
چه عواملی باعث ایجاد ارزش در صنعت پتروشیمی تا سال ۲۰۳۰ میلادی خواهد شد؟
صنعت جهانی پتروشیمی با بیش از ۱۵ سال رشد مداوم، حجم تولید زیادی را تجربه کرده است؛ تولید سالانه اتیلن از حدود ۱۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۰ به تقریبا ۱۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۶ رسیده است. در کنار این رشد از حجم تولید، ارزش تولید نیز با رشد سالانه ۴ درصد از سال ۲۰۰۵ روبهرو شده است.
در پنج سال گذشته، شرکتهای پتروشیمی در سراسر جهان به دلیل رشد بالای تقاضا، بهویژه در آسیا، به جایگاه تولید خوبی در بازار دست یافتهاند. همین امر منجر به نرخ بهره بالا بهویژه در زنجیره مشتقات اتیلن و پروپیلن شده است.
صنعت پتروشیمی از ابتدای قرن ۲۱، دقیقا مانند تولیدکنندگان فلزات، از رشد تقاضا در بازارهای نوظهور برخوردار بوده است. مهمتر از این، بسیاری از شرکتهای پتروشیمی به جای استفاده از خوراکهای بنزین مبتنی بر روغن، از منابع اولیه کممصرف گازی استفاده کردهاند که آنها را در موقعیت برتری در هزینه قرار میدهد. این امر بهویژه در تولیدکنندگان خاورمیانه و اخیرا آمریکای شمالی به خوبی قابل مشاهده است.
با این وجود صنعت پتروشیمی در این دوره در بسیاری از محصولات خود دچار فرسایش حاشیهای شده است؛ به گونهای که تقریبا نیمی از ارزش ایجاد شده در این دوره، خنثی شده است. فرسایش حاشیهای عمدتا زنجیرههای C۴ و آروماتیک را تحتتاثیر قرار داده است و در درجه اول بر شرکا و شرکتهای تازهوارد این صنعت در بازارهای نوظهور تاثیر گذاشته است. چهار خانواده اصلی تولیدکنندگان صنعت جهانی پتروشیمی عبارتند از:
۱ـ شرکتهای ملی نفت (NOC) و سایر بازیگران بازارهای نوظهور
۲- شرکتهای بینالمللی نفتی
۳-تولیدکنندگان خالص پتروشیمی
۴-شرکتهای شیمیایی متنوع با داراییهای بزرگ در زمینه تولیدات پتروشیمی.
بهطور خلاصه، عامل تعیینکننده صنعت پتروشیمی در هزاره جدید، عدمتقارن منطقهای است. کلید موفقیت در این صنعت به سادگی از طریق یک موقعیت مکانی مناسب بهدست میآید، به گونهای که شرکتهای مستقر در بازارهای نوظهور در این موقعیتهای مکانی (بهعنوان مثال آسیا و آمریکای شمالی) بهعنوان رهبران صنعت خواهند بود. همچنین شرکتهایی که در مکانهایی با دسترسی به گاز ارزانقیمت واقع شدهاند، بیشترین سود را کسب میکنند.
الگوهای قدیمی صنعت پتروشیمی از بین خواهند رفت
در اختیار داشتن مواد اولیه، فرصت سودمندی را ایجاد نخواهد کرد: همواره تولید خوراک و مواد اولیه بهعنوان سنگ بنای ایجاد ارزش در این صنعت بوده است، اما احتمالا سرمایهگذاری در مواد اولیه بعد از سال ۲۰۲۰ محدودتر خواهد شد. خاورمیانه و آمریکای شمالی دو منبع اصلی بازخوردهای سودمند در تاریخ اخیر این صنعت بودهاند اما در هر دو منطقه، فرصتهای میانمدت و بلندمدت به مرور محدودتر میشوند.
در خاورمیانه، سرمایهگذاریهای جدید در صنعت پتروشیمی بهطور فزایندهای بر پایه مواد اولیه مایع مانند نفتا و گازوئیل، یا مخلوط گاز و گاز مایع به جای فقط گاز، متمرکز شده است. در آمریکای شمالی، انتظار میرود که مزیت مواد اولیه در دهه آینده از بین برود زیرا ظرفیت جدید ناشی از شکاف اتیلن و فرصتهای صادراتی باعث افزایش تقاضا برای اتان و پروپان میشود که میتواند قیمتها را افزایش دهد. منابع جدید احتمالی عرضه گاز با قیمت مناسب در جهان (بهعنوان نمونه در عراق و قزاقستان) وجود دارد که ممکن است تولید گازهای شیل در کشورهایی مانند آرژانتین را به خطر بیندازد. با این وجود، مزیت هزینه و دسترسی به بازارهای پاییندستی نسبت به آنچه در سالهای اخیر توسط خاورمیانه و آمریکای شمالی ارائه میشد، کمتر است.
رشد پتروشیمی با رشد اقتصادی، کندتر میشود. نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بازار مهم چین، کند شده و ممکن است کندتر شود. در مجموع تخمین زده میشود که نرخ رشد ۶/ ۳ درصد در دهه گذشته برای تقاضای جهانی پتروشیمی، ممکن است تا سال ۲۰۳۰ به ۳ درصد یا حتی کمتر از آن برسد. در واقع چین به بلوغی در رشد اقتصادی خود میرسد که از مرحله سرمایهگذاری در زیرساختها عبور کرده و همین امر موجب کندتر شدن صنعت پتروشیمی در سطح جهان شود. در طرف مقابل، ممکن است رشد این صنعت دوباره افزایش یابد، زیرا یک گروه جدید اقتصادی (بهعنوان نمونه هند، اندونزی، پاکستان و کشورهایی در آفریقا) در گسترش تقاضا در بازار جهانی نقش بسزایی دارند که ممکن است ۵ تا ۱۰ سال دیگر طول بکشد.
احتمالا روند کاهش در زنجیرههای منتخب تغییری نکند و بعید است که روند کاهشی موجود در زنجیرههای خاصی از محصولات پتروشیمی، برعکس شود. بیشترین کاهش در زنجیرههای مبتنی بر آروماتیک مانند پارازیلن و اسید ترفتالیک خالص، فنل و پلیآمید مشاهده شده است.