نیروی انسانی؛ چالشی جدید پیش روی بخش معدن
بهعنوان مثال، این هدفگذاری برای صنعت فولاد با توجه به ذخایر سنگآهن، گاز و همچنین نیروی انسانی، تولید ۵۵میلیون تن فولاد در ۱۴۰۴ بود. حوزههای دیگر هم به همین صورت اعدادی را در برنامههای توسعهای خود دارند که تلاش میکنند آن را محقق کنند. اما در سالهای اخیر توسعه بخش معدن و صنایع معدنی با چالشهای بسیاری همراه شده است. ابتدا توسعهنیافتگی در حوزه اکتشافات توانست صنایع پاییندستی را نگران کند. اما در ادامه کمبودها در حوزه انرژی هم خودش را نشان داد و توانست بر برنامههای تولیدی اثرگذار شود. اما حالا چالش دیگری در راه است و میتوان گفت زنگ خطر آن در آستانه به صدا درآمدن است. کمبود نیروی انسانی چالشی جدی است که میتواند توسعه بخش معدن را با مشکلات بسیاری همراه کند. امروز بسیاری از معادن بخش خصوصی و همچنین کارخانههای کوچک فعال در حوزه صنایع معدنی، با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجهاند. بدون شک بخش معدن برای توسعه خود و افزایش بهرهوری نیازمند استفاده از تکنولوژیها و ماشینآلات جدید است. نگاهی به معادن جهان نشان میدهد که شرکتهای بزرگ دنیا به سمت معدنکاری هوشمند رفتهاند.
بهعنوان مثال، کامیونهای خودکار در بسیاری از این معادن توانستهاند علاوه بر سرعت کار، میزان خطرات ناشی از فعالیتهای معدنی را هم کاهش دهند. اما این موضوع نیازمند حضور نیروهای متخصص در معدن جهت هدایت کامیونهای خودکار است که به صورت اتوماسیون صورت میگیرد. در نتیجه، بخش معدن ایران نیز برای توسعه هر چه بیشتر نیازمند نیروی متخصص است که حالا در حال تبدیلشدن به چالش جدی است. پیشتر نیز سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران، اعلام کرد برای توسعه اکتشافات با روسیه وارد همکاری میشود، به نحوی که در زمان مشخصشده در این همکاری، گروه روسی ذیل فعالیتهای اکتشافی، دورههای آموزشی هم برگزار میکند. در واقع امروز کاهش نیروی متخصص در بخش معدن علاوه بر اینکه سرعت کار را کاهش داده، میتواند هزینههای این فعالیتها را افزایش دهد، زیرا برای جبران عقبماندگی بخش معدن باید از کشورهای دیگر برای برگزاری دورههای تخصصی دعوت کرده و با صرف هزینه بسیار نیروهای متخصص را تربیت کرد. اما آیا این گره باید به دست بخش معدن باز شود یا تغییرات آموزشی میتواند این چالش را از میان بردارد؟ سالها قبل و در دهه ۹۰، بسیاری از دانشجویان فارغالتحصیل در رشته معدن و زمینشناسی به دلیل نبود بازار کار مناسب راهی بخشهای دیگر میشدند، اما امروز شاهد هستیم که ورود رشتههای زمینشناسی و معدن کاهش یافته است.
حتی گفته میشود در چند سال اخیر به میزان ۵۴درصد تعداد دانشجویان این رشتهها با کاهش همراه بوده که میتواند بر میزان توان بخش معدن موثر باشد. در صورتی که در چند سال پیشرو توجه ویژهای به این موضوع نشود و بسترهای لازم برای جذب دانشجویان این رشته در بخش معدن فراهم نیاید، بدون شک بخشهای یادشده در سالهای آینده باید برای تامین نیاز خود اقدام به واردات نیروی متحخصص کنند. اما تنها این بخش معدن نیست که باید بسترهای لازم برای جذب نیروی فارغالتحصیل را فراهم کند، بلکه دانشگاه نیز باید در روند آموزشی خود بر کسب تجربه متمرکز شود. درواقع دانشجویان بخش معدن باید در دوره تحصیل خود وارد فعالیت میدانی شوند تا بتوانند در این مسیر و پیش از ورود به بازار کار با تجربه همراه شوند. البته در سالهای اخیر دانشگاه و صنعت به یکدیگر نزدیک شده و تلاش کردهاند گپ موجود را برطرف کنند، اما بیشک باید بر تربیت نیروی متخصص تاکید و سرمایهگذاری شود تا بتوان از ثروت خدادادی در بخش معدن بیشترین بهرهبرداری را کرد. در واقع ایجاد چنین بستر و فرصتهای شغلی میتواند از مهاجرت دانشجویان فارغالتحصیل هم جلوگیری کند، زیرا امروز تعداد زیادی از دانشجویان به دنبال مهاجرت هستند، در نتیجه باید فرصتهایی را برای جذب آنها در بخش معدن ایجاد کرد. اگر بخش معدن و دانشگاه بتوانند این چالش را برطرف کنند، میتوان از چالش پیشرو بهراحتی عبور کرد، اما بیتوجهی به آن میتواند توسعه در بخش معدن را علاوه بر آنکه به تعویق اندازد، با هزینههای بیشتری همراه کند. پس لازم است مسوولان مرتبط با این موضوع امروز برای حل این مشکل دست به کار شوند.