زلزلهشناس ایرانی نتایج بازدید از ویرانیهای «کاتماندو» را به «دنیایاقتصاد» ارائه کرد
عبرت «تهران» از زلزله نپال
گروه مسکن: زلزله شناس ایرانی، نتایج بازدید یک هفتهای خود از ویرانیهای برجا مانده از زمینلرزه مهیب و بزرگ «نپال» را بهصورت گزارش مکتوب به «دنیایاقتصاد» ارائه کرد. دکتر مهدی زارع -عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی- روز یازدهم اردیبهشت، درست 5 روز بعد از زلزله 8/ 7 ریشتری «کاتماندو» پایتخت نپال، به این شهر سفر کرد تا ضمن بررسی ابعاد فنی اعلام نشده این زلزله و همچنین خسارتهای بهوجود آمده در آنجا، امکان شبیهسازی زلزلهای مشابه در شهرهای بزرگ ایران بهخصوص تهران را برای سازمانها و نهادهای مسوول در کشورمان فراهم بیاورد.
گزارش مکتوب این زلزلهشناس نشان میدهد: حداقل ۶ مولفه اصلی، میزان «تابآوری» تهران و کلانشهرهای پرجمعیت در برابر زلزله بزرگ احتمالی (بالای ۷ ریشتر) را تعیین کند؛ این مولفهها شامل «ساعت و روز» زمینلرزه برحسب اینکه در طول روز یا شب و روز کاری یا روز تعطیل اتفاق بیفتد، «فاصله کانون زلزله» با محدوده شهری، نحوه شهرسازی و «توسعهیافتگی ظاهری» یا واقعی شهر، چگونگی «مدیریت بحران» توسط سازمانهای دولتی و عمومی و در نهایت «حد مشارکت امدادی» کشورهای همسایه و خارجی است که برحسب آخرین وضعیت هر کدام از این ۶ پارامتر، آمار کشتهها و زخمیهای زلزله و طول مدت آواربرداری و بازسازی قابل محاسبه و برآورد خواهد بود. زلزله نپال چون در صبح آخر هفته اتفاق افتاد و در فاصله ۷۵کیلومتری تا مرکز شهر رخ داد، میزان تلفات آن نسبت به زلزله مشابه سال ۲۰۱۰ هائیتی فوقالعاده ناچیز بود در صورتی که اگر کانون زلزله به ۲۰ کیلومتری میرسید، کشتهها ۲۰ برابر میشد. نکته برجسته در گزارش دکتر زارع که بر آسیب جدی و کامل بخشهایی از پایتخت نپال متمرکز شده، توسعهیافتگی ظاهری شهر در عین بههمریختگی و نابسامانی شهر است که نشان میدهد عدم توازن جمعیت در مناطق پایتخت و چینش ناموزون ساختمانها چگونه میتواند از مقاومت شهر در برابر حوادث طبیعی بکاهد. در نپال، سازمان مدیریت بحران وجود ندارد و ۹۰ درصد نیروهای ارتش، در زلزله پنجم اردیبهشت، اوضاع پساز زلزله را بهدست گرفتند اما در کنار آنها، مشارکت فنی ۸ کشور آسیایی، اروپایی و آمریکا در امداد و نجات باعث شد زندگی در شهر زلزلهزده کاتماندو «قابل تحمل» شود. از جمله کمکهای خارجی، ایجاد تصفیهخانه سیار آلمانی برای آب شرب بود. میزان خسارت اقتصادی ناشی از زلزله ۸/ ۷ ریشتری در کشور جهان سومی نپال، بین ۵ تا ۱۵ میلیارد دلار یعنی بهطور متوسط معادل نصف تولید ناخالص داخلی این کشور برآورد شده که با توجه به امکانات مالی دولت، کار احیا و بازگشت پایتخت نپال به دوران قبل از زلزله، حدود ۱۰ سال زمان خواهد برد. متن گزارش مکتوب دکتر زارع به شرح زیر است:
مدیریت بحران، آسیبهای اقتصادی و توزیع خسارت در زمینلرزه نپال
زمینلرزه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ نپال با بزرگای ۸/ ۷ریشتر موجب کشته شدن بیش از ۹۱۰۰ نفر (تا پایان هفته چهارم بعد از رخداد) و همچنین حدود ۱۷ هزار نفر مجروح شد. زمینلرزه نپال رخدادی است که در کشوری جهان سومی رخ داده است (نپال در ردهبندی شاخص توسعه انسانی HDIدر سال ۲۰۱۴) در رتبه ۱۴۵ قرار دارد. تولیه ناخالص داخلی آن حدود ۲۰ میلیارد دلار در همین سال برآورد شده است. جمعیت آن حدود ۲۸ میلیون نفر است، البته تصور آن بود که زمینلرزه با بزرگای ۸/ ۷ و ژرفای حدود ۱۵ کیلومتر در اعماق زمین تلفات بسیار بیشتر از آنچه گزارش شد به بار آورده باشد، ولی رخداد زمینلرزه در میانه روز (ساعت ۱۱:۵۶ صبح) و همچنین در روز تعطیل آخر هفته (شنبه) و رویداد زمینلرزه در فاصله حدود ۷۵ کیلومتری محدوده پر جمعیت شهری (کاتماندو، پایتخت نپال) موجب آن شد که تلفات زمینلرزه در همین میزان که گزارش شده (البته اگر به آمار در چنین کشور فقیری بتوان تا حد زیادی اعتماد کرد) محدود شود. در این یادداشت تلاش میشود تا ضمن بررسی مدیریت سانحه، به توسعه و گسترش خرابیها و اهمیت توسعه خرابیهای زیرساختی در نپال پرداخته شود.
زمینلرزه مهم قبلی که در یک کشور جهان سومی (که مانند نپال بسیار به زمینلرزه آسیبپذیر بوده و هست) رخ داد و موجب تلفات و خسارتهای فراوان شد، زمینلرزه ۱۲ ژانویه ۲۰۱۰ (۲۳ دیماه ۱۳۸۸)هائیتی با بزرگای ۲/ ۷ بود که بهرغم رخداد در ساعت ۱۶:۵۳) موجب کشته شدن حدود ۲۰۰ هزار نفر شد (چرا که کانون زمینلرزه در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری پایتخت با حدود ۲ میلیون نفر جمعیت قرار گرفته بود). زمینلرزه نپال در مقایسه با زلزله ۲۰۱۰هائیتی صرفا به دلیل دور بودن نسبی کانون از یک نقطه پر جمعیت شهری موجب تلفاتی بسیار محدودتر شد. همین رخداد در فاصلهای مشابه با سناریوی زلزله هائیتی میتوانست بیش از ۲۰ برابر تلفات را موجب شود و در صورتی که زمان زمینلرزه در نیمه شب و در تاریکی هوا بود باز میتوانستیم تلفاتی بسیار گسترده تر را در زمینلرزه نپال مشاهده کنیم. از این نظر میتوان گفت که مردم نپال شانس بزرگی آوردهاند!. توزیع خرابیها در شهر کاتماندو در محدودهای که بیشتر بافت تاریخی شهر کاتماندو در آن واقع است، رخ داد. متاسفانه هر جا که در این شهر توسعهیافتگی (حتی ظاهری) بیشتری دیده میشود، بههمریختگی و نابسامانی نیز واضحتر است. در محدوده ایستگاه جدید اتوبوس که در این ناحیه احداث شده است، خسارتهای زیادی به بافت تجاری و مراکز خرید و همچنین مجتمعهای مسکونی وارد شده است. بیشتر آوار زمینلرزه نیز در همان محل ویرانی رها شده است. محدوده بیشتر خرابیها در پیرامون رودخانه بیشنوماتی در غرب شهر کاتماندو متمرکز است.
مدیریت سانحه و چند نکته
از نظر مدیریت سانحه در زلزله نپال چند نکته قابل ذکر است: نپال سازمان مدیریت بحران برای مدیریت سامانیافته بر تبعات سوانح یا پیشگیری از خسارتهای سوانح طبیعی ندارد. هنگام زمینلرزه ۵/ ۲/ ۹۴ نپال، تنها نیروهای ملی نپال که بیشترین نقش را در مشارکت و امداد بازی کردند، «ارتش» نپال بود. در این زلزله به دستور دولت ۹۰ درصد نیروهای ارتش ۱۲۰ هزار نفری نپال به کار گرفته شدند (عملا بهترین کاری که میشد در شرایط زمینلرزه در این کشور انجام داد، صورت گرفت). در بازدید از پهنه زلزله زده نپال مشخص شد که احتمالا نیروهای ارتش تنها نیروی به سامان و تحت فرماندهی و آموزش دیده (به طور نسبی) در این کشور فقیر هستند. در نپال مهمترین نکته مدیریتی، بیسامانی و ضعف ساماندهی و فقر منابع است. نیروی آموزش دیده و کارآمد در این کشور فقیر بسیار کم در دسترس هستند و امکان تجهیز نیرو هم در فرصت کم و شرایط اضطرار عملا وجود ندارد. در سالهای اخیر گروههای مختلفی از نپال به صورت تیمهای پژوهشی و همچنین سازمانهای غیردولتی از افراد تحصیلکرده و جدید نپالی تشکیل شده و اتفاقا این گروهها در مجامع بینالمللی و همکاری با سازمانهای تخصصی و علمی کشورهای خارجی بسیار فعال هستند.
نگارنده در کنفرانس جهانی «سندای» که سازمان ملل در هفته آخر اسفند ۹۳ در سندای ژاپن برگزار کرد، مشاهده کرد که متخصصان و گروههای نپالی بسیار فعال شرکت کردند. منتها مساله آن است که این گروههای تخصصی مدرن که بیشتر در قالب سازمانهای غیردولتی در زمینه مدیریت بحران فعال هستند به نسبت آسیبپذیری بالای کشور خود و همچنین جمعیت ۲۸ میلیونی کشورشان اقلیتی بسیار کوچک و محدودند که راهی بسیار طولانی برای افزایش تابآوری این کشور در مقابل خطر و ریسک زمینلرزه دارند. در زمینلرزه ۵ اردیبهشت مشاهده شد که سازمان ملل متحد نقش فوق العاده مهمی در مدیریت ریسک و بحران بازی کرد. هم دفتر سازمان ملل متحد در کاتماندو (در خانه ملل متحد UN House)، که نقش مدیریت و فرماندهی کلان عملیات امدادرسانی به آسیبدیدگان زمینلرزه را به عهده داشته و دارد، هم کمپ لجستیک سازمان ملل در ابوکرینی که حدود ۳۰ کیلومتری جنوب گورکا بازار نقش لجستیک و هدایت عملیات کمکها و توزیع مناسب آن را دارد و هم دفتر سازمان ملل در گورکا (نزدیک کانون زلزله) که در آن هر روز ساعت ۸ صبح جلسات سازماندهی عملیات و هماهنگی تمامی تیمهای امدادرسان تشکیل میشود، بر اساس بازدید ما نظم و سازماندهی فوقالعاده جالبی داشته و دارند. در کمپ پشتیبانی گورکا - که توسط برنامه جهانی غذای سازمان ملل WPF هدایت میشود- متوجه شدیم که فقط با یک هلیکوپتر و ۲۰ کامیون در روز، انتقال کمکها به کانون زمینلرزه صورت میگیرد. واقعیت آن است که تنها هلیکوپتر موجود در این عملیات از سوی برنامه جهانی غذا و اتفاقا یک ماه قبل از زلزله (بدون اینکه اطلاع و خبری از زلزله قریبالوقوع باشد) اجاره شده بود و دولت نپال هیچ هلیکوپتری برای این عملیات در اختیار سازمان ملل قرار نداده است. این در حالی است که در فرودگاه پوخارا در ۲۰۷ کیلومتری غرب کاتماندو و حدود ۱۰۰ کیلومتری غرب کمپ پشتیبانی یاد شده، متوجه شدیم که ۷ هلیکوپتر در اختیار دارند ولی آنها را در اختیار این عملیات قرار نمی دهند! و ظاهرا بعضی از این هلیکوپترها در اختیار معدود توریستهای باقی مانده در نپال بود تا از دریاچه فوا Phewa در کنار پوخارا گردشی توریستی بکنند!
نقش نیروهای خارجی
نقش نیروهای خارجی در مدیریت سانحه بسیار مهم به نظر رسید. اولین گروه خارجی که به امداد زلزلهزدگان آمدند، از هند (همسایه همجوار) و بعد چین و البته آمریکا، ژاپن، فرانسه، آلمان، انگلیس، فرانسه، اندونزی و ترکیه بودند. جالب است که کشور ترکیه در وسط شهر کاتماندو کمپهای امدادی مربوط به هلال احمر ترکیه KIZILAY نصب و در عملیات مشارکت کرد. در بازدید از وزارت برنامه ریزی نپال مشخص شد که عملا ساختار بسیار ضعیفی در این زمینه وجود دارد. وزیر مربوطه عملا در انفعال کامل در جستوجوی کمک بود و البته به نظر میرسید که تمایلی هم به حرکتهای تبلیغی و نمادین دارد (پیشنهاد و طرح ابتکاری همراه نگارنده ، مهندس سعیدی، مبنی بر ساخت یک سرپناه اضطراری برای بازماندگان را با ساخت یک نمونه و گرد آوردن سریع خبرنگاران برای رونمایی از آن مرتبط کرد و بعد از جلسه عملا هیچ پیگیری برای انجام موضوع انجام نداد!). در مورد عملکرد رسانهها باید اذعان کرد که اولین اخبار از این زلزله از طریق اینترنت، فیسبوک و توئیتر در دنیا به صورت عکس و جملات خبری کاربران نپالی شبکههای اجتماعی در دنیا منتشر شد. رسانههای بینالمللی بهویژه شبکه سی ان ان نقش مهمی در پوشش خبری و مستند سازی تقریبا لحظه به لحظه این رخداد در سطح بینالمللی داشتند. در مرکز شهر کاتماندو تیمهای آلمانی (معروف به فرشتگان آبی) و فرانسوی مسوولیت «تصفیه آب» برای شهروندان نپالی را بر عهده داشتند. در این بازدید مشخص شد که گروه آلمانی مزبور با تصفیه ۱۰ هزار لیتر آب در ساعت، در توزیع همین آب تصفیه شده مشکل دارد (از ۵ کامیون قول داده شده، در روز تعداد کمتری کامیون از سوی مسوولان در اختیار این تیم قرار میگرفت!). ضمنا شهر کاتماندو بدون زمینلرزه نیز شهری است که اولا آب چاهی بسیار آلوده دارد و در روز حدود ۳۶۰ میلیون لیتر نیاز آبی دارد و از این میزان حدود ۱۳۰ میلیون لیتر در فصل بارانی و ۹۰ میلیون لیتر در فصل خشک آب تصفیه شده در اختیار شهروندان کاتماندو قرار میگیرد. در این زلزله خسارتها بین ۵ تا ۱۵ میلیارد دلار برآورد شده است. برای کشوری که تولید ناخالص داخلی آن حدود ۲۰ میلیارد دلار برآورد میشود تحمل چنین خسارتی عملا بسیار سخت و پیچیده است. در روز ۱۴ بعد از لرزه اصلی نخستوزیر نپال از پارلمان درخواست ۲ میلیارد دلار برای بازسازی در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ (سالی یک میلیارد دلار) کرد. این موضوع نشان میدهد که برای بازگشت به شرایط سال ۲۰۱۵ احتمالا زمانی حدود ۱۰ سال فرصت لازم است. توجه شود که در کشور نپال سالانه بین ۵۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار توریست خارجی به عنوان گردشگر آثار تاریخی، طبیعت و کوهنوردی به این کشور وارد میشوند. حدود ۳۸ درصد جمعیت کشور بیکارند و حدود۴۰ درصد از اقتصاد کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم به گردشگری وابسته است. در اثر زمینلرزه ۵/ ۲/ ۹۴ تقریبا تمامی گردشگران کشور را ترک کردند و عملا هتلها خالی از سکنه شدند.
کوهنوردی به مرتفع ترین قلههای جهان (از جمله اورست با ۸۸۴۸ مترو ۸ قله مرتفع دیگر از ۱۵ قله اول مرتفع دنیا) از مهمترین جذابیتهای این کشور است. در اثر زمینلغزش در هنگام زمینلرزه ۱۸ کوهنورد مستقیما در اثر زمینلغزش کشته شدند. ضمنا مسیرهای کوهنوردی مختلف دچار زمینلغزش شده و همچنین دامنههای بسیار آماده لغزش شده و احتمال لغزش در پسلرزههای متعدد بعدی وجود دارد. این مساله آسیب بزرگ اقتصادی دیگری برای این کشور فقیر در ماهها و سالهای بعد از زلزله خواهد بود.
95درصد تلفات زلزله در اختیار جهانسوم
از سال ۲۰۰۰ تا کنون (بیش از ۱۵ سال گذشته) فقط ۲ نفر در ایالات متحده در یک زمینلرزه (۲۲ دسامبر ۲۰۰۳ در کالیفرنیا با بزرگای ۵/ ۶ ریشتر) آن هم در اثر وقوع زمینلغزش کشته شدهاند. در حالی که زمینلرزهها در همین مدت به طور مستقیم و غیرمستقیم (بهویژه در جریان سونامی) موجب مرگ حدود ۷۰۰ هزار نفر در سایر کشورها شدهاند (که بیش از ۹۵ از این تلفات به کشورهای جهان سوم و در حال توسعه مربوط است).
مهمترین تلفات در این مدت به زمینلرزه و سونامی سوماترا اندونزی (۲۰۰۴) با بیش از ۳۰۰ هزار کشته و زمینلرزه هائیتی (۲۰۱۰) با بیش از ۲۰۰ هزار کشته مربوط است. زمینلرزه بم (۲۰۰۳) در ایران با حدود ۳۰ هزار کشته بسیار قابل توجه است. از زمینلرزه بم به بعد زمینلرزه مهم و مخربی که تلفات بیش از ۵۰۰ نفر در ایران به بار آورد خوشبختانه رخ نداده است (زمینلرزه ۱۳۹۱ ورزقان موجب ۳۰۷ کشته شد). البته این موضوع صرفا به عدم رخداد زمینلرزهای مخرب در بازه مزبور (و نه الزاما موفقیت برنامههای مقاومسازی و افزایش تابآوری) مربوط بوده است. هر زمینلرزهای که در محدودهای پر جمعیت شهری رخ دهد فاجعهای بدتر از زمینلرزه ۱۳۸۲ بم را میتواند موجب شود. توجه شود که از سال ۱۳۸۰ تا کنون جمعیت ایران حدود ۱۵ میلیون نفر بیشتر شده و بیشتر این اضافه جمعیت به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و در آن میان بیشترشان در مراکز استانها ساکن شدهاند (جمعیت روستایی تقریبا ثابت مانده است). بنابراین آسیبپذیری شهرهای ما به دلیل افزایش جمعیت در معرض آسیب زلزله و همچنین رشد شتابان حاشیهنشینی در این بازه زمانی به سرعت افزایش یافته است. سامانه مدیریت ریسک بهویژه در کلانشهرهای ایران همچنان غیرمدرن و نیازمند زیرساخت مناسب و نیروهای تخصصی بیشتر و کارآمدتر است. کشوری مانند ما که جمعیت متمرکز بیش از کشور نپال در شهرهای خود دارد در هر زمینلرزه مهم بعدی مستعد آسیبپذیری بسیار بالا (جمعیت و تاسیسات در معرض آسیب بیشتر) است. این موضوعی است که باید در موردش جدی و هوشیار باشیم .
ارسال نظر