۸۰ درصد ساختمانها در کشور فاقد استانداردهای فنی هستند
به نظر میرسد در کشور ما و براساس یک تعریف نانوشته، تصور عمومی بر این است که تحصیلات دانشگاهی، نقطه پایان آموزش است. در صورتی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، پایان تحصیلات دانشگاهی، آغازی بر مطالعات روزمره و افزایش اطلاعات تخصصی تلقی میگردد. واقعیت این است که در کشور ما و بهخصوص در صنعت ساختمان، آموزشهای دانشگاهی در بسیاری از موارد کاربردی نبوده و دانشجویان در ردههای مختلف مقاطع تحصیلی، پس از اخذ مدرک دانشگاهی و دقیقا زمانی که وارد بازار کار میشوند به نوعی با حرفه ناآشنا هستند.
به نظر میرسد در کشور ما و براساس یک تعریف نانوشته، تصور عمومی بر این است که تحصیلات دانشگاهی، نقطه پایان آموزش است. در صورتی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، پایان تحصیلات دانشگاهی، آغازی بر مطالعات روزمره و افزایش اطلاعات تخصصی تلقی میگردد. واقعیت این است که در کشور ما و بهخصوص در صنعت ساختمان، آموزشهای دانشگاهی در بسیاری از موارد کاربردی نبوده و دانشجویان در ردههای مختلف مقاطع تحصیلی، پس از اخذ مدرک دانشگاهی و دقیقا زمانی که وارد بازار کار میشوند، با خلاء اطلاعات اجرایی مواجه میشوند و با محیط کارگاه و امر اجرا احساس غربت میکنند. بدون شک بسیاری از مشکلات موجود نیز از همین ناحیه حادث شد و متاسفانه زمینه فرهنگی جامعه که موجب ایجاد غرور کاذب شده نیز مزید بر علت است و موجب میشود که فارغالتحصیلان خود را از آموزشهای تکمیلی بینیاز دانسته و به معلومات اندوختهشده از قبل اکتفا کنند.
مهدی موذن، رییسکانون کاردانهای فنی ساختمان در گفتوگو با فصلنامه کانون با بیان این مطلب گفت: به لحاظ شرایط موجود، در ساختمان همه صنوف با آموزش غریبهاند، اعم از مهندسان، کاردانهای فنی، معماران تجربی و کارگران ماهر، مهندسان و کاردانهای فنی که با کولهباری از آموختهها شامل فرمولها و قواعد کلی و کلیشهای، وارد بازار کار شده و تازه متوجه میشوند، در صحنه اجرای ساختمان اتفاقاتی میافتد که در آتلیهها و کارگروههای آموزشی دانشکدهها اشاره مشخص به آنها نمیشود و ضمن احساس نیاز به فراگیری مطالب تکمیلی و فنی و آشنایی با تکنولوژیهای پیشرفته دنیا، فراگیری اطلاعات در رابطه با مصالح پیشرفته و علوم مربوط به صنعتیسازی ساختمان که در برگیرنده مزیتهای سبکسازی، سریعسازی همچنین مدرنسازی ساختمان و روشهای صرفهجویی بهینه انرژی میباشد، لیکن هم به لحاظ شانیت از ابراز آن امتناع میکنند و هم زمینه لازم جهت کسب اطلاعات موردنیاز را فراهم نمیبینند. لذا در اینجا نقش دستگاههای سیاستگذار از قبیل وزارت مسکن و شهرسازی و سایر موسسات ذیربط بسیار حساس و تعیینکننده است که با کمال تاسف ملاحظه میشود، حداقل در گذشته تصمیمات موثری در این زمینه اتخاذ نشده و بهرغم اینکه اکثر مسوولان و کارشناسان معترف به این موضوع هستند که بخش قابلتوجهی از عدمکیفیت ساختوسازهای موجود به لحاظ عدماطلاعات اجرایی دستاندرکاران میباشد، لیکن اقدام موثری در این زمینه معمول نمینمایند.
موذن خاطرنشان کرد: بدون شک از وزارت مسکن و شهرسازی که خود طلایهدار اصلاح وضعیت ساختو ساز بوده و به ارتقای اطلاعات فنی و اجرایی دستاندرکاران ساختمانسازی اعتماد دارد، انتظار میرود با توجه به ردیفهای قانونی که برای این کار تعریف شد، از جمله اعتبارات پیشبینی شده در ماده ۳۹ قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان و با تخصیص بودجههای خاص درخصوص پیشبینی برگزاری دورههای آموزشی تکمیلی برای مهندسان و کاردانهای فنی اقدام کند. لیکن با کمال تاسف ملاحظه میشود، وزارت محترم یادشده، تمایل زیادی در این زمینه نشان نداده و حداقل طی سالهای گذشته که از تاسیس کانون کاردانهای فنی ساختمان میگذرد، بهرغم مکاتبات و درخواستهای مکرر، ظاهرا بودجهای که بشود برای آموزش تخصیص داد وجود نداشته و از سوی آن وزارتخانه محترم شاهد اجرای برنامههای موثر نبودهایم که امید است این خلاء برنامهریزی در آینده پوشش داده شود. نباید فراموش کنیم خسارات سنگینی که دولت بعضا در رویداد سوانح طبیعی مانند زلزله، متحمل میشود قابل مقایسه با تخصیص هزینه آموزش و ارتقای معلومات فنی دستاندرکاران ساختوساز نمیباشد. قابل توجه است، چنانچه همه مهندسان و کاردانهای فنی حاضر در کشور با هزینه دولت در ۲ دوره آموزشی شرکت کنند، بدون شک هزینه آن کمتر از هزینهای است که دولت جهت بازسازی شهر بم متقبل شد.
رئیس کانون کاردانهای فنی ساختمان معتقد است: سایر صنوف دستاندرکار ساختمانسازی نیز متاسفانه تاکنون از آموزش بیبهره بودهاند که از آن جمله میتوان به معماران تجربی و کارگران ماهر اشاره کرد. معماران تجربی از دیرباز در زمره زحمتکشان واقعی ساختمانسازی در کشور ما بودهاند و نگاهی به ابنیه و مستحدثات باستانی به خوبی رد پای زحمات آنها را نشان داده و امروزه نیز به لحاظ حفظ شکل سنتی ساختمانسازی در کشور، لزوما معماران تجربی نقش قابل توجهی در ساخت ساختمان دارند. در واقع هیچ مهندس یا کاردان فنی را نمیتوان یافت که در کنار خود یک نفر معمار تجربی نداشته باشد. لذا توجه به این صنف و ساماندهی آنها اهمیت زیادی دارد که خوشبختانه این امر اخیرا مورد توجه وزارت مسکن و شهرسازی قرار گرفته و در راستای مفاد ماده ۴ قانون نظام مهندسی و با اهتمام کانون کاردانهای فنی در سراسر کشور تلاش قابل قبولی جهت تعیین صلاحیت و آموزش معماران تجربی در دست اجرا است.
-کارگر ماهر در واقع نوک پیکان خط تولید ساختمانسازی در کشور بوده و مانند آشپزی است که چنانچه روش طبخ را بداند، میتواند مطبوعترین غذا را بپزد و اگر نداند با بهترین مواد نیز فقط غذایی با شکل ظاهری طبخ خواهد نمود که از طعم و کیفیت در آن خبری نخواهد بود.
- چرا ما انتظار داریم کارگران زحمتکش و بی تقصیر ما، جوشکاری ساختمانها را به بهترین نحو انجام دهند، مگر غیر از این است که آنها جوشکاری را بعضا به صورت موروثی و از پدر به پسر و یا برادر به برادر آموختهاند و مسوولان محترم نیز چشم بر هم گذاشته و شاهد تضییع سرمایههای ملی و تولید ساختمانهایی هستند که به قول برادران بزرگوارمان در سازمان نظام مهندسی ساختمان به جای مامن میتواند مدفن باشد.
-ظاهرا در چارچوب قانون، سکان فرماندهی این چند صدهزار نفری، به دست وزارت کار و امور اجتماعی سپرده شده که جا دارد سوال شود آیا آمار کارگران ماهر دارای کارت مهارت فنی در سطح کشور در ۱۰ سال گذشته بیش از ۱۰درصد کل کارگران ماهر در کشور میباشد؟
-همه اینها در شرایطی است که براساس یک عادت، همه با هم چسبیدهایم به ساختمانهای اسکلت فولادی و فریاد و وامصیبت خود را نثار جوش میکنیم، اما حدود نیمی از ساختمانها با اسکلت بتنی ساخته میشوند. آیا به فکر آنها هستیم: کیفیت سیمان، کارخانههای تولید بتن استاندارد و غیر استاندارد کیفیت میکسرهای انتقال دهنده بتن، مدت زمان انتقال بتن، شهرهایی که کارخانه بتن ندارند، اکثر روستاهایی که دسترسی به بتن آماده ندارند، تولید بتن با بیل و فرقون، اختلاط بتن، نحوه بتنریزی و نگهداری از بتن در سرما و در گرما و...؟
- لذا جا دارد با همکاری مشترک وزارت مسکن و شهرسازی و وزارت کار و امور اجتماعی و استفاده از توان بالقوه موسسات ذیربط جهت تسریع در امر آموزش کارگران ماهر اقدامات لازم به عمل آید.
براساس آمارهای موجود در سال تحصیلی۸۵-۸۴ وضعیت کل دانشجویان، به ویژه دانشجویان رشته کاردانی بخش ساختمان در دانشگاههای دولتی و آزاد به شرح زیر است:
- دانشجویان دانشگاههای دولتی یکمیلیون و ۱۹۱هزار و ۴۸ نفر و ۲۴۱هزار و ۶۱نفر در استان تهران.
- دانشجویان دانشگاههای آزاد: یکمیلیون و ۱۱۹هزار و ۵۲۱نفر در سطح کشور و ۲۳۴هزار و ۹۲۸ نفر در استان تهران.
- دانشجویان مقطع کاردانی دانشگاههای دولتی: ۱۵۹هزار و ۱۰۹ نفر در سطح کشور و ۲۳هزار نفر در استان تهران.
- دانشجویان مقطع کاردانی دانشگاههای آزاد: ۱۹۷هزار و ۵۰۹نفر در سطح کشور و ۳۹هزار نفر در استان تهران.
- دانشجویان مقطع کاردانی در بخش ساختمان دانشگاههای دولتی: ۴۷هزار و ۷۰۰نفر در سطح کشور و ۱۰هزار نفر در استان تهران.
- دانشجویان مقطع کاردانی در بخش ساختمان دانشگاههای آزاد: ۵۹هزار و ۳۰۰ نفر در سطح کشور و ۱۱هزار و ۵۰۰ نفر در استان تهران.
اگر میانگین زمان تحصیل دانشجویان دوره کاردانی در دانشگاهها را ۵/۲ سال فرض کنیم، آمارها حکایت از آن دارد که هر ساله حدود ۴۳هزار نفر در سطح کشور و حدود ۸۵۰۰ نفر در استان تهران در مقطع کاردانی و در رشتههای مختلف ساختمان فارغالتحصیل میشوند. آمار فوق متعلق به سال ۸۵-۸۴ است، اگر آمار کاردانهای تربیت شده در سطح کشور طی ۳۰سال گذشته را به آمار فوق اضافه کنیم، آیا کسی به خود اجازه خواهد داد که منکر حضور صدها هزار نفر کاردان فنی ساختمان در سطح کشور و دهها هزار نفر کاردان فنی ساختمان در سطح استان تهران بشود؟ موذن معتقد است: با توجه به آمار کاردانهای موجود در کشور به نظر میرسد، زیان عدم توجه و غفلت از موارد زیر را صنعت ساختمان و مجموعه کشور در سالهای آتی تحمل خواهد کرد.
۱ - کیفیت ساختوساز فعلی در کشور بسیار پایین بوده، به نحوی که مسوولان و کارشناسان دولتی و بخشخصوصی به آن اذعان داشته وبعضا تا ۸۰درصد ساختماهای موجود و در دست ساخت را فاقد استانداردهای فنی قلمداد مینمایند که ادامه این وضعیت، مشخصا پایین آمدن عمر مفید ساختمانها و تضییع سرمایههای ملی و در معرض آسیب جدی بودن نفوس در شرایط بحرانهای طبیعی مانند زلزله میباشد.
۲ - بدون تردید وضعیت موجود محصول عدم استفاده صحیح و اصولی از منابع انسانی حاضر در کشور و علیالخصوص نیروهای تحصیلکرده و آکادمیک میباشد که در این راستا نیروهایی که از آنها غفلت شده و به لحاظ موانع آییننامهای نتوانستهایم از حضورشان بهره کافی ببریم، کاردانهای فنی ساختمان میباشند، به خصوص که نقش بیبدیل آنها در اجرای ساختمان بر هیچکس پوشیده نیست و استفاده از آنها بدون تردید منجر به ارتقای کمی و کیفی شرایط ساختمانسازی خواهد شد.
۳ - بنا به اظهار ریاست محترم جمهور و وزیر محترم مسکن و شهرسازی و اکثر مسوولان و کارشناسان ذیربط، نیاز ساختمانسازی کشور سالانه ۱۵۰۰۰۰۰واحد مسکونی است که برای تحقق تولید آنها ضرورتا باید زیرساختار لازم به لحاظ نیروی انسانی و مصالح فراهم گردد و این در شرایطی است که اگر از نیروهای موجود فنی برای تولید سالانه ۷۰۰۰۰۰واحد مسکونی در سالهای گذشته، درست استفاده شده بود، این همه نگران وضعیت ساختمانهای ساخته شده نبودیم. اینک که میزان تولید مسکن حدودا دوبرابر میشود، خلاء حضور نیروهای فنی به شدت نمایان خواهد شد.
فرصت خدمت
رییس کانون کاردانهای فنی ساختمان در ادامه مقاله خود در فصلنامه کاردانهای فنی مینویسد: عمق مفهوم جمله زیبای رییسجمهور محترم که فرمودند فرصت خدمت به مردم به سرعت در حال سپری شدن است، آنقدر ژرف بوده که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت، به خصوص که این جمله در دعوت از مسوولان محترم حوزه ساختمان به راهاندازی نهضت ساختمانسازی در کشور بیان شده است. با الهام از فرمایشهای ایشان، استمداد خاضعانه از پیشگاه پروردگار یکتا که همواره روحیه رشادت و شجاعت را در مسوولان ما حفظ و تقویت نماید، به کندوکاو و نتیجهگیری از مطالب مذکور میپردازیم:
با توجه به جغرافیای گسترده کشور و ضرورت ساختوساز در پهنه وسیع آن در چارچوب سیاستهای پیشبینی شده، همان گونه که ملاحظه میگردد، در حال حاضر سالانه حدود ۴۳هزار نفر کاردان فنی ساختمان در سطح کشور و حدود ۸۵۰۰نفر کاردان فنی ساختمان در استان تهران از دانشگاههای مختلف کشور فارغالتحصیل و وارد عرصه جامعه میشوند.
*به راستی تکلیف چیست؟
صنعت ساختمانسازی معیوب کشور، تشنه حضور افرادی با توان کاردانهای فنی است.
روزانه بیش از ۲۰۰۰واحد مسکونی با همین شرایط ساخته میشود و همه به اتفاق فقط نظارهگر هستیم.
وزارت محترم مسکن و شهرسازی که وظیفه اصلی خود را سیاستگذاری در بخش مسکن میداند، تاکنون اقدام موثری جهت بهرهبرداری از نیروی عظیم کاردانهای فنی ارائه نکرده و بهرغم باورهای خود هنوز اقدام جدی جهت نهادینه کردن استفاده از کاردانها در ساختمانسازی به عمل نیاورده است.
آن وزارتخانه محترم باید توجه داشته باشد که در قالب دولتی خدمتگزار، پاسخگو و مهرورز که رییسجمهور محترم آن خود را خادم ملت میداند، فعالیت مینماید و روی عتاب نشان دادن به صدها هزار نفر نیروی کاردان فنی ساختمان در سطح کشور نمیتواند مبراکننده ایشان از حوزه مسوولیتی خود باشد و صدهاهزار نفر کاردان فنی در سطح کشور و دههاهزار نفر کاردان فنی در سطح استان تهران میخواهند بدانند آیا با این همه هزینههایی که دولت محترم برای تربیت آنها انجام داده، کماکان باید به مشاغل غیرصنفی بپردازند و شاهد ساختوسازهایی معیوب بوده و همواره از خود سوال میکنند آیا اشتباه نمیکردند که فکر میکنند، این وظیفه دولت است که باید از آنها به عنوان نیروهای دانشگاه دیده، مجرب، زحمتکش و ارزانقیمت دعوت به عمل آورد تا در صحنه ساختوساز حضور جدی داشته باشند و آنها را از پرداختن به مشاغل مجازی بر حذر نماید.
ارسال نظر