علاج واقعه قبل از وقوع باید
گروه مسکن- سمیه فراهانی: زلزله ۵/۶ریشتری ساعت ۷ و ۲۸ دقیقه و ۲۰ثانیه یک تیرماه ۱۳۸۱ شهرستان آوج استان قزوین را لرزاند. در این زمین لرزه یکهزار و ۵۶۱نفر کشته و ۵۹ نفر زخمی شدند.
ساعت ۵ و ۲۶ دقیقه و ۵۶ثانیه، ۵ دیماه ۱۳۸۲ یعنی نزدیک به ۱۸ ماه بعد، زلزلهای با قدرت ۵/۶ریشتر به مدت ۱۰ثانیه شهرستان بم را در استان کرمان لرزاند که در نتیجه ۳۱هزار و ۷۲۸نفر کشته و ۳۰هزار نفر زخمی شدند. زلزله دیگری در ساعت ۵ و ۵۵ دقیقه و ۲۱ثانیه
۴ اسفندماه سال ۸۳ شهرستان زرند در استان کرمان را با قدرت ۴/۶ریشتر لرزاند و در نتیجه ۶۵۴نفر کشته، یکهزار و ۴۱۱نفر زخمی و ۲۶هزار واحد مسکونی از ۲۰ تا صددرصد خسارت دیدند.
زمینلرزه دیگری در روز ۶ آذر ۱۳۸۴ ساعت یک و ۵۲دقیقه و ۱۹ثانیه ظهر با قدرت ۲/۶ریشتر جزیره قشم از استان هرمزگان را لرزاند که در این میان ۱۰نفر کشته، بیش از ۱۰۰نفر زخمی و ۴۰ تا ۸۰درصد از ۱۲ روستای این جزیره تخریب شد.
هر چند که دراین میان زلزله بم به قدری بزرگ بود که هیچگاه از یاد مردم ایران نمیرود، اما مجموع تمام این لرزشها چند سال اخیر باعث شد مسوولان طرحها و برنامههای مختلفی برای مقاومسازی ساختمانها و مقابله با این حادثه طبیعی ارائه دهند.
با توجه به این اعداد و ارقام اگر لحظهای تصور کنیم که تهران با زلزلهای به قدرت ۷ ریشتر بلرزد چه اتفاقی رخ میدهد و چند نفر قربانی شعلههای حرص و آز بساز و بندازها میشوند.
اما تمام این حوادث و اتفاقات هر از چند گاهی میان سوالات «مقصر کیست؟ فاجعه از کجا شروع شد؟ از خاک؟ از معمار؟ از خانه؟ یا از سیمانی که تمام شهرهایمان را به آن سقف زدهایم؟» گم میشود. مساله اینجا است که تمام این سوالات پس از مدتی فراموش میشود.
متاسفانه زلزله قابل پیشبینی نیست و هیچکس نمیتواند تعیین کند که کی و کجا اتفاق میافتد و البته نمیتوان برایش علاجی اندیشید، تنها علاج زلزله مقاومسازی ساختمانها است، یعنی همان ضربالمثل معروف «علاج واقعه قبل از وقوع باید». موضوع مقاومسازی ساختمانها زمانی مهمتر میشود که بدانیم در همین پایتخت به ظاهر مدرن خودمان ۳میلیون واحد مسکونی وجود دارد که عده معدودی از آنها در برابر زلزله مقاومهستند.
شریفبیگلی، مشاور شهردار در امور شهرسازی و اراضی بایر و مجتمعها و شهرکها با اعلام این آمار میگوید: متاسفانه عمر متوسط یک ساختمان در ایران کمتر از ۱۵سال است و وسع مالی بسیاری از سازندگان ساختمان به مقاومسازی نمیرسد.
مقاومسازی با ۱۰درصد هزینه
حمزه شکیب، رییس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر تهران با انتقاد از بهانهتراشیهای برخی افراد در زمینه مقاوم سازی میافزاید: مقاومسازی ساختمانها در برابر زلزله شاید به مجموع هزینههای جاری ساختمان، ۱۰درصد اضافه کند که این میزان در برابر خسارات ناشی از عدم مقاومت بناها بسیار اندک و ناچیز است.
حمزه شکیب با اشاره به مدیریت ریسک و راهکارهای کاهش آن میگوید: در تهران به طور متوسط ۱۰۰ ساختمان پروانه میگیرد که باید دید چه تعداد از این ساختمانها مقاوم ساخته میشوند، اگر ساختمانهای جدید مقاوم ساخته شوند با کاسته شدن ساختمانهای قدیم ریسکپذیری را کاهش دادهایم.
این در حالی است که ساختمانهایی که درحالحاضر ساخته میشوند ۶۰ تا ۷۰درصد آسیبپذیری جدی دارند.
وی میافزاید: با وجود اینکه در اواخر سال ۱۳۸۳ مقررات ملی ساختمان توسط شورای شهر تصویب شد و در همان زمان به وزارت مسکن و شهرسازی ابلاغ شد و این وزارتخانه هم در همان زمان، طرح صدور شناسنامه فنی را برای کلیه ساختمانهای کشور تصویب کرد، اما تاکنون در این زمینه اقدامی نشده است.
نقش غیر حرفهایها
این در حالی است که مسوولان شهری از مناطق ۱۰ تا ۱۹ به عنوان مناطقی با درصد بالای بافت فرسوده یاد میکنند و البته این تمام ماجرا نیست زیرا بیش از ۵۰درصد مراحل ساخت واحدهای مسکونی از سوی سازندگان خرد و غیرحرفهای صورت میگیرد و فعالیت نیروهای غیرماهر و نیمهماهر در فرآیند ساخت عامل اصلی مقاوم نبودن ساختمان در برابر سوانح طبیعی از سوی کارشناسان مطرح میشود.
بنا بر اعلام منابع رسمی سهم واحدهای مسکونی کمدوام و قدیمی در بخش شهری ۳۰درصد و در بخش روستایی ۶۸درصد است که در طرح جامع مسکن برای سروسامان دادن و مقاومسازی ساختمانهای موجود در کشور تمهیداتی در نظر گرفته شده است که از آن جمله میتوان به اعطای وامهایی برای بخش روستایی اشاره کرد. اما از آن جایی که اغلب ساختمانهای موجود در دو دهه گذشته ساخته شدهاند و در این مدت قانون مدونی برای ساخت موجود نبوده، همچنین سازمانهای ناظر در امر ساختمان نیز دقت و نظارت لازم را لحاظ نکردهاند، قسمت اعظمی در این سازهها غیراستاندارد و از سوی افراد غیرمتخصص ساخته شده است.
باید باور کنیم که خطر زلزله در ایران همیشگی است و همانطور که مردم نسبت به بستن کمربند ایمنی در اتومبیل و نقش آن در کاهش تلفات جانی در تصادفات جادهای قانع شدهاند، همانطور هم درباره ضرورت مقاومسازی ساختمانها باید قانع شوند و این باور در آنها به وجود بیاید و این اتفاق نمیافتد مگر آنکه وقوع زلزله میان سوالات را که«مقصر کیست؟ فاجعه از کجا شروع شد؟ از خاک؟ از معمار؟ از مهندس ناظر؟ از مصالح غیراستاندارد؟ یا از سیمانی که شهرمان را با آن مسقف کردهایم؟» گم نکنیم.
ارسال نظر