فرید قدیری

روی این سخن با آن دسته از مالکان است که ملکشان را با هدف کسب درآمد اجاره داده‌اند یا قصد اجاره آن را -در این فصل از سال که موسم رونق خرید، فروش و اجاره است- دارند. آیا می‌دانید انواع تجارت در بازارهای مختلف اقتصادی به نوعی با یکدیگر رابطه دارند؟

به عنوان مثال اگر بنزین گران شود، کرایه حمل‌ونقل افزایش می‌یابد، قیمت تمام شده کالای تولیدی بالا می‌رود، ‌هزینه سفرهای درون شهری زیاد می‌شود و مردم مجبور می‌شوند ماهانه پول بیشتری برای گذراندن امورات خرج کنند.

اگر قیمت موادغذایی افزایش پیدا کند، سهم هزینه‌های خوراکی در سبد هزینه خانوارها بالا می‌رود، فشار حاصل از این گرانی بر روی دهک‌های پایین درآمدی بیشتر می‌شود و نتیجه شاید رشد تورم در کل کشور باشد.

اجاره‌بها، به گفته کارشناسان بخش مسکن حدود ۷۰درصد از هزینه خانوارهای دهک‌های متوسط و پایین درآمدی را تشکیل می‌دهد. پس اجاره‌بها بیشترین تاثیر را در هزینه‌های مالی مردم بدون خانه تشکیل می‌دهد. از آنچه گفته شد این نتیجه مدنظر است که شاید افزایش فاحش و بدون منطق اجاره‌بها به ظاهر بتواند منافع مالی مالکان را تامین کند و منجر به زیاد شدن درآمد صاحبخانه‌ها شود، اما به طور قطع باعث گرانی در دیگر بخش‌های اقتصادی خواهد شد. به عبارت ساده‌تر دریافت ۴۰۰میلیون تومان پول بابت رهن یک خانه کمتر از ۱۵۰ متر مربعی در محله‌های شمالی تهران ممکن است باعث بی‌ارزش شدن پول ‌شود. وقتی پول بی‌ارزش جلوه کند، حجم بیشتری از آن را باید در کنار هم قرار داد تا بتوان کالایی را خریداری کرد. ختم کلام اینکه افزایش بدون منطق اجاره‌بها نه به نفع صاحبخانه نه به نفع مستاجر و نه به نفع کلیه مردم است. افزایش بدون منطق اجاره‌بها در درازمدت به بی‌ارزش شدن پول ملی و رشد تورم در جامعه دامن می‌زند.