بازتاب
تهران کیسه سربسته
عطف به نوشتار آقای دکتر سید امیر منصوری مندرج در روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۱۱/۹/۸۶ در خصوص عمودسازی شهر تهران که با عنوان «گسترش عمودی شهر تهران بازار مسکن را متعادل میکند»، چاپ شده بود لازم است نکاتی را یادآور شوم: متاسفانه بدون توجه به پیامدهای عمودیسازی شهر تهران از ایشان به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه تهران متعجب شدم که چرا بر عمودیسازی در تهران تاکید کرده بودند.
حجتا... نادعلی
عطف به نوشتار آقای دکتر سید امیر منصوری مندرج در روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۱۱/۹/۸۶ در خصوص عمودسازی شهر تهران که با عنوان «گسترش عمودی شهر تهران بازار مسکن را متعادل میکند»، چاپ شده بود لازم است نکاتی را یادآور شوم: متاسفانه بدون توجه به پیامدهای عمودیسازی شهر تهران از ایشان به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه تهران متعجب شدم که چرا بر عمودیسازی در تهران تاکید کرده بودند. کلانشهری چون تهران با احتساب شهرکهای اقماری قریب یک پنجم جمعیت کشور را در این استان جای داده است. پس چه لزومی دارد ساختوساز برای تامین مسکن در تهران به صورت عمودی تداوم داشته باشد. اینکه عرضه تراکم نباید محدود شود یک حسن دارد و آن ۷۵درصد بودجه شهرداری از فروش تراکم و عوارض تامین میگردد و ممکن است به صورت موقت عرضه و تقاضا به تعادل برسد و به صورت مسکن عمل نماید، مگر چقدر میتوانیم در عمودیسازی پیش برویم؟
بنابراین عمودیسازی معایب فراوانی دارد از جمله بالا رفتن قیمت به دلیل هزینه عوارض و خرید تراکم و قیمت زمین و مشکلات عدیده که نمیتوان نادیده گرفت. وقتی بنای عمودیسازی شروع میشود بدون توجه به روح فرهنگ ایرانی و معماری اسلامی حقوق همسایگان رعایت نمیشود و در یک قطعه زمین میخواهیم بلند مرتبه بسازیم آن هم در منطقهای که اغلب بناها دو یا سه طبقه هستند، طبعا با مقدار زمینی که بلند مرتبه میسازیم باید از نظر مساحت تفاوت اساسی داشته باشد. در زمین ۷۵ متری جواز ساخت ۶ طبقه دادن فاجعه است و در فرهنگ ایرانی اصطلاح آب چک ریز رعایت نمیشود یعنی فاصله با ساختمان بعدی که جلوی نور را میپوشاند باید مراعات شود. چه لزومی دارد اکثر جمعیت کشور را در این کلانشهر آن هم روی گسل که توان و تحمل سازههای بلند را ندارد اسکان دهیم که از نظر ایمنی و شرایط بحرانی و جنگ یا حوادث غیر مترقبه و بحرانهای طبیعی چون زلزله این کلانشهر را تهدید میکند و در صورت بروز زلزله احتمالی چگونه این جمعیت را میتوان جابهجا و اسکان موقت داد؟ آن هم در شرایطی که از خروجی قابل قبولی جهت انتقال از نظر تعدد جاده به خارج از شهر به اندازه کافی برخوردار نیست و خیلی محدود میباشد. شمال شهر به رشته کوه البرز محصور است و در شرق جاده آبعلی پر ترافیک میباشد و در جنوب شرقی تهران جاده خاوران نمیتواند جوابگو باشد و غرب اگرچه شرایط بهتری دارد ولی قرار گرفتن کرج با دومیلیون نفر جمعیت در مجاور آن با توجه به شهرکهای اقماری، فقط ساکنین جنوب تهران شانس بیشتری دارند. بنابراین تهران در مجموع به یک کیسه سربسته شبیه است. متاسفانه در شرایط بحران طبیعی بعد از خروج از شهر جایی برای اسکان موقت پیشبینی نشده است. لازم بود بین جاده آبعلی تا جاده خاوران مسیر سومی برای خروج اضطراری و اسکان موقت و تهیه امکانات در زمان بحران طبیعی تدارک دیده شود البته ما عادت کردیم تا حوادثی اتفاق نیفتد از قبل اقدام نمیکنیم. بهتر است مسوولان به جای تراکم فروشی عینک تجاری را از چشم خویش بردارند و با نگرش علمی و دوراندیشی به همه جوانب این کلانشهر جهت بهبود شرایط زندگی مردم بیندیشد و یک بعدی به قضیه نگاه نکنند.
ارسال نظر