تحقیق بیسابقه توسط نشریه معتبر «ریدرزدایجست»
ردهبندی ۳۵ شهر دنیا با معیار رفتار اجتماعی
نیلوفر قدیری
تحقیقات میدانی ۱۰۰ خبرنگار از نشریه شهری آمریکایی ریدرز دایجست درباره سطح اجتماعی مردم ۳۵ کشور مطرح جهان، جدیدترین ردهبندی کشوری با موضوع «شهرهای مودب و شهرهای بیادب» را رقم زد.
نیلوفر قدیری
تحقیقات میدانی 100 خبرنگار از نشریه شهری آمریکایی ریدرز دایجست درباره سطح اجتماعی مردم 35 کشور مطرح جهان، جدیدترین ردهبندی کشوری با موضوع «شهرهای مودب و شهرهای بیادب» را رقم زد.
در این تحقیق که ۶ماه به طول انجامید طبقات مختلف جامعه در برابر سه آزمون رفتاری مورد سنجش قرار گرفتند تا وضعیت اجتماعی شهرهای معروف دنیا در مقایسه با رشد صنعتی و اقتصادی که هر کدام از آنها طی چند سال گذشته به آن دست پیدا کردهاند، مشخص شود.
در سالهای اخیر شهرهای جهان از جنبههای مختلف ردهبندی شده بودند. بزرگترین، پرجمعیتترین، آلودهترین، گرانترین و پرتراکمترین. اما به تازگی ردهبندی جالبی از چند شهر جهان صورت گرفته است که به شهرها براساس سنجش میزان تعهد شهروندان به مسوولیت اجتماعی در قبال یکدیگر، مقام داده است.در این ردهبندی علاوهبر اینکه شهرهای مورد سنجش، از رتبه 1 تا 35 ردهبندی شدهاند نمرهای که تیم تحقیقاتی براساس آزمون رفتاری به مجموعه شهروندان یک شهر داده نیز اعلام شده است.نمرات از مبنای 100 محاسبه شده است.«در یک صبح سرد زمستانی، زنی با عجله وارد یکی از کافیشاپهای شلوغ شهر نیویورک میشود. درست در مقابل او مردی قصد خروج از کافیشاپ را دارد که پرونده پر از مدارک در دستش به زمین میافتد. زن مکثی میکند و بعد خم میشود تا کاغذهای ریخته شده به زمین را برای مرد جمع کند.چند پلاک آن طرفتر، مردی دیگر وارد مغازهای دیگر میشود، اما فراموش نمیکند که در مغازه را برای نفر پشت سرش نگه دارد. فروشندهای در یک مغازه شلوغ از مشتری که به تازگی خرید کرده، تشکر میکند و با خندهای به لب میگوید: «امیدوارم از خریدتان راضی باشید و روز خوبی هم
داشته باشید. این جمله را چنان به زبان میآورد که هرکس با شنیدن آن باور میکند که او از ته دل آن را گفته است.»اینها تعارفات معمول در شهری است که گفته میشود به خاطر همین تعارفات مودبانه، مشهور شده است، شهر نیویورک.
یک نویسنده آمریکایی به نام لینتراس در کتابی به نام «با دستتان حرف بزنید». نوشته است، نسل تعارفات معمولی چون گفتن ببخشید، رفتهرفته در جهان در حال انقراض است. کتاب این نویسنده اکنون در سطح جهان به فروش خوبی رسیده است. این به آن معنی است که بسیاری در سراسر دنیا اکنون با نظر این نویسنده موافق هستند. یک نظرسنجی که به تازگی در آمریکا انجام شده نشان میدهد، به اعتقاد ۷۰درصد از مردم این کشور، مردم امروزه بیادبتر از ۲۰ سال پیش شدهاند.
این کتاب و نتایج همین نظرسنجی باعث شد تا نشریه آمریکایی ریدرز دایجست به تحقیقی گسترده در اینباره دست بزند. این نشریه پرتیراژ آمریکایی چندی پیش با شروع این تحقیق، خبرنگاران خود را به شهرهای بزرگ در 35کشور دنیا فرستاد. این خبرنگاران باید با پرسه در شهر میزان رعایت ادب و تعارفات معمول شهروندان را میسنجیدند و در نهایت فهرستی از مودبترین و بیادبترین شهرهای جهان تهیه میشد. البته معیار انتخاب این شهرها، مکانهایی بود که این نشریه در آنها چاپ و منتشر میشود، از اوکلند در نیوزیلند تا زاگرب در کرواسی.
نیویورک از شهرهای انتخاب شده در آمریکا بود که در فهرست نخست مودبترین شهرهای جهان جای گرفت. شیوه کار در همه این شهرها یکسان بوده است. دو خبرنگار، یکی زن و دیگری مرد، در شهر میگشتند و بیشتر در محلههایی که فرهنگ مردم کوچه و خیابان آن شهر در آن جاری است و مغازه و خردهفروشی بیشتری دارد، به کندوکار رفتار و فرهنگ مردم میپرداختند. در این تحقیق سه آزمون هم گنجانده شده بود. یک آزمون به این معنا که آیا کسی در را برای آنها هنگام ورود به مغازه یا مکانهای دیگر نگه میدارد. دیگری آزمون افتادن وسایل و کاغذها بود که ببینند آیا کسی به آنها در جمعآوری کاغذها و مدارک پخش شده کمک میکند. آزمون سوم آزمون انجام خدمات است که در آن منتظر میشوند، ببینند فروشندگان مغازهها و فروشگاههای بزرگ از مشتری به خاطر انجام خریدش تشکر میکنند یا نه. برای هر کدام از این موارد ۲۰بار در نقاط مختلف آزمون گرفته میشود. در این آزمونهای مختلف که تعدادشان به این ترتیب به ۶۰مورد میرسد، افراد از طبقههای مختلف جامعه مورد سنجش قرار میگیرند، زنان و مردان، افراد نژادهای مختلف، حرفههای مختلف و افراد با سطوح درآمدی مختلف شرکت داده میشوند. در
شهر نیویورک همه این افراد و اعضای مختلف جامعه در این آزمونها شرکت داده شدند و در نهایت ۹۰درصد آنها از این ۶۰آزمون با نمره قبولی خارج شدند.البته سطح قبولی این افراد در آزمونهای مختلف متفاوت بود. مثلا در حالیکه ۹۰درصد مردم از آزمون عبور از در با نمره قبولی خارج شدند. میزان قبولی در آزمون کمک به جمعآوری مدارک و کاغذهای پخش شده روی زمین تنها ۵۵درصد بود. آیا این به آن معنی است که مردم دیگر نمیخواهند وقت یا انرژی برای کمک به دیگران بگذارند؟ خبرنگاران انجام دهنده این تحقیق به این نتیجه رسیدهاند که البته همیشه هم اینطور نیست. مثلا یکی از شرکتکنندگان در آزمون زن حاملهای بود که نمیتوانست خم شود و به خبرنگاری که مدارک و کاغذهایش روی زمین پخش شده بود کمک کند. شرکتکننده دیگر زنی بود که دو قهوه و کیفدستی و کتش را به سختی در دستانش حفظ میکرد و دیگر نمیتوانست خم شود و به نفر دیگری کمک کند.از آزمون خدمترسانی که به تعارفات فروشندگان مغازهها و فروشگاهها مربوط میشد، از ۲۰فروشنده شهر نیویورک، ۱۹نفر قبول شدند. خبرنگارها بعدها دریافتند که بسیاری از فروشگاههای بزرگ شهر نیویورک برای استخدام کارمند و فروشنده،
چنین آزمونی را برگزار میکنند و با همین معیار کارمندان خود را انتخاب میکنند. به این ترتیب آنها در بالا رفتن سطح فرهنگ شهرشان نقش عمدهای دارند.
از نظر ترکیب جنسیتی، مردان بیشتر از زنان در آزمون کمک کردن قبول شدهاند. هنگام پخش شدن مدارک و کاغذها، 63درصد از مردان به کمک آمدهاند، در حالیکه میزان کمک زنان تنها 47درصد بوده است. البته میزان کمکرسانی در میان مردان به صورت کاملا گزینشی انجام شده به طوریکه آنها بیشتر به خانمهایی که به دردسر افتادهاند کمک کردهاند و در مقابل آقایانی که به دردسر افتادهاند یا قصد عبور از در را دارند، به این اندازه محبتآمیز رفتار نکردهاند. در مقابل، اما خانمها هم به آقایان کمک کردهاند و هم به خانمها.مسوولان انجام این تحقیق بعد از انتشار نتایج آن تاکید کردهاند که میدانند این یک تحقیق علمی نیست. اما میتواند تحقیق میدانی خوبی برای سنجش رفتار مردم جوامع مختلف باشد.
ارسال نظر